یکشنبه, ۲۰ جمادی الثانی ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۲/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

وای بر آنانی‌که آهِ غزه دامانش را در قیامت بگیرد!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

ای فرماندهان ارتش‌ها! به سوی آفریدگارتان بازگردید، دنیا جز لحظه‌ای زودگذر در دریای آزمایش‌ها و رنج‌ها نیست و پس از آن، هنگامۀ بزرگ قیامت فرا می‌رسد؛ روزی‌که در برابر سخت‌ترین عذاب‌ها قرار خواهید گرفت و هیچ‌چیز از نگاه حق پنهان نخواهد ماند. ای دلاوران نبرد، ای صاحبان قدرت و عظمت، این جنگ شماست، اما علیه چه کسی؟ علیه پست‌ترین و بی‌مقدارترین موجودات که طوفان الاقصی چهرۀ ناپاک‌شان را آشکار کرد و آنان را بی‌پرده در معرض جهانیان قرار داد.

ای اهل جنگ! این برگ زرین تاریخ نیاکان و اجدادتان است، مبادا شما مایۀ ننگ و سرزنش آن شوید. اینجا حطین است و تو چه می‌دانی که حطین چیست! هفت ساعت درخشانی از روزهای جاودان الهی، از سپیده‌دم حماسه تا غروب آفتاب، زمانی‌که مشیت الهی فرمان به آزادی و پیروزی داد، پیروزیی که به خط سرنوشت سپرده شده و آزادیی که مقدر بود. بلی، حطین که در آن لشکریان الله سبحانه وتعالی بر تمام قوای صلیبی یورش بردند تا قدس و مسجدالاقصی و سرزمین شام را از لوث کفر پاک سازند. در سحرگاه شنبه، 24 ربیع‌الثانی 583 هجری، مطابق با 4 جنوری 1187 میلادی، خورشید روز نو برآمد و تیغ سربازان اسلام در پیکر صلیبیون شکافی عظیم انداخت؛ به گونه‌ای که شکست آنان تنها یک ناکامی نبود؛ بلکه فاجعه‌ای از دست‌رفته‌ها و خسارت‌های بی‌پایان بر آنان فرود آمد.

صلیبیون پیشتازان شجاع خود را از دست دادند؛ کشتار عظیم از آنان به‌جا ماند و انبوهی از مردان‌شان اسیر شدند. حتی شاهدان روایت کردند: آن‌که تنها کشته‌ها را می‌دید، می‌پنداشت اسیری باقی نمانده و آن‌که اسیران را می‌دید، گمان می‌کرد کشته‌ای بر جا نمانده! حتی پادشاهان و امرای مغرور آنان نیز به اسارت درآمدند.

این حطین است و چه باشکوه است حطین! حماسه‌ای که تنها هفت ساعت از یک روز از ما گرفت؛ نبردی‌که در آن، ارتش‌های صلیبی در برابر دلاورمردان اسلام تاب نیاوردند. و حال، چگونه ممکن است در برابر دشمن چنین حقیر و زبونی هم‌چون صهیونیست‌های بزدل درنگ کنیم؟ ای شیرمردان ارتش اردن، ای سربازان وفادار مصر، به الله سوگند، چیزی نیست جز ساعتی کوتاه از یک روز، اگر راه حق را در پیش گیرید و توبه‌کنان بازگردید؛ و همین یک ساعت برای خوارترین و پست‌ترین موجودات، آنان که مغضوب الله و بزدل‌ترین خلایقند، بسی زیاد است.

ای لشکریان مسلمانان! آیا هنوز وقت آن نرسیده که به ندای پروردگارتان پاسخ گویید، ریسمان‌های زنگارگرفته کفر را ببُرید و تخت پادشاهان خائن و ننگ‌آور را در هم شکنید؟ تا امت خود را از شر این خائنان آزاد سازید؟ آنان زنجیرهایی هستند که استعمارگر کافر به دست و پای عظمت شما افکنده است، وسیله‌ای در دستان‌شان برای تحقیر و تضعیف شما و آنان با این خیانت، خشم الله را بر شما گماشته‌اند.

ای ارتش‌های مسلمانان! پس از دیدن کشتارهای غزه و فاجعه‌های جبالیا، هیچ بهانه‌ای برای خاموشی باقی نمانده است؛ وای بر آنان که این مصائب، حجتی علیه‌شان شود و شهیدان حق در قیامت در برابرشان بإیستند. قسم به الله، شما دیگر هیچ عذری ندارید! شما فرماندهان میدان‌های نبردید، شما سالاران جنگ و صاحبان قدرت و سلاحید، شانه‌های استوار بر دوش جایگاه‌های بلند و نگهبانان کاخ‌های حکم. چگونه از این امت مظلوم توقع دارید که از ضعیف‌ترین فرزندانش چیزی طلب کند که از توان لشکریان و دلاوران او ساخته است؟

پس بازگردید به سوی پروردگارتان، کجی‌ها را راست کنید، برخیزید به سوی اسلام ناب و بدانید که نخستین گام، کنار زدن حکام خیانت‌پیشه و ننگین است تا زنجیرها و قید و بندهای شما از هم بپاشند. این است پاسخ به ندای پروردگارتان، لبیک به فریاد دردمندانِ آگاه، برای نصرت اسلام و آزادسازی امت، برای بیعت با امامی برحق، اقامۀ خلافت، اجرای شریعت الهی، برافراشتن کلمه توحید و به حرکت درآوردن لشکرتان برای آزادی تمام سرزمین‌های اسلامی از ناپاکی و پلیدی کفر و دولت‌های کافر.

ای امت اسلام! ای گروه مؤمنان به الله قهار و مالک بی‌همتای زمین و آسمان‌ها! آیا زمان آن نرسیده که به خشم برحق برخیزید و از پروردگارتان برای طلب نصرت از فرماندهان و افسران لشکرتان کمک بجویید؟! تا این بت‌های کوچک و پست را سرنگون سازید، ننگ و خیانت‌شان را بزدایید و تخت و تاج خیانت‌پیشگان را درهم بکوبید و کلمۀ آفرینندۀ‌تان را برافرازید! آیا هنگام آن نرسیده که دروازه‌های خلافت راشده بر منهج نبوت را به روی خود بگشایید و پیمان خود را با الله سبحانه وتعالی و پیامبرش صلی الله علیه وسلم صادقانه تجدید کنید؟!

بدانید که رهایی و نجات، در ویران ساختن این بت‌های خیانت‌کار و نابودی ارکان ناپاکی آن‌هاست و پیروزی حقیقی در برافراشتن پرچم اسلام و خلافت راشده بر ویرانه‌های بت‌های پوسیدۀ غرب و خادمان فریب‌کارشان است.

برگرفته از شمارۀ 520 جریدۀ الرایه

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

محاکمۀ مجدد 54 عضو حزب‌التحریر در ازبیکستان

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

بر اساس اعلامیه مطبوعاتی دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ازبکستان، در حالی که محکمۀ استیناف برای ۱۵ زندانی سیاسی سابق در تاشکند برگزار می‌شود، محاکمۀ بزرگ دیگری نیز در آستانه آغاز است که در آن این بار ۳۱ تن محاکمه خواهند شد. این افراد شبابی هستند که پیش از این بیش از ۲۰ سال را در زندان‌های رژیم استبدادی کریموف سپری کرده‌اند. آن‌ها هم‌چون ۲۳ زندانی سیاسی سابق دیگر با اتهامات بی‌اساس زندانی و بیشترشان از مناطق مختلف کشور دستگیر و به پایتخت منتقل شده‌اند. بدین ترتیب، تعداد زندانیان سیاسی سابق که از آغاز سال جاری دستگیر، بازجویی و محاکمه شده‌اند به ۵۴ تن رسیده است.

در ادامه این اعلامیه آمده است: این شباب اخیراً در برابر محکمۀ استیناف شهادت دادند که کسانی‌که از آن‌ها بازجویی کرده‌اند، به‌صراحت به آن‌ها گفته‌اند که حکم را آن‌ها صادر خواهند کرد، نه محکمه. بدیهی است که دستگیری مجدد این شباب مظلوم به دستور مقامات عالی سیاسی است که هدف آن راضی‌کردن قدرت‌های استعماری مانند روسیه می‌باشد. در نهایت، نتیجه‌ی این اقدام نفرت‌انگیزِ زندانی‌کردن و ظلم به بی‌گناهان، به‌نام جلب رضایت دشمنان ما، چیزی جز ننگ و گناه نیست و در آخرت به خشم الله سبحانه وتعالی و آتش جهنم خواهد انجامید.

این اعلامیه با این جملات خاتمه یافت: بار دیگر به مردم مسلمان خود یادآور می‌شویم که در برابر ظلم این نظام ساکت نمانید و از تمام توان و قدرت خود برای حمایت از کسانی‌که در جستجوی حق و عدالت هستند، استفاده کنید، در غیر این صورت، این ستم به شکلی از اشکال به سراغ تک‌تک شما خواهد آمد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«وَالَّذِي نَفسِي بِيَدِه، لَتَأْمُرُنَّ بِالمَعرُوف، وَلَتَنهَوُنَّ عَنِ المُنْكَر؛ أَو لَيُوشِكَنَّ الله أَن يَبْعَثَ عَلَيكُم عِقَاباً مِنْ عِندِهِ، ثُمَّ لَتَدعُنَّهُ فَلاَ یَستَجِیبُ لَکُم» (رواه احمد)

ترجمه: قسم به ذاتی‌که جانم در دست اوست، حتماً امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید یا بیم آن می‌رود که الله از نزد خود بر شما عذابی بفرستد و سپس او را فرابخوانید (برای دورکردن عذاب) ولی دعای تان را قبول نکند. 

برگرفته شده از  شماره 520 جریدۀ الرایه

مترجم محمد مزمل

ادامه مطلب...

خوشا به حال کسی‌که الله سبحانه و تعالی او را به مقام شهادت برگزیده و وای بر کسی‌که ویرانی غزه و مصائب جبالیا، فردا خصم سرسخت او گردد!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

طوفان الاقصی شایسته آن است که دنیا به آن گوش دهد و مجاهدانش همراه با خانواده‌های‌شان در غزه‌ی با عزت، به پیشوایان و سروران جهان در ایمان، بخشندگی و فداکاری تبدیل شوند. هر صاحب خردی که راه هدایت را می‌شناسد باید حقیقت این طوفان را درک کند. این طوفان، فراخوانی برای بازگشت به روزهای پرافتخار و جاودانه‌ی اسلام و گامی بلند برای رسیدن به قله‌های رفیع نبردهای عزتمندانه اسلامی‌ست.

این لرزه‌ بزرگ است که زندگی و بعثت دوباره‌ای را نوید می‌دهد. اسلام عظیم در زمانی که امت تحت فشار قرار گرفته و یاری نمی‌شود، معجزه‌‌اش را به نمایش می‌گذارد. همه‌ی نیروهای کفر و شرارت، از صلیبیان خبیث و مغضوبان الهی گرفته تا خیانتکاران فرومایه‌ی سرزمین‌ها، گاوپرستان هندو، سنگ‌پرستان بودایی و مشرکان نفرین‌شده چین، دست به دست هم داده‌اند تا امت را به زانو درآورند.

طوفان الاقصی، تدبیری از جانب الله سبحانه وتعالی و پیام روشنی برای بندگان مؤمنش بود که از طریق گروهی اندک اما راستین و صبور از مؤمنان به اجرا درآمد. این گروه، با وجود تعداد اندک و امکانات محدودشان، ارکان کفر را لرزاندند و پایگاه‌های اصلی آن، به‌ویژه رژیم مغضوبان الهی را به چالش کشیدند.

آن‌ها در زمانی‌که حماسه‌ها نایاب شده بودند، حماسه‌ای بزرگ برای اسلام رقم زدند و رویدادی شگرف را پدید آوردند که رژیم صهیونیستی را بهت‌زده کرد. صاعقه‌ای که تنها در سه ساعت از بخشی از یک روز رخ داد، سرنوشت این ماجرای عظیم را تعیین کرد و غرب و بنیان‌های آن را به لرزه درآورد.

این گروه، بی‌تردید، مؤمنانی راستین، صبور و امیدوار به پاداش الهی بودند که در ایمان، به گذشتگان اقتدا کردند، در صبر با صابران به رقابت پرداختند و در جهاد، هم‌ردیف با فاتحان شدند. آنان به کافران نفرین‌شده، شدت توانایی مؤمنان، ثبات ایمان‌شان و عظمت صبرشان را نشان دادند و معنای واقعی ضربه بر دشمنان دین را به نمایش گذاشتند.

جهادشان، آیه‌ای از ایثار، فداکاری‌شان نماد بزرگواری و صبرشان نشانی از شکیبایی بود. در میان امت اسلام، خود آنان آیه‌ای بزرگ به شمار می‌آیند. شایسته بود که الله سبحانه وتعالی، شهدای از میان آنان برگزیند. جهادشان حیات‌بخش امت، ابتلاء‌شان نشان انتخاب الهی و مرگ‌شان شهادت بود. خوشا به حال کسی‌که الله سبحانه وتعالی او را به شهادت برگزید! خوشا به حال شهدای پاک‌نهاد غزه؛ کسانی‌که دنیا را در برابر عزت اسلام، کرامت امت و رضای پروردگارشان فروختند. آنان بزرگوارترین جان‌ها، شریف‌ترین قلب‌ها و پاک‌ترین نفس‌ها را داشتند.

آنان با خون خود در روزگار خشکسالی، زمین اسلام را آبیاری کردند. جهادشان همان بارانی بود که زمین اسلام را زنده کرد، خیراتش را رویاند و میوه‌هایش را به ثمر رساند. آنان با کار بزرگ خود، دل‌های کسانی را که پس از ایشان می‌آیند زنده کردند.

این قهرمانان، عامل اصلی در جنبش اسلام، حیات امت و جریان تاریخ آن هستند. جنگاوران‌شان پس از اتمام حماسه‌های خود، در میانه نبرد باشکوه از اسب‌های‌شان پیاده شدند و با خون پاکشان به سوی الله سبحانه وتعالی شتافتند؛ در حالی‌که هرگز به دشمن پشت نکردند. سوگند که این جهاد فرماندهان است و عظیم‌ترین جهادهاست. همان‌گونه که در حدیث عمرو بن عنبسه آمده است، از رسول الله صلی الله علیه و سلم پرسیده شد:

«أي الجهاد أفضل؟ قال: من عقر جواده وأهريق دمه» (رواه أحمد وابن حبان في صحيحه)

ترجمه: کدام جهاد برتر است؟ فرمودند: کسی که اسپش کشته شود و خونش ریختانده شود.

غزه، همراه با مجاهدان و مردم صبور و امیدوار به پاداش الهی‌اش، مقدس است. روزی خواهد رسید که هرگاه از طوفان الاقصی، جنگ غزه، جهاد، صبر و فداکاری‌های عظیم مردم آن سخن به میان آید، مردم خواهند گفت: آنان مردمانی بودند که در دوران شکست، شکوه اسلام را برپا کردند، تا جایی‌که کارشان به حطین شباهت یافت و برای آیندگان، نمادی از صدق و راستگویی شدند. شما، چه در زندگی و چه در شهادت، پاک و گرامی هستید. شایسته است که نام‌های شما با آب طلا در دفتر پیروزی‌ها، در کنار قهرمانان جاویدان اسلام ثبت شود. رحمتِ الله بر شما باد! به پاس آنچه برای اسلام و امت آن با شایستگی به انجام رساندید.

امت اسلام همان غزه‌ی با عزت است که به بیعتی که با الله سبحانه وتعالی بسته بود، وفادار ماند و آن را به انجام رساند. این امت، شرط معامله‌اش را با الله کامل کرد و جان‌ها، عزیزان و اموال خود را در راه عزت اسلام و برافراشتن کلمه‌ی توحید فدا کرد و هیچ عذری برای شما باقی نگذاشت.

به الله سبحانه وتعالی قسم، این بیعت تنها بر گردن آنان نیست؛ بلکه بر گردن شما نیز قرار دارد. این معامله با الله، عهدی است که بر گردن شماست و هیچ راه گریزی از وفای به آن ندارید. چگونه از این مسئولیت شانه خالی می‌کنید، در حالی‌که جنگ غزه، یک جنگ صلیبی تمام‌عیار است و غرب صلیبی با تمام نیروها، همراه با پست‌ترین مزدوران و خیانتکارانش، وارد میدان شده است؟

مصیبت امت اسلام اینست که گروهی اندک از مؤمنان، بدون پشتوانه‌ای محکم و در شرایطی سخت، بدون دولت اعتقادی، ارکان استراتژیک، ارتش و سلاح‌های پیشرفته و حتی بدون حمایت مستقیم امت اسلامی، در این نبرد حضور دارند. همه فرومایگان بشری علیه آنان متحد شده‌اند؛ از دولت‌های صلیبی و رژیم مغضوبان الهی گرفته تا نظام‌های خیانتکار و ننگینی که بر منابع امت چنگ انداخته‌اند، توان آن را محدود ساخته‌اند و از مسائل اساسی آن چشم‌پوشی کرده‌اند.

آیا زمان آن نرسیده که ای مسلمانان، طوفان خود را برپا کنید و حماسه‌ی بزرگ خویش را بیافرینید؛ حماسه‌ای که تاریکی شب کفر را پایان دهد و این همه مصیبت‌ها و رنج‌ها را از میان بردارد؟! در عصر شما، جاهلیت‌های ویرانگر بر جهان حاکم شده‌اند، تاریک‌ترین ظلمت‌ها همه جا را فرا گرفته، امور به دست نفرین‌شده‌ترین حاکمان زمین افتاده و شیطان در این زمانه لانه کرده و نسل‌پروری می‌کند. این واقعیت آشکار دوران شماست، پس دچار حیرت نشوید و از راه نجات نپرسید. چرا که ننگ بر مسلمانی که راه نجات خود را نداند، در حالی‌که نجات او در اسلامش نهفته است! بلکه با الله سبحانه وتعالی در ایمان خود صادق باشید، آستین همت را بالا بزنید و با اراده‌ای محکم و عزمی استوار به میدان بیایید! بدانید که آغاز کار، نابودی این کفر سیاه است، باطل کردن فلسفه آن، ویران کردن نظام‌ها و حکومت‌های خائن و مزدورش. هرگونه تأخیر در ویرانی این بنیان‌های کفر، تنها به طولانی‌تر شدن مصیبت‌های شما و نافرمانی از فرمانروای مطلق شما منجر می‌شود. سرانجام این تلاش، تحقق حاکمیت شریعت پروردگار شماست؛ خلافتی بر اساس منهج نبی شما صلی الله علیه وسلم، تا پس از آن دیگر گمراه نشوید و در سختی نیفتید. در این کار، پایان همه مصیبت‌های شما، رضایت خالق، آفریننده، پروردگار و سرور شما نهفته است.

قضیه حیاتی شما، ای مسلمانان، در حالی که بزرگ‌ترین مصیبت‌ها و سخت‌ترین فجایع را پشت سر می‌گذارید و نابودی غزه و مصائب جبالیا شاهدی تکان‌دهنده بر آن است، بی‌پناهی شما در برابر دشمنان‌تان است. شما بدون دولت، در برابر دولت‌های کفر می‌جنگید؛ دولت‌هایی‌که سرسخت‌ترین دشمنان شما هستند، در حالی‌که شما هیچ دولتی، هیچ رهبری، هیچ فرماندهی و هیچ ارتشی ندارید که شما را یاری کند.

شما پراکنده و متفرق، بدون خلیفه، بدون امیر جهاد و بدون دولتی که بتواند ارتش‌ها را برای پایان دادن به جنگ با غرب کافر و مزدورانش بسیج کند، به نبرد مشغولید. از سوی دیگر، دشمنانتان ارتش‌های مجهز به پیشرفته‌ترین سلاح‌ها، برنامه‌ریزی‌های دقیق نظامی و کینه عمیق صلیبی، همراه با پشتیبانی برادران بوزینه حیوان صفت و پست‌ترین حاکمان و مزدوران خائن در حساس‌ترین منصب‌ها دارند. اما شما بدون دولت، سیاست، ارتش، سلاح و صنعت نظامی به میدان آمده‌اید. اما از همه مهم‌تر، غیبت اسلام از زندگی و سیاست شماست که بزرگ‌ترین فاجعه است. در یک کلام، شما بدون اسلام و دولت اسلامی، مانند یتیمانی هستید که در هر لحظه و به هر شکلی که دشمنان بخواهند، مورد هجوم قرار می‌گیرید. شما وارد نبردهایی شده‌اید که مخصوص دولت‌هاست، در حالی‌که خود دولتی ندارید و این، حقیقتاً بزرگ‌ترین مصیبت شماست!

شما تلاش می‌کنید تا ظلم حکام خود، فقر، جهل، فساد، سختی زندگی، ویرانی سرزمین‌ها و اسارت از دست دشمنان‌تان را از میان بردارید، اما بدون اجرای عملی نظام‌های اسلام در حکومت، سیاست، اقتصاد، اجتماع، آموزش، قضاوت، روابط بین‌الملل، جنگ و نظامی‌گری. در واقع، می‌خواهید بزرگ‌ترین معضل و مادر همه مصیبت‌های خود را با ابزارهای بی‌ارزش، تلاش‌های پراکنده و فهم نادرست و ناقص از اسلام حل کنید. برخی گمان می‌کنند که حل مشکل تنها در تزکیه فردی نهفته است؛ در حالی‌که این مصیبت، مصیبتی برای یک امت است که از شرق تا غرب زمین در حال ذبح شدن است. اما این افراد هنوز از پوسته فردگرایی و خودمحوری سکولاریستی خارج نشده‌اند، همان سکولاریسمی که عامل ویرانی سرزمین‌ها، فساد اوضاع و زیان دنیا و آخرت ماست. شعار نادرست‌شان این است: "فرد را اصلاح کن تا جامعه اصلاح شود." اگر هم اقدامی کنند، آن تنها شرکت در تظاهراتی است که هدفش فرو نشاندن احساسات و خشم است. در همین حال، عده‌ای دیگر مشغول بازنویسی احادیث و شرح متون گذشته هستند، به بهانه علم شرعی، که در واقع سکولاریزه شده است و از مسائل اساسی امت و مشکلات واقعی جامعه جدا شده است.

این روند، اسلام را به نام علم شرعی جعلی از میان برده است؛ علمی‌که نه منکری را از بین می‌برد، نه معروفی را احیا می‌کند، نه باطلی را نابود می‌سازد و نه حقی را برپا می‌دارد. در عوض، کسانی‌که مدعی این علم شرعی جعلی هستند، بر منبرها می‌نشینند و مردم را به اطاعت از حکام خائن و مزدور دعوت می‌کنند. با تحریف، دروغ و ادعاهای باطل، این حکام خائن را "اولیای امور" معرفی می‌کنند!

ای امت اسلام! بر شما واجب است که به روشنی دریابید که ویرانی سرزمین‌های‌تان، سختی و تنگی زندگی‌تان، ریخته شدن خون‌های‌تان، هتک حرمت به نوامیس، غارت اموال‌تان و بی‌حرمتی به مقدسات پروردگارتان، جز به دلیل نابودی اسلام‌تان، از دست رفتن زندگی اسلامی‌تان، ترک حکم به شریعت پروردگارتان و از میان رفتن خلافت اسلامی و امامی که سپری برای شما باشد و در پشت او جهاد کنید، رخ نداده است.

این نابودی، نتیجه غیبت کامل حاکمیت اسلام است. و این حاکمیت فقط با خلیفه و دولت صورت می‌گیرد؛ امامی که مردم به او پناه برند و پشت سر او جهاد کنند. در سایه چنین حکومتی، زندگی اسلامی به کمال خود می‌رسد و کفر از ریشه نابود می‌شود. با وجود آن، طاعت الهی کامل می‌گردد، عبادت حقیقی تحقق می‌یابد و تقوا در جامعه گسترش می‌یابد. این حکومت حقوق ضایع‌شده را بازمی‌گرداند، ظلم را از بین می‌برد، عدالت را برقرار می‌کند و امنیت را برای همگان به ارمغان می‌آورد. در پرتو چنین نظامی، امنیت، رفاه، علم، عزت و اقتدار پدیدار می‌شود. این حکومت، مایه پیشرفت، تعالی، سربلندی و شکوفایی است. با آن، دنیا و آخرت اصلاح می‌شود و رضایت پروردگار آسمان‌ها و زمین، خالق و معبود همه آفریدگان، به دست می‌آید.

ای امت اسلام! غزه شما را فریاد می‌زند که برای نابودی کامل رژیم مغضوبان الهی برخیزید، نه تنها برای واکنش به جنایات آن، بلکه اجازه ندهید این رژیم حقیر شما را از حقیقت مسئله اصلی‌تان منحرف کند. این رژیم، صرفاً بقایای مردمانی است که درباره‌شان گفته شده:

﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَآؤُوْاْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللهِ﴾] بقره: ۶۱]

ترجمه:‌ ذلت و خواری بر آنان نوشته شده است و غضب الله (سبحانه وتعالی) را به دوش می‌کشند.

آنان قومی‌اند که اگر ترس و بزدلی فرزندی داشت، این‌ها فرزندانش بودند، همان‌گونه که الله سبحانه وتعالی درباره‌شان فرموده است: 

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاء جُدُرٍ﴾ ] حشر: ۱۴]

ترجمه:‌ آن‌ها هرگز به صورت گروهی با شما نمی‌جنگند مگر در روستاهای محفوظ و محکم یا از پشت دیوارها.

در نبرد حطین، بازپس‌گیری بیت‌المقدس از صلیبیان تنها هفت ساعت از یک روزِ بهار سال 583 هجری قمری طول کشید، پس از آنکه صلیبیان هشتاد و هشت سال آن را آلوده کرده بودند. ما اثرشان را محو کردیم و سلطه غاصبانه‌شان را از ریشه برکندیم تا جای که شمشیرهای ما از خون ستمگران‌شان سیراب شد.

حال، چگونه ممکن است نابودی چنین رژیم حقیری زمان بیشتری بطلبد؟! تنها یک ساعت از یک روز کافی است تا سرزمین‌ها را درنوردیم و شنبه‌ای را رقم بزنیم که پایان این رژیم و نابودی کامل آن به دست الله سبحانه وتعالی رقم بخورد.

اما قضیه اصلی، همه در فقدان فرمانده جنگ شما، ارتش‌های به زنجیر کشیده‌تان و سرزمین‌های تحت استعمار شما نهفته است. و آن فرمانده نبرد و قهرمان حماسه شما که وعده الهی را در نابودی مغضوبان الهی، صلیبیان و مشرکان و خائنان مزدور محقق می‌کند، چیزی جز امام شما، سپر دفاعی‌تان، و خلیفه‌ی راشد شما نیست. بنابراین، مسئله اصلی، برپایی خلافت شما و تعیین و بیعت با خلیفه‌تان است. این، اولویت نخست شما برای نابودی رژیم مغضوبان الهی است؛ نه مسئله‌ای ثانوی یا متأخر. این، فریضه‌ای است که بر همه فرایض مقدم است، تاج فرایض الهی و واجبی که بدون آن، هیچ واجبی کامل نمی‌شود. در سایه خلافت، حکم شریعت پروردگارتان به کمال می‌رسد، جهادتان آغاز می‌شود، ارتش‌های‌تان به حرکت درمی‌آیند، دشمنان‌تان نابود می‌شوند و کلمه‌ی پروردگارتان، الله سبحانه وتعالی، برافراشته می‌گردد.

آیا زمان آن نرسیده که این ارتش‌ها به پا خیزند و حرکت کنند؟ ای اهل جنگ، ای صاحبان قدرت و توانایی: عقل از کار شما در حیرت است! اگر نابودی غزه و مصائب جبالیا شما را به واکنش وادار نمی‌کند، پس چه چیزی شما را به حرکت خواهد آورد؟ چه زمانی به پا می‌خیزید و اقدام می‌کنید؟

ای ارتش‌های مسلمانان! چگونه می‌توان از گناه کسانی گذشت که به عنوان نگهبانان خانه، آن را تسلیم دشمن کرده‌اند؟ آیا از روزی که شر آن فراگیر خواهد بود، نمی‌هراسید؟ آیا از خصمی سخت‌گیر نمی‌ترسید، کسی‌که خون فرزندان‌تان و حرمت زنان‌تان، گواه تلخ خیانت و کوتاهی شما باشد؟ آیا نمی‌ترسید که حتی اسلحه‌های‌تان، سنگرهای‌تان و اندام‌های‌تان علیه شما شهادت دهند و شما را لعنت کنند؟ آیا زمان آن نرسیده که این ارتش‌های با غیرت به پا خیزند، این رژیم ننگین را نابود کنند و پلیدی و نجاست آن را ریشه‌کن سازند؟ به الله سبحانه و تعالی قسم که این کار تنها یک ساعت از یک روز زمان می‌طلبد، اگر اغیار به راه هدایت بازگردند و توبه کنند. تاج‌های خیانت و ننگ را بشکنید، اقتدار امت را بازگردانید و حکم و رهبری اسلام را احیا کنید.

ای فرماندهان ارتش‌ها! به سوی پروردگارتان بازگردید و توبه کنید، چرا که دنیا چیزی جز ساعتی از یک روز پر از سختی و آزمایش نیست، و پس از آن واقعه عظیم، طامه و صاخه فرا می‌رسد. در آن هنگام، شما در برابر پروردگار سخت‌کیفر قرار می‌گیرید که هیچ‌چیز از شما پنهان نخواهد ماند.

ای اهل جنگ، ای صاحبان قدرت و اقتدار! این جنگ شماست، اما علیه چه کسی؟ علیه پست‌ترین و بزدل‌ترین مخلوقات که طوفان الاقصی رسوای‌شان کرد و پرده از چهره زشت‌شان برداشت.

ای اهل جنگ! این تاریخ افتخارات نیاکان شماست. مبادا کاری کنید که این تاریخ به ننگ و شرمساری بدل شود. این حطین است! و چه می‌دانید که حطین چیست؟ نبردی که تنها هفت ساعت از یکی از روزهای جاودان الله سبحانه وتعالی طول کشید؛ از طلوع آفتاب روز نبرد تا غروب آن.  در آن روز، الله سبحانه وتعالی فرمان خود را به انجام رساند؛ پیروزی‌ای بزرگ و آزادی‌ای حتمی را رقم زد. نبرد حطین نبردی علیه تمامی لشکرهای صلیبی برای آزادی قدس، الاقصی و سرزمین شام از آلودگی کفر آن‌ها بود. آن روز، صبح شنبه، 24 ربیع‌الثانی سال 583 هجری قمری، برابر با 4 جولای 1187 میلادی، طلوع کرد. شمشیرهای سربازان مسلمانان در آن روز کشتاری بزرگ در میان صلیبیان به راه انداختند. شکست صلیبیان در حطین تنها یک شکست نبود، بلکه فاجعه ویرانگر بود؛ در این نبرد، صلیبیان طلایه‌داران شوالیه‌های خود را از دست دادند، شمار زیادی از آن‌ها کشته شدند و تعداد مشابهی به اسارت درآمدند. تا جایی که گفته شد: هرکس به کشته‌شدگان می‌نگریست، گمان می‌کرد هیچ اسیری باقی نمانده است و هرکس به اسیران نگاه می‌کرد، گمان می‌کرد هیچ کشته‌ای وجود ندارد.

پادشاهان، امیران و بزرگان صلیبیان به اسارت درآمدند و به خیمه ناصر مظفر صلاح‌الدین ایوبی، برده شدند. در میان آن‌ها، کثیف‌ترین و پلیدترین فرد، ارناط، حاکم کرک بود. صلاح‌الدین به او نزدیک شد، جنایاتش را به او یادآوری کرد و او را به خاطر گناهانش سرزنش کرد. سپس برخاست و گردن او را زد. صلاح‌الدین گفت: دوبار نذر کرده بودم که اگر او را به دست آوردم، او را خواهم کشت: یک بار هنگامی که قصد حرکت به سوی مکه و مدینه داشت، و بار دیگر وقتی که به قافله حمله کرد و آن را با خیانت غارت نمود.

این است حطین، حماسه‌ای عظیم که تنها هفت ساعت از یک روز به طول انجامید. نبرد حطین، نبردی علیه تمامی ارتش‌های صلیبی بود که تنها هفت ساعت از روز را به خود اختصاص داد. حال، نابودی رژیم پست و بزدل یهود چگونه خواهد بود؟!

ای دلاوران ارتش اردن و سربازان پاک‌نهاد مصر! به الله سبحانه و تعالی قسم، این کار تنها یک ساعت از یک روز زمان می‌برد، اگر به سوی پروردگارتان بازگردید و به راه هدایت قدم بگذارید! حتی یک ساعت برای مقابله با چنین مخلوقات حقیر و بزدلی از مغضوبان الهی، زمانی بیش از اندازه است.

مشکل این امت، هرگز در روحیه جنگجویی فرزندانش نبوده است؛ چرا که آن‌ها از فداکارترین و بخشنده‌ترین انسان‌ها هستند. مشکل اصلی، در نبود رهبری ربانی است؛ رهبری که این ظرفیت‌ها را متمرکز کند، جهت دهد و هدایت نماید. رهبری‌ای که این امت را به هدف والایش برساند: اجرای شریعت پروردگارش، و رهایی از استعمار و کفر آن.

ای سربازان مسلمان! آیا وقت آن نرسیده که حقیقت بزرگ خود را دوباره بیدار کنید، شکوه تاریخ پرافتخار خود را در یاری اسلام و امت آن احیا کنید و کلمه آن پروردگاری را برافرازید که حیات و مرگ، فرمانروایی و قدرت و سرنوشت شما در دستان اوست؟ آیا زمان آن نرسیده که به ندای پروردگارتان پاسخ دهید، بندهای کفر را پاره کنید، تاج‌وتخت‌های حکام خیانت‌پیشه و ننگین را درهم‌شکنید و امت را از شر آن‌ها رها سازید؟ این حکام، زنجیرها و غل‌های استعمار کفرپیشه و ستمگرند که نیروی عظیم شما را به اسارت کشیده‌اند. آن‌ها ابزار استعمار برای تحقیر و کوچک شمردن شما هستند. اما بدتر از همه این است که با اطاعت از آنان، خشم و غضب الله سبحانه و تعالی را بر خود می‌خوانید.

ای ارتش‌ها و سربازان مسلمان! پس از نابودی غزه و فجایع جبالیا، دیگر هیچ عذر و بهانه‌ای پذیرفته نیست. وای بر کسی که این مصائب، دلیلی علیه او شوند و شهدا‌ء، خصم سرسخت و گواهی بر کوتاهی‌اش باشند. به الله قسم، شما هیچ توجیهی ندارید، چرا که شما فرماندهان جنگ، رهبران میدان و صاحبان قدرت و توان هستید. شما ستون‌های اصلی حکومت‌ها و پیشگامان قدرت در جامعه‌اید. چگونه می‌توان از این امت مظلوم انتظار داشت که از ضعف افرادش کاری طلب کند که ارتش‌های نیرومند شما از انجام آن عاجز بوده‌اند؟!

به سوی پروردگارتان بازگردید، انحراف خود را اصلاح کنید و به اسلام‌تان بازگردید. بدانید که نخستین گام، کنار زدن و ریشه‌کن کردن حکام خائن و ننگین است. تنها با این کار، زنجیرها و غل‌های که قدرت شما را به بند کشیده‌اند، شکسته خواهد شد و فرمان پروردگارتان اجابت خواهد گشت.

به ندای مؤمنان خالص و آگاه پاسخ دهید، اسلام و امت آن را یاری کنید، امام خود را برگزینید، خلافت را برپا دارید، شریعت پروردگارتان را حاکم کنید و کلمه او را برافرازید. ارتش‌های خود را به حرکت درآورید و تمامی سرزمین‌ها را از پلیدی کفر و سلطه دولت‌های آن پاک کنید.

ای امت اسلام، ای مؤمنان به الله قهار و جبار، مالک ملک و پروردگار آسمان‌ها و زمین! آیا از خشم حق برای مالکیت سرنوشت خود فریاد نمی‌زنید و فرماندهان و افسران ارتش‌تان را نمی‌طلبید تا بت‌های رويبضه‌ها را نابود کنند، خیانت و ننگ آن‌ها را محو سازند، تاج‌وتخت‌های‌شان را درهم بشکنند و کلمه خالق و آفریننده‌تان را به اهتزاز درآورند؟ آیا نمی‌خواهید درهای خلافت راشده‌تان را بر مبنای روش نبوت بگشایید و با صداقت در برابر پروردگارتان و پیامبرتان صلی الله علیه و سلم قرار گیرید؟

بدانید که تنها نجات شما در ویرانی و نابود کردن ساختارهای ظلم و فساد و در برپایی پرچم اسلام و خلافت راشده بر ویرانه‌های بت‌های غرب و پیروان‌شان است.

﴿لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (۴) بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾  ]روم: ۴-۵]

ترجمه:‌ همه چیز به فرمان الله (سبحانه وتعالی) است. چه قبل و چه بعد. و در آن روز، مؤمنان شاد خواهند شد. الله (سبحانه وتعالی) هر که را بخواهد یاری می‌کند و او بس چیره  و بسیار مهربان است.

نویسنده: مناجی محمد

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

وضعیت در غزه وحشتناک است! آیا در میان امت فرد شجاعی نیست که دلاورانه برای کمک پیش‌قدم شود؟

خبر:

رؤسای سازمان‌های بزرگ بشردوستانۀ وابسته به سازمان ملل اعلام کرده‌اند که مردم فلسطین در شمال غزه در خطر مرگ قریب‌الوقوع ناشی از گرسنگی و خشونت قرار دارند و وضعیت را وحشتناک توصیف کرده‌اند. پانزده نفر از مقامات سازمان ملل در بیانیه‌ای مشترک نوشتند که: "تمامی ساکنان شمال غزه در معرض خطر مرگ قریب‌الوقوع به دلیل بیماری، گرسنگی و خشونت قرار دارند." (منبع: الجزیره نت)

تبصره:

سخنگوی سازمان ملل، استفان دوجاریک، اعلام کرد که حدود ۷۵ هزار نفر در شمال غزه زندگی می‌کنند، منطقه‌ای که از اوایل اکتوبر سال گذشته با قطعی برق و سوخت دست و پنجه نرم می‌کنند.

رژیم تروریست یهود در مقابل چشم جهانیان به محاصرۀ غزه ادامه داده و با بی‌رحمی تمام مردم آن را قتل‌عام می‌کند و بدون آنکه به محکومیت‌ها و یا اعتراض‌ها اهمیت دهد پی‌درپی مرتکب جنایت می‌شود. کشورهای غربی از این رژیم حمایت کرده و آن را دفاع از خود می‌دانند؛ در حالی‌که حکام سرزمین‌های اسلامی در سکوت کامل از این رژیم حمایت کرده و روابط خود را با آن عادی کرده‌اند، بدون توجه به اشتیاق عده‌ای از مردم برای پیوستن به برادران‌شان در غزه و فلسطین تا اشغالگران را بیرون رانده و مسجدالاقصی را از آلودگی و پلیدی این رژیم غاصب پاک‌سازی کنند.

چند روز پیش، رژیم جنایتکار یهود به آژانس امدادرسانی برای پناهندگان فلسطینی (آنروا) اجازه فعالیت نداد و جیمز الدر سخنگوی یونیسیف اعلام کرد که این اقدام به فروپاشی نظام بشردوستانه در غزه منجر خواهد شد و چنین تصمیم ناگهانی به معنای یافتن راه جدیدی برای کشتن کودکان است.

این سازمان‌ها و اظهارات‌شان فقط برای نمایش است تا مردم تصور کنند غرب به مسائل انسانی اهمیت می‌دهد، در حالی‌که در حقیقت این سازمان‌ها ساخته و تحت حمایت همان کشورهایی هستند که رژیم جنایت‌کار یهود را نظامی و مالی پشتیبانی می‌کنند.

اقدامات متجاوزانه و ستمگرانه رژیم یهود تنها برای حفظ آبرویی است که پس از افشا شدن چهرۀ واقعی‌ آن از دست رفته است؛ زیرا در برابر استقامت و مردانگی، جوانانی که خود را برای مبارزه و بیرون راندن این رژیم از سرزمین مقدس‌شان فدا کرده‌اند، ناتوان است. این رژیم در برابر کودکانی که با نگاه‌های مملو از نفرت و خشم، به این رژیم غاصب نگاه می‌کنند، شکست خورده است و هم‌چنان در برابر قدرت زنانی که با صبر و توکل به الله سبحانه وتعالی عزیزان‌شان را از دست داده و فرزندان دیگرشان را برای شهادت آماده می‌کنند، ترس به دل دارند. رژیم یهود در برابر مردم بی‌دفاعی که با استقامت و ایمان قوی و اعتماد به نصرت الهی آن را شکست داده است، در موضع ضعف قرار دارد.

با وجود این‌که خواهران و برادران ما در غزه بخاطر عدم حمایت حکام مسلمانان و اهل قدرت و با وجود تلاش این رژیم تروریستی برای نابودی آنان رنج عظیمی را متحمل می‌شوند، بازهم فرزندان مخلص این امت حاضرند که مانند گیاهی سبز و خوشبو از دل خاک سر برآرند تا بوی خوش آزادی و عظمت امت را به مشام همه برسانند. آنان روحیۀ امت را برای برافراشتن کلمۀ الله و جهاد در راه او سبحانه وتعالی زنده می‌کنند و مردم را به سوی یکی از این دو سعادت (پیروزی یا شهادت) مشتاق می‌سازند.

﴿قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ﴾ [توبه: ۵۲]

ترجمه: بگو: آيا جز يكى از دو نيكى [فتح و شهادت ] را در حقّ ما انتظار مى‌كشيد؟ حال آنكه ما در [حقّ ] شما [در اين ] انتظاريم كه الله متعال از نزد خويش يا به دستان ما عذابى به شما برساند. پس چشم به راه باشيد. ما [هم ] با شما چشم براهیم.

نویسنده: زینة الصامت

1 جمادی الأول 1446هـ.ق.

3 نومبر 2024م.

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

ای ارتش‌ها! در مقابل حکام بی‌کفایت و پست قیام کنید!

(ترجمه)

خبر:

ارتش مصر هرگونه کمک به عملیات نظامی کیان یهود را رد کرد. این خبر پس از جنجالی مبنی بر ورود یک کشتی حامل مواد منفجره که عازم این رژیم بود، منتشر شد. (منبع: عربی نیوز، با و تصرف).

تبصره:

از آغاز جنگ غزه نگاه‌ها به کشورهای عربی به‌ویژه همسایگان نزدیک آن مانند اردن، سوریه و مصر دوخته شده است. مردم انتظار داشتند این کشورها در کنار برادران‌شان در غزه بایستند، اما با تعجب شاهد سکوت مطلق آن‌ها هستند. اگر کسی اخبار این کشورها را دنبال کند و ببیند که چگونه حاکمان‌ آنان از مسئولیت‌های خود در قبال مردم‌شان‌ و در برابر فلسطینیان شانه خالی کرده‌اند، درمی‌یابد که هیچ امیدی به این دولت‌ها نیست. آیا می‌توان از بشار اسد، که مردم خود را کشته یا عبدالله دوم که کشورش را به فقر کشانده یا سیسی که راه‌های ارتباطی غزه را بسته، انتظار کمک داشت؟ حتی سیسی به مهندسان مصری دستور داده تا تونلی بسازند و آن را با آب فاضلاب پر کنند تا جلو عبور مردم غزه به مصر را بگیرند. همان‌طوری که در خبری از کانال عربی21 آمده است (اسناد محرمانۀ نظامی تخریب بیش از 2000 تونل در غزه توسط مصر را افشا ساخت).

کاش مسئله فقط به همین بی‌تفاوتی مصر نسبت به مردم غزه و باز نکردن تونل‌ها یا ندادن سلاح یا کمک برای جنگ با یهودیان ختم می‌شد، ولی سیسی با وقاحت تمام اجازه داد تا کشتی (کاترین) که به سوی کیان یهود در حرکت بود از کانال سوئز عبور کند! این یک کشتی یهودی بود و کیان یهود در حالت جنگ با غزه است، پس این واقعیت نشان دهندۀ چه چیزی است؟

 آیا کسی شک دارد که سیسی در جنگ کیان یهود علیه غزه شریک نیست؟

در اینجا تنها راهی که برای ما باقی مانده اینست که ارتش مصر و تمامی نیروهای مسلح مسلمان را مخاطب قرار دهیم که سکوت خود را بشکنند و علیه حاکمان بی‌کفایت قیام کنند، خلافت اسلامی را دوباره زنده سازند و برای محو کامل کیان یهود از صحنۀ روزگار حرکت کنند.

نویسنده: سوزان المجرات _سرزمین مبارک فلسطین

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

پیروزی حتماً آمدنی‌ست؛ هرچند کافران بد بپندارند!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوگند به آن‌که محمد صلی الله علیه وسلم را به حق فرستاد! یقینِ ‌ما به کلام پروردگار عظیم‌ما بیش‌تر می‌شود؛ به‌ویژه وقتی می‌بینیم که چطور سخنان اوتعالی به وضاحت کامل در برابر دیدگان ما به وقوع می‌پیوندد. در این روزها، پیروان ستم‌گر هم‌چون خنازیر به تکبر و غرور می‌پردازند؛ نه تنها بر مسلمانان بلکه بر تمام جهان غرور شان را به نمایش می‌گذارند. نمایندۀ آن‌ها در سازمان ملل با بی‌احترامی کامل با نمایندگان کشورهای جهان صحبت نموده و حتی درخواست لغو سازمان ملل را دارد؛ زیرا به گمان او این سازمان در برابر موجودیتش برای دفاع از خود و حق تمسخر جهانیان و قتل زنان و کودکان می‌ایستد.

این تکبر و غرور تا حدی افزایش یافته که سقوط سختی در انتظار آن‌هاست، الله سبحانه وتعالی به زودی سقوط‌‌‌‌ شان را نزدیک کند!

این غرور  وخودکامگی این رژیم فقط به این دلیل است که حکام منطقه به خدمت نظام غربی و رژیم جنایت‌کار یهود  درآمده‌اند و برای خود جرأت نمی‌دهند که به اندازۀ سرِ سوزن در برابر رژیم یهود ایستاده شوند و یا قدمی برای مقابله با رژیم یهود بر‌دارند. فرماندهان ارتش‌شان نیز خیانت و پستی را که از ناپاک‌ترین منابع یاد گرفته‌اند. هیچ خیری از آن‌ها انتظار نمی‌رود تا از امت مسلمان اذیتی را دفع و خیر برسانند.

رژیم جنایت‌کار یهود به خوبی می‌داند و چون عملیات طوفان الاقصی به غرور و تکبرشان ضربه زده می‌خواهد قدرت و توانایی خود را در سرکوب دشمنان نشان دهند؛ اما کدام دشمنان؟ آن‌ها کودکان و زنان و غیرنظامیان بی‌دفاعی را که راه فراری ندارند، سرکوب می‌کنند؛ به‌ویژه با همراهی حکام خائن و پست در مصر، اردن، سوریه، ترکیه، ایران، عربستان سعودی و سائر حکام سرزمین‌های اسلامی.

در این وضعیت دردناک و پس از یک سال جنگ بی‌رحمانه و بدون قواعد و قوانین، رژیم خنازیر هیچ‌یک از اهداف اعلام‌شده‌اش را به دست نیاورده است؛ نه آزادسازی اسرا و نه سقوط حماس و نه دیگر اهداف واهی و غیرواقعی اش را. بنابراین، به ناچار به اهدافی روی آورد که گمان می‌کنند از آن‌ها سودی به‌دست خواهد آورد؛ از جمله هدف قرار دادن حزب لبنانی ایران و قتل رهبران رده اول، دوم و سوم آن و در نهایت، قتل حسن نصرالله رهبر این حزب.

این رژیم منحوس پس از شهادت یحیی سنوار، رئیس جنبش حماس، اعلام پیروزی نموده و تبریک‌ها از سوی سردمداران کفر امریکا برایش گفته شد؛ گویی موضوع فقط کشتن رهبران است؛ چه پیروزی بزرگی به گمان این رژیم ضعیف و ناتوان!

ای گروه یهود، شما که از کشتن رهبران گروه‌های کوچک که با ساده‌ترین اسلحه‌ با شما جنگیدند و شما را ذلیل و خوار کردند؛ در حالی‌که این گروه‌های کوچک یکی بر هزارم امت میلیاردی مسلمان هم به حساب نمی‌آیند، لذت می‌برید و شاد می‌شوید. این پیروزی‌های ناچیز را پس از گذشت بیش از یک سال جنگی به‌دست آورده‌اید که تمامی قدرت‌های غرب کافر با حمایت مادی، رسانه‌ای، نظامی و اطلاعاتی شما را پشتیبانی کرده و حکام نادان سرزمین‌های اسلامی با شما همکاری کرده‌اند. حال اگر با کل امت اسلامی در زیر فرماندهی یک حاکم واحد روبه‌رو شوید که سپاهیان مخلص را از همه‌جای سرزمین‌های اسلامی به سوی شما بفرستد، چه حالی خواهید داشت؟ سپاهیانی که افسران شیرمرد ارتش‌های ما در آن‌ها برای چشاندن عذاب به شما یهودیان، رقابت خواهند کرد.

ای ارتش‌های اسلامی! ای کسانی‌که چشم امید امت به سوی شما دوخته شده است، شما نجات‌دهنده این امت از ضعف، ناتوانی و خواری‌اش هستید تا کَی می‌خواهید ساکت و بی‌حرکت بمانید؟ آیا آنچه برای برادران‌تان در غزه و دیگر سرزمین‌های اسلامی اتفاق می‌افتد، شما را حرکت نمی‌دهد؟

ما به یقین می‌دانیم که شما هم‌چون تمامی فرزندان امت مشتاق جهاد در راه الله سبحانه وتعالی و پیروزی بر دشمنان الله متعال و رسولش هستید؛ اما حرکت و اراده‌ی خود را به دست فرماندهان و حکام خود سپرده‌اید. به الله سبحانه وتعالی سوگند که می‌دانید آن‌ها خائنینی هستند که به الله و رسولش و تمام امت مسلمه خیانت کردند و فرمانی برای حرکت شما صادر نخواهند کرد؛ مگر زمانی‌که حرکت شما به نابودی خودشان منجر شود؛ همان‌طور که در جنگ‌های سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ و دیگر فجایعی که بر سر امت مسلمه آمد.

پس منتظر فرمانی‌که صادر نخواهد شد، نمانید! باید با تلاش و سرعت عمل برای برکناری آن‌ها و نجات امت از پلیدی و خیانت‌شان کوشش کنید و پرچم را به دست کسانی بسپارید که سال‌هاست شب و روز تلاش می‌کنند تا اسلام را به قدرت برسانند؛ به پیشگامانی‌که به پیروان‌شان دروغ نمی‌گویند و به پروردگار، دین و امت خود وفادارند، جوانان حزب‌التحریر! تا این امت از خواب و غفلت بیدار شود و خواری که بیش از حد طولانی شده و امت را فراگرفته است دور گردد.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ [انفال: 24]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت  الله (سبحانه وتعالی) و رسول را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید که الله (سبحانه وتعالی) میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه شما (در قیامت) نزد او جمع می‌شوید!

نویسنده: ریان عادل_ولایه عراق

برای رادیوی دفترمطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

21 ربیع الثانی 1446ه.ق.

24 اکتبر2024م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

بشتر از یک سال از عملیات طوفان الأقصى می‌گذرد؛ اما خبری از تحولات جدید نیست!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در عوض، تهدیدات و وعید‌های شدید و هشداردهنده از سوی این غلامان، هم‌چنان در حال افزایش است.

سال دوم تهاجم به غزه در حالی آغاز می‌شود که وضعیت هم‌چنان ادامه دارد و در عوض، دسیسه‌گری و اعمال خشونت، دشمنان روزافزون است.

ما به شرح وقایع نخواهیم پرداخت، صدق و کذب رسانه‌ها و سَم‌هایی را که به‌طور مداوم پخش می‌کنند، مشخص نخواهیم کرد؛ زیرا همه به دروغ‌گویی و با الفاظ‌‌بازی نمودن آن رسانه‌ها و تأثیر آن‌ها  بر نفسیه‌ای کسانی‌‌که آن‌ها  را دنبال می‌کند، آگاهی کامل دارند؛ بلکه طرف سخن ما امت اسلامی و ارتش‌های آن است تا شاید الله سبحانه وتعالی نصرت و گشایشی را هرچه زودتر برای ما ارزانی نماید و امت را به آن‌چه که الله سبحانه وتعالی می‌خواهد و به همان گونه که قبلاً بوده است، یعنی قوی، عزیز و مطرح و مورد احترام، بازگرداند؛ به‌گونه‌ای که تمام دولت‌های کفری را مورد محاسبه قرار دهد.

ابتدا، افکارتان را به آن‌چه رسانه‌های وابسته به غرب وامثال آن به‌گونه‌ای تحریف‌های مطبوعاتی منتشر می‌کنند، محدود نکنید؛ چرا که این تحریفات به دلایل و مقاصد مغرضانه‌ای به نفع غرب کافر است. لزوماً می‌توانید به رسانه‌های دشمن تان گوش دهید و ببینید که آن‌ها  چه می‌گویند. چنان‌چه اسحاق بریک است که قبلاً فرماندهی گُردانی را در ارتش اسرائیل داشته و درباره رژیم یهود چنین می‌گوید: «دولت (اسرائیل) شکست‌خورده و این نادانانی که آن را دنبال می‌کنند، مانند گله‌ای از احمق‌ها هستند و دولت ما را به‌سوی خطراتی سوق می‌دهند که وجود آن‌ را تهدید می‌کند.» او در ادامه بیان می‌کند که: «آن‌چه در غزه و لبنان می‌گذرد "جنگی فرسایشی است که به افزایش کینه‌های کور بین بخش‌های مختلف و عدم اعتماد کامل میان آن‌ها  انجامیده است" و ادامه این وضعیت می‌تواند به فروپاشی دولت منجر شود.»

غوطه‌ور بودن حکام طاغوتی مسلمان در باطل، هرکدام به میزان خیانت‌اش، به نفع دولت‌های کافر است. آن‌ها  را با دشمنان برابر نکنید؛ چون آن‌ها  از دشمنان مکارتر و خبیث‌تر هستند؛ سرزمین‌ها وآن‌چه در آن‌هاست را فروخته و به مردم آن سرزمین‌ها انواع اهانت‌ها را از گرسنگی، زندان و ریختن خون‌های پاک ارزانی داشته اند. حتی به جایی رسیدند که با صراحت و جسارت نسبت به کافر استعمارگر و عقاید آن ابراز محبت نموده و در جانب‌داری از آن نرمی نشان می‌دهند؛ بلکه دروازۀ سرزمین‌های خود را برای پذیرایی از دشمن ازافکار و جمعیت‌هایش با سموم مخربی که این جمعیت‌ها برای خانه‌ها، نسل‌ها و عقل‌ها دارد، باز نموده اند. این سرزمین‌ها را به قرار گاهایی تبدیل کردند که در آن‌جا با دشمنان گرد آمده و به طراحی نقشه‌ها و پروژه‌های تصفیوی علیه امت اسلامی می‌پردازند.

پس ای فرزندان بهترین امتی که برای هدایت مردم پدید آمده است! ما امتی هستیم که برای رودرروی با دشمن بیرون می‌رفتیم و به قلعه‌ها و حصارهای آن‌ها  حمله می‌کردیم و منتظر نمی‌شدیم تا دشمن به ما حمله کرده و ما را قتل عام کند. هرکس که ایمان آورده و قلبش اسلام را پذیرفته بود، خود را سربازی در حالت آماده‌باش می‌دانیست و برای اجابت به ندای فوری آماده بود. در صحیح مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«مِنْ خَيْرِ مَعاشِ النَّاسِ لهمْ، رَجُلٌ مُمْسِكٌ عِنانَ فَرَسِهِ في سَبيلِ اللهِ، يَطِيرُ علَى مَتْنِهِ، كُلَّما سَمِعَ هَيْعَةً، أوْ فَزْعَةً طارَ عليه، يَبْتَغِي القَتْلَ والْمَوْتَ مَظانَّهُ، أوْ رَجُلٌ في غُنَيْمَةٍ في رَأْسِ شَعَفَةٍ مِن هذِه الشَّعَفِ، أوْ بَطْنِ وادٍ مِن هذِه الأوْدِيَةِ، يُقِيمُ الصَّلاةَ، ويُؤْتي الزَّكاةَ، ويَعْبُدُ رَبَّهُ حتَّى يَأْتِيَهُ اليَقِينُ، ليسَ مِنَ النَّاسِ إلَّا في خَيْرٍ»

ترجمه (مفهومی): از بهترین معیشت و زندگی مردم، معیشت مردی است که در راه الله سبحانه وتعالی افسار اسپش را در دست دارد و بر پشت آن می‌تازد، هرگاه صدایی یا فریاد خواهی را بشنود، سوار اسپش شده و به دنبال کشتن و مرگی که با حسن ظن آرزویش را دارد می‌دود، یا مردی گله‌داری که در بالای تپه‌ای یا در دل دره‌ای از این وادی‌ها، روزگارش را گزرانده، نماز را برپا، زکات پرداخت و رب‌اش را عبادت می‌کند تا یقین (مرگ) به سراغش بیاید و جز از بهترین مردم نیست.

 این بدان معناست، کسانی‌که آماده نیستند، نشسته اند. این در حالی است که الله سبحانه وتعالی در خصوص نشسته گان چنین می‌فرماید:

﴿لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلّاً وَعَدَ اللهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً﴾ [نساء: ۹۵]

ترجمه: (هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه الله با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! الله مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترک‌کنندگان جهاد] برتری مهمّی بخشیده و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) الله وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.

پس همیشه به الله سبحانه وتعالی اعتماد داشته باشید که او ناصر بندگان مؤمنش است و لشکریان ما پیروز خواهند بود و جنگ خندق بهترین و بزرگترین پند و عبرتی است برای ما. الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿إِذْ جَاءُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا (۱۰) هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِيداً﴾ [احزاب: ۱۰-۱۱]

ترجمه: (به خاطر بیاورید) زمانی را که آن‌ها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را که چشم‌ها از شدّت وحشت خیره شده و جان‌ها به لب رسیده بود و گمان‌های گوناگون بدی به الله می‌بردید.

بعد از غزوه خندق معادله تغییر کرد و نصرت فرارسید و پیروزی حاصل شد؛ زیرا خندقیان مومن به الله سبحانه وتعالی صداقت داشتند و الله سبحانه وتعالی هم به آن‌ها  صداقت نشان داد. مؤمن در هر حالتی باید در نظر داشته باشد که در هر حالت در حمایت الله سبحانه وتعالی است؛ حتی اگر در سخت‌ترین شرایط باشد. مادامی‌که الله سبحانه وتعالی به ما وعده پیروزی داده است، حقیقتاً ما به عنوان یک امت اسلامی بر امم کفر پیروز خواهیم شد، هرچند علیه ما دست به دست هم دهند. زیرا وعده الله حتماً محقق خواهد شد وآن‌چه باید انجام دهیم اینست که امور خود را به عنوان یک امت واحد و مجاهد ساماندهی کنیم؛ امتی‌که برای نجات خود از عذاب دردناک با الله سبحانه وتعالی تجارت و معامله می‌کند. از ابی بن کعب روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودند:

«بشِّرْ هذِهِ الأمَّةَ بالسَّناءِ والرِّفعةِ، والدِّينِ والتَّمكينِ في الأرضِ، فمَن عمِلَ منهم عملَ الآخرةِ للدُّنيا، لم يَكُن لَهُ في الآخرةِ من نصيبٍ.»

ترجمه (مفهومی): این امت را به بزرگواری، رفعت مقام، دین، تمکین و توانمندی در روی زمین بشارت ده و کسی‌که از آن‌ها  برای دنیا تلاش کند، در آخرت سهمی نخواهد داشت.

ما به عنوان یک امت نمی‌توانیم متحد شویم تا زمانی‌که به ملت‌های مختلف در دولت‌های پراکنده تقسیم شویم. وحدت تنها در سایه یک دولت واحد امکان‌پذیر است که امت اسلامی را تحت یک نظام کامل و عادل جمع کند؛ نظامی که بیش از سیزده قرن امت را باهم جمع کرده و توجه جهان را به خود جلب کرده بود.

بنابراین، ای امت اسلام! به حزب التحریر بپیوندید و از آن حمایت کنید؛ چرا که برنامه‌ای آن، اقامه خلافت راشده دوم بر منهج نبوت است. خلافت تنها راهی است که می‌تواند شما و جهان را از شر شیطان‌های انسانی و پروژه‌ها و نقشه‌هایشان نجات دهد. بگذارید طوفان الأقصى دروازه‌ای به سوی طوفان امت باشد که به برپایی نظام خلافت راشده بر منهج نبوت منتهی شود؛ چیزی‌که تمام دردهای امت اسلامی را در تمام بلاد اسلام پایان می‌دهد. این وعده الله سبحانه وتعالی است و وعده اوتعالی حق است.

ای لشکرهای مسلمانان! ای کسانی‌که به الله سبحانه وتعالی، الله واحد و یگانه ایمان دارید و در پادگان‌های‌تان به دست حاکمان‌تان زنجیر شده‌اید، چه چیزی را انتظار می‌کشید؟! ای صاحبان مقام و نشان، وجود شما، برای چیست؟! آیا برای حفاظت از حکام ‌تان است یا برای رهایی سرزمین‌ها و بندگان الله سبحانه وتعالی از ظلم حکام تان و ظلم کسانی که آن‌ها  را بر گردۀ مسلمانان نشاندند؟!

ای لشکرهای مسلمانان! هرچه زودتر بشتابید و مرکز توجه و انگیزه‌تان را این قرار دهید که شما بندگان الله سبحانه وتعالی، هستید! الله یگانه که جهاد را بر شما فرض کرده و به شما وعده پیروزی در دنیا و درجات عالی در باغ‌های بهشتی به وسعت آسمان‌ها  و زمین را داده است. پس به الله سبحانه و تعالی توکل کنید و برای شکستن بندها و غل و زنجیرها شتاب کنید و با برکت الله سبحانه وتعالی گام بردارید، نیت‌تان خالص برای الله باشد و به سوی نجات امت از ظلمی که بیش از یک قرن بر آن رواداشته اند بشتابید! پرچم رایه را به کسانی بسپارید که شایسته‌اش هستند تا شریعت الله سبحانه و تعالی را در چوکات خلافت راشده دوم بر منهج نبوت برقرار کنند؛ دولتی که وعده الله سبحانه وتعالی و بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم است! خوشا به حال کسی که بر جای سعد بن معاذ بنشیند و پاداشی مانند پاداش او را در یافت کند.

بارالها! نصرت و وعده‌ای که داده‌ای به ما عطا کن؛ چون هیچ ناصری جز تو نیست! بارالها! هرچه زودتر!

نویسنده: راضية عبد الله

برای رادیو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحرير

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

وحشی‌گری فرانسه و تاریخ سیاه آن!

(ترجمه)

وقاحت و بی‌ادبی رئیس‌جمهور فرانسه، ماکرون، به حد نهایی رسیده است. او در سخنرانی خود در پارلمان مراکش، در روز سه‌شنبه ۲۹ اکتبر ۲۰۲۴م، مبارزین و مجاهدین فلسطینی را که از سرزمین و حقوق‌شان دفاع می‌کنند، «وحشی» خطاب کرد و ادعا نمود که اسرائیل(رژیم جنایت‌کار و متجاوز صهیونیستی) حق دفاع از خود را دارد.

اما پادشاه مراکش در برابر سخنان توهین‌آمیز مهمانش واکنشی نشان نداد و اگر ذره‌ای از غیرت عربی و غیرت اسلامی داشت، دست‌کم او را بازداشت می‌کرد تا سخنان اهانت‌آمیز خود را پس بگیرد و عذرخواهی کند. نه تنها چنین نکرد؛ بلکه در بی‌شرمی بیشتر، نیروهای امنیتی خود را به‌کار گرفت تا به تظاهرکنندگان با شرف که نسبت به سخنان توهین‌آمیز مهمان او اعتراض داشتند، حمله کنند!

اما اعضای پارلمان مراکش با وجود این‌که بسیاری از آن‌ها بعداً به سخنان ماکرون اعتراض کردند و آن را محکوم نمودند، شایسته‌تر بود که همان لحظه به سخنان او واکنش نشان می‌دادند، او را از ادامه اهانت‌هایش بازمی‌داشتند و یا جلسه را ترک می‌کردند و می‌گذاشتند او به تنهایی سخنان خود را نثار کند.

ما هم‌چنین از مواضع مردم شریف مراکش ستایش می‌کنیم که در برابر این اظهارات توهین‌آمیز سکوت نکردند و با روش‌های گوناگون مخالفت خود را اعلام کردند. حتی بسیاری از آن‌ها با برگزاری تظاهرات نارضایتی خود را از این اظهارات و بی‌عملی نظام سازش‌کار مراکش نشان دادند.

اما ماکرون، باید در مقابلش ایستاد و او را به تاریخ سیاه و وحشیانۀ کشورش یادآور شد و توجه افکار عمومی جهانی را به برخی از جنایات وحشیانه فرانسه در طول تاریخ جلب کرد تا هر کسی درک کند که واقعاً چه کسی وحشی است:

۱. فرانسه نقش بزرگی در جنگ‌های صلیبی ایفا کرد که در قرون وسطی علیه سرزمین‌های اسلامی انجام دادند و در این جنگ‌ها مرتکب فجیع‌ترین جنایات علیه مسلمانان و انسانیت شدند. پس وحشی کیست؟!

۲. در دوران اشغال مصر توسط فرانسه (۱۷۹۸-۱۸۰۱م)، این کشور وحشیانه‌ترین جنایات را علیه مردم مصر مرتکب شد؛ شهر اسکندریه را بر سر مردمش ویران کرد و در دومین انقلاب مردم مصر علیه اشغال، ژنرال کلیبر با توپخانه محله‌های قاهره را نابود کرد، تعداد زیادی از انقلابیون را کشت و غذای مردم شهر را قطع کرد. او دستور داد زندانیان را سر ببرند و اجسادشان را شبانه در رود نیل بیندازند. علاوه بر این، به زنان تجاوز شد و تعداد کشته‌های مردم مصر به دست فرانسه به بیش از پنجاه هزار نفر رسید. پس وحشی کیست؟!

جرایم فرانسه علیه مردم الجزایر در دوران اشغال (۱۸۳۰-۱۹۶۲م) به قدری گسترده است که در مجلدات نیز نمی‌گنجد. از جمله، در سال ۱۸۵۲میلادی شهر الأغواط را به آتش کشیدند و بیش از دو سوم از ۴۵۰۰ نفر جمعیت آن را در یک شب سوزاندند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، هنگامی که مردم الجزایر علیه اشغال‌گران شورش کردند، فرانسه بیش از ۴۵۰۰۰ نفر را کشت و ۴۴ روستا را بمباران کرد. در سال ۱۹۵۵م، فرانسوی‌ها ۱۵۰۰ الجزایری را در یک استدیوم جمع کردند، سپس آن‌ها را کشتند و به‌صورت دسته‌جمعی در خندق‌ها دفن کردند. هم‌چنین در سال ۱۹۵۷م، اجساد رهبران مقاومت را زنده در روغن جوشانده و آب کردند، مساجد را تخریب و قرآن‌ها را به آتش کشیدند و نمازگزاران را کشتند. پس وحشی کیست؟!

۱. در سال ۱۸۹۹م، در یکی از شهرهای مالی، فرمانده فرانسوی تمام مادران و کودکان شیرخوار را جمع کرد و دستور داد با نیزه آن‌ها را به قتل برسانند. سپس ارتش فرانسه اموال، دام‌ها و اسب‌ها را غارت کرد.  پس وحشی کیست؟

۵. مسلمانان، به‌ویژه مردم مراکش، هرگز جنایت فرانسه در سال ۱۹۰۷ میلادی در کازابلانکا را فراموش نمی‌کنند، هنگامی که این شهر را در پاسخ به شورش‌ها کاملاً ویران کردند؛ واقعه‌ای که به کشتار کازابلانکا مشهور شد. پس وحشی کیست؟

۶. نیروهای فرانسوی در نوامبر ۱۹۱۷م، در چاد جنایتی وحشیانه مرتکب شدند. آن‌ها علما و اندیشمندان را دعوت به جلسه‌ای برای رسیدن به تفاهم و ادارۀ مشترک کشور کردند. علما و بزرگان چاد به این دعوت پاسخ دادند، اما نیروهای فرانسوی به بدترین شکل به آن‌ها خیانت کردند، با ساطورها به آنان حمله کردند و حدود ۴۰۰ نفر از بهترین علمای چاد را قتل‌عام کردند؛ پس وحشی کیست؟

۷. اما دربارۀ جنایات فرانسه در سوریه در دوره اشغال(۱۹۲۰-۱۹۴۶)، صحبت بسیار است. آن‌ها محله‌ها و خانه‌ها را بر سر مردم ویران کردند، سر انقلابیون را بریدند و آن‌ها را اعدام کردند، به زنان تجاوز و مردم را از روستاها و شهرها آواره ساختند. پس وحشی کیست؟

۸. در سال ۱۹۴۷، نیروهای فرانسوی قتل‌عامی علیه بی‌گناهان در ماداگاسکار مرتکب شدند؛ پس وحشی کیست؟

۹. هم‌چنین نباید جنایات فرانسه در بوروندی، بوسنی و هرزگوین، و تبدیل کردن کشور گویان در امریکای جنوبی به تبعیدگاه مخالفان و مرکزی برای شکنجه را فراموش کنیم، و بسیاری دیگر از جنایات شنیع که شمارش آن‌ها دشوار است. پس وحشی کیست؟

۱۰. فرانسه تنها کشوری در جهان است که در پایتخت آن چیزی به نام (موزۀ انسان) وجود دارد؛ موزه‌ای که شامل هجده هزار جمجمه از انقلابیون مسلمان است که سرهای‌شان بریده شده و این جمجمه‌ها در آن موزه نگهداری می‌شوند. پس وحشی کیست؟

اینست چهره حقیقی و زشت فرانسوی‌ها و تاریخ سیاه شان. با این وجود، این فرانسوی‌های که تمدن خود را بر اجساد بی‌گناهان و جمجمه پیران، کودکان و زنان بنا کرده‌اند و ثروت‌های ملل را در گذشته غارت کرده و هنوز هم از غارت منابع آن‌ها زندگی می‌کنند، به سرزمین‌های اسلامی آمده و مدافعان و مجاهدان این سرزمین‌ها را به وحشی‌گری متهم می‌کنند. به الله سبحانه وتعالی قسم که این، بزرگ‌ترین گستاخی است!

شگفت آنست که هیچ‌یک از حکام سرزمین‌های اسلامی ماکرون را «سگ روم» خطاب نکردند؛ همان‌گونه که هارون الرشید این عنوان را برای نیکفور، پادشاه فرانسه، به کار برد. او حتی نتوانست کلمه‌ای در پاسخ به این خطاب بگوید، بلکه تسلیم شد و جزیه را به دولت اسلامی پرداخت. به ماکرون مژده می‌دهیم که خلیفه‌ای که چنین خطابی به وی بکند، در راه است و در آن زمان، فرانسه بهای جنایاتش را در حق مسلمانان و در حق بشریت خواهد پرداخت و به خواست الله سبحانه وتعالی، بار دیگر با خواری و خفت جزیه را به دولت خلافت خواهد پرداخت! و شاید خلیفۀ آینده، جمجمه ماکرون و نتانیاهو را در جای جمجمه‌های مسلمانان در موزه‌شان بگذارد.

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

  29 ربیع الآخر سال 1446هـ.ق.

نومبر سال 2024م.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

سفر یازدهم بلینکن به خاورمیانه؛ سیاست‌گذاری یا نمایش قدرت!

(ترجمه)

خبر:

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا، امروز جمعه یازدهمین و شاید آخرین سفر خود را به منطقه خاورمیانه به پایان می‌رساند. هدف این سفر، مشابه سفرهای پیشین، احیای مذاکرات متوقف شده میان اسرائیل و جنبش حماس بود، که از طریق میانجی‌های قطری و مصری صورت می‌گرفت، به امید دستیابی به توافقی برای آتش‌بس که شامل آزادی گروگان‌های اسرائیلی در اختیار جنبش حماس باشد.

وزیر خارجه امریکا روز چهارشنبه وارد اسرائیل شد و پس از گفتگو با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این کشور، بار دیگر بر موضع واشنگتن مبنی بر مخالفت با بازپس‌گیری نوار غزه توسط اسرائیل یا ساخت واحدهای شهرک‌سازی در آن تأکید کرد. او گفت: «این موقف ایالات متحده است...  و این چیزی است که از نخست‌وزیر شنیدم... صرف‌نظر از اظهارات جنرال‌های بازنشسته یا برخی از اعضای دولت، ما با این امر مخالفیم... باید تمرکز در حال حاضر بر بازگرداندن گروگان‌ها و پایان جنگ باشد و برنامه‌ای روشن برای آینده تعیین شود».

پس از اسرائیل، بلینکن به عربستان سعودی و سپس به قطر رفت. در یک کنفرانس خبری در دوحه، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر، پس از دیدار اعلام کرد که تیمی از مذاکره‌کنندگان امریکایی و تیمی اسرائیلی در پایان هفته به دوحه خواهند آمد تا راه‌های پیشبرد مذاکرات آتش‌بس در غزه را بررسی کنند. (منبع: بی‌بی بی سی، (2024/10/25‌

تبصره:

ده سفر گذشته بلینکن به خاورمیانه تقریباً تنها یک هدف را دنبال کرده است و آن فشار بر دولت‌های عربی و واداشتن آن‌ها به حفظ دائمی مرزهای‌شان با رژیم یهودی و دور نگهداشتن کامل این دولت‌ها از درگیری بوده است. به همین منظور، تلاش شده تا مردم این دولت‌ها درگیر مسائل معیشتی شده و با جشنواره‌ها و سرگرمی‌های مختلف مشغول شوند تا از ه گونه اقدام انتقامی علیه رژیم یهودی باز بمانند. از این دولت‌ها خواسته شده که با تمام توان و امکانات خود برای کنترل مردم‌شان و جلوگیری از هرگونه فعالیت‌های اعتراضی که در جهت خدمت به مسئله فلسطین باشد، اقدام کنند. حتا این دولت‌ها از هرگونه ابراز همدردی مردمی و مسالمت‌آمیز علیه تجاوزات وحشیانه رژیم یهودی منع شده‌اند و تلاش شده تا مردم آن‌ها دفاع از خود با امکاناتی که در اختیار دارند، محروم بمانند. در عین حال، با اطمینان دادن به رژیم یهودی از عدم اقدام دولت‌های همسایه علیه آن از لحاظ نظامی، سیاسی، اقتصادی و حتا رسانه‌ای، به این رژیم اجازه داده شده تا به بمباران اهداف نظامی و غیرنظامی در نوار غزه، بدون توقف و بدون هیچ رحم و مروتی، ادامه دهد. هدف از این اقدامات بازگرداندن هیبت از دست رفته و پاک کردن تصویر شکست رژیم یهودی از اذهان عمومی است؛ شکستی که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد و چهره این رژیم را خدشه‌دار کرد.
اما یازدهمین سفر بلینکن ممکن است در چارچوب دیگری صورت گرفته باشد، زیرا به نظر می‌رسد که بانک اهداف نظامی ارتش رژیم یهودی در حال اتمام است؛ دیگر چیزی برای بمباران باقی نمانده یا ارزش بمباران ندارد، زیرا تخریب در نوار غزه کامل شده است. اکنون مسیر سیاسی برای امریکا اهمیت بیشتری پیدا کرده است. به عبارتی دیگر، آنچه که اکنون از نظر امریکا اولویت دارد، سرمایه‌گذاری بر نتایج نظامی حاصل شده بر روی زمین و تبدیل آن‌ها به اقدامات سیاسی است.

اولین گام این سرمایه‌گذاری، بستن پرونده تبادل پاسخ‌ها میان ایران و رژیم یهودی است، به طوری که پاسخ این رژیم محدود باشد و نیازی به واکنش ایران نداشته باشد. در این راستا، جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا، در ماه گذشته فشارهای شدیدی به نتانیاهو وارد کرد تا او را وادار کند که واکنش نظامی ارتش خود را نسبت به ایران به حدی کاهش دهد که از بروز یک جنگ منطقه‌ای فراگیر جلوگیری کند. بلینکن نیز این سخن را تأیید کرد و گفت: «مهم است که اسرائیل به حمله ایران علیه خود به شیوه‌ای پاسخ دهد که به تشدید جنگ بیشتر منجر نشود».

در واقع، آخرین پاسخ رژیم صهیونیستی به ایران، بسیار ضعیف و ناچیز بود و با تهدیدات مملو از غرور و تکبر ارتش آن، مطابقت نداشت.

 بلینکن در اظهارات خود هم‌چنین بر مخالفت با اشغال غزه، ضرورت تعیین برنامه‌ای برای روز بعد از پایان درگیری و داشتن چشم‌انداز سیاسی روشن برای حل مسئله تأکید کرد. این در حالی بود که به رژیم صهیونیستی مجوز مداوم برای کشتار، ارتکاب جنایات بیشتر و تلاش برای کوچاندن بخشی از ساکنان مناطق شمالی غزه به مناطق مرکزی و جنوبی داده شد، به‌ویژه در دوره حساس انتخابات آمریکا.
بلینکن به مواضع سنتی واشنگتن که در هر مناسبت تکرار می‌شود، اشاره کرد، از جمله اینکه «اسرائیل در خصوص ورود کمک‌های انسانی به غزه پیشرفت کرده است، اما نیاز به اقدامات بیشتری وجود دارد و این اقدامات باید پایدار باشند.» وی توضیح داد که «واشنگتن در تلاش است تا به تفاهمات روشنی در خصوص مدیریت و امنیت غزه دست یابد» و تأکید کرد که «وجود برنامه‌های ملموس برای پیشبرد امور در غزه پس از جنگ ضروری است.»

نباید فزاموش کرد که ویژگی برجسته یازدهمین سفر بلنکین به منطقه ویژگی خدا حافظی بود. این سفرهای مکرر، که تقریباً به طور ماهانه انجام می‌شد، به نظر او و دولتش سزاوار است که آخرین سفر آن به صورت خدا حافظی باشد.

اهمیت این سفرهای وزیر خارجه امریکا و دیگر فرستادگان امریکایی، به ویژه در این است که امریکا به این سفرها خلأ در منطقه را پر کند و به مردم منطقه و سیاست مداران جهان نشان دهد که بی‌نیاز از امریکا نیستند. چه امرینا به راه‌حلی برسد و چه نرسد، برای آن‌ها تفاوتی ندارد؛ زیرا حضور دیپلومات‌هایی که در حال فعالیت هستند و وجود پروژهای امریکایی که برای برسی مطرح شده‌اند، چه برای اجرا و چه برای مدریت درگیری هدف امریکا محقق شده است.

این فعالیت‌های سیاسی و دیپلوماتیک فشرده امریکا در خاورمیانه نشان می‌دهد که امریکا تنها دولت تاثیرگزار در منطقه است و سایر دولت‌ها در نهایت مجبور به پذیرفتن آنچه هستند که امریکا بر آن‌ها تحمیل می‌کند، هستند.

نویسنده: احمد الخطوانی

مترجم: پارسا امیدی

   

ادامه مطلب...

پایان بازی ایرانی با رژیم صهیونیستی در افق نزدیک

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

دیگر پنهان نیست که ایران پیش از وقوع حمله، از آن اطلاع داشت و از مکان‌هایی که رژیم صهیونیستی قصد داشت با هواپیماهای خود بمباران کند، آگاه بود. اسناد فاش‌شده نیز به این امر اشاره داشته و ادعای امریکا مبنی بر این‌که این اسناد به‌صورت «اتفاقی» افشا شده‌اند، دروغی بیش نیست؛ بلکه این موضوع، به‌نوعی اطلاع‌رسانی به ایران دربارۀ اهداف تعیین‌شده‌ای بود که رژیم صهیونیستی پس از مذاکرات و رفت‌وآمدهای مکرر برای متقاعد ساختن این رژیم به عدم بمباران مراکز هسته‌ای و نفتی ایران و رضایت به حمله‌ای محدود، پذیرفته بود؛ حمله‌ای که به سران رژیم اجازه دهد تا در برابر ملت خود آبرو حفظ کنند و در مقابل نیز آبروی ایران را به‌کلی از بین نبرد و این کشور را در برابر مردم خود شرمنده نسازد، تا وضعیت از کنترل خارج نشود و منطقه به‌سمت آتش‌افروزی نرود.

به‌نظر می‌رسد که رژیم صهیونیستی با خواسته‌های امریکا برای حمله‌ محدود و تعیین‌شده به‌خوبی موافقت کرده است. براساس گزارش وب‌سایت امریکایی آکسیوس و وب‌سایت عبری واللا، رژیم صهیونیستی از طریق یک واسطۀ سوم، ایران را از مکان‌هایی که قرار بود بمباران شود و پایگاه‌های نظامی که هدف حمله قرار می‌گیرند، مطلع کرده بود. به‌همین دلیل است که واکنش‌های ایران به این حملات بسیار بی‌روح و بی‌معنی بوده و اظهار کرده که حملات رژیم صهیونیستی به مکان‌های سپاه پاسداران اصابت نکرده و صداهایی که در آسمان تهران شنیده شده، در واقع صدای ضد هوایی‌های ایرانی بوده است. خسارات وارده از این حمله هنوز به‌صورت دقیق اعلام نشده است.

آگاهان سیاسی به‌خوبی می‌دانند که ایران در واقعیت یک کشور مستقل نیست و در مدار امریکا می‌چرخد؛ حتی انقلاب آن‌ها در اواخر دهۀ هفتاد میلادی بدون دخالت امریکا نبود و ارتباط خمینی با امریکا به دوران کندی در اوایل دهۀ شصت بازمی‌گردد. حتی هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور پیشین ایران، به‌صورت علنی اعلام کرد که اگر ایران نبود، امریکا نمی‌توانست بر افغانستان و عراق مسلط شود، و می‌توان سوریه را نیز به این فهرست اضافه کرد. بنابراین، استفادۀ امریکا از ایران دیگر امری پوشیده نیست.

نمایشی که ایران و رژیم صهیونیستی اجرا می‌کنند تا مردم ساده‌دل را فریب دهند، دیگر پنهان نمانده است. در حالی که ما به‌خوبی می‌دانیم این رژیم غاصب صهیونیستی اگر به این باور می‌بود که حکام این سرزمین‌ها مردانی هستند که به آسمان خود اهمیت می‌دهند هرگز جرئت تعرض در آسمان سرزمین‌های اسلامی را به خود نمی‌داد؛ اما با کسب اطمینان و امنیت لازم، به جولان پرداخته و آسمان و زمین ایران، لبنان، فلسطین و عراق را مورد تعرض قرار می‌دهد، زیرا مطمئن است که از سوی حکام این سرزمین‌ها با واکنش جدیی مواجه نخواهد شد.

نظام ایران با ساده‌لوحی شادمان است و رسانه‌های این کشور جشن می‌گیرند، زیرا این حمله تنها به مرگ دو سرباز منجر شده و تنها خسارات محدودی به‌دنبال داشته است. جای تعجب نیست، زیرا ما در میان شبه‌کشورهایی زندگی می‌کنیم که توسط شبه‌حاکمانی اداره می‌شوند. نظام ایران از خود هیچ غیرت و شرافت اسلامی نشان نمی‌دهد؛ و اگر چنین غیرتی داشت، دست‌کم برای پیروان خود در جنوب لبنان انتقام می‌گرفت یا همان‌طور که در شام و عراق مسلمانان را مورد هدف قرار داد، یهودیان را نیز با همان شدت هدف می‌گرفت و خانه‌های‌شان را ویران و کودکان و زنان‌شان را می‌کشت و حتی احزاب و شبه‌نظامیان خود را علیه آن‌ها روانه می‌کرد. اگر چنین می‌کرد، شاید رژیم صهیونیستی نمی‌توانست صبح روز بعد طلوع خورشید را ببیند، اما چنین نیست و این وابستگی و مزدوری محکوم به نابودی است.

هیچ‌یک از نظام‌های کنونی در سرزمین‌های اسلامی در نظر ندارند که با رژیم صهیونیستی به‌صورت واقعی بجنگند، حتی اگر در برخی مسائل با آن‌ها اختلاف داشته باشند. این همان دلیلی است که چرا ایران ده‌ها موشک بالستیک و غیربالستیک شلیک می‌کند اما هیچ خسارت جدی به‌بار نمی‌آورد و اگر هم خسارتی به‌بار آید، بسیار محدود است. درحالی که موشک‌های رژیم صهیونیستی هدف قرار می‌دهند، می‌کشند و آواره می‌کنند، زیرا در جنگ خود هیچ خط قرمزی ندارد؛ در حالی که دولت‌های کنونی در سرزمین‌های اسلامی با «مصلحت» حمله می‌کنند و از واکنش‌های جهانی هراس دارند. این وضعیت در رابطه میان حکام و رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند تا زمانی که کسی پیدا شود که بدون توجه به نظام بین‌المللی، چه راضی باشد و چه خشمگین، با این رژیم وارد جنگ واقعی شود و حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم در این باره تحقق یابد:

«تُقَاتِلُكُمْ الْيَهُودُ فَتُسَلَّطُونَ عَلَيْهِمْ، ثُمَّ يَقُولُ الْحَجَرُ: يَا مُسْلِمُ، هَذَا يَهُودِيٌّ وَرَائِي فَاقْتُلْهُ» وأيضاً أخرجه مسلم بلفظ عَنِ ابْنِ عُمَرَ عَنْ النَّبِيِّ ﷺ قَالَ: «لَتُقَاتِلُنَّ الْيَهُودَ فَلَتَقْتُلُنَّهُمْ، حَتَّى يَقُولَ الْحَجَرُ: يَا مُسْلِمُ، هَذَا يَهُودِيٌّ فَتَعَالَ فَاقْتُلْهُ»

ترجمه: یهودیان با شما می‌جنگند و شما بر آنان مسلط می‌شوید و سپس، سنگ صدا می‌زند: ای مسلمان! پشت من یهودی است، او را بکش. امام مسلم رحمه الله، این حدیث را به لفظ حضرت عمر فاروق رضی الله عنه چنین روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: حتماً یهودیان با شما می‌جنگند، پس شما هم حتما با آن‌ها می‌جنگید، تا جائی‌که سنگ صدا می‌زند: ای مسلمان! این یهودی است، پس بیا و او را بکش.

 و آن‌گاه مسلمانان با نصرت الهی و پایداری بر آن‌ها پیروز خواهند شد و آن‌ها را از سرزمین مبارک بیرون رانده یا نابود خواهند کرد. از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که ما را جزء کسانی قرار دهد که با آنان می‌جنگند و آنان را از بین می‌برند. آمین.

نویسنده: خالد الأشقر

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه