انتشار شماره جدید جریده «الرایه» به زبان فارسی – شماره ۵۳۷
- نشر شده در جریده الرایه
بسم الله الرحمن الرحيم
ولایه ترکیه: کنفرانس سالانه خلافت "ساختن آینده با خلافت از استانبول تا قدس!"
ولایه پاکستان: در رمضان امسال، زمان رهایی از استعمار نظامی فرا رسیده است!
دفتر مطبوعات مرکزی بخش زنان:
پیام تبریک به مناسبت ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۶ هجری قمری
???? در این شماره میخوانید:
???? سفر خفتبار پادشاه اردن به آمریکا | چرا این سفر نه عزت، بلکه ذلت را به همراه دارد؟
???? اظهارات مصر درباره طرح ترامپ | آیا این یک مانور سیاسی است یا موضعی اصولی؟
???? ساختار دولت در سوریه | آیا باید تنها بر پایه عقیده اسلامی بنا شود؟
???? ای غزه، عزت و افتخار! | تاریخ به یاد خواهد داشت که ایستادگی چگونه معنا میشود...
???? آیا سیاست قرقیزستان وابسته به چین است؟ | بررسی روابط پشت پرده
???? جریده «الرایه»، نبض امت اسلامی را منعکس کرده و با تحلیل واقعیتهای سیاسی، راهحلهایی مبتنی بر احکام اسلامی ارائه میدهد.
(ترجمه)
آژانس تحقیقات ملی هند در ادامهی کارزار خود علیه حزبالتحریر، بافا بحرالدین و کبیر احمد علییار را در تاریخ ۳ فبروری ۲۰۲۵م پس از ماهها آزار و اذیت دستگیر کرد. رسانههای هندی گزارش دادند که آن دو «با دیگران تبانی کردند تا مبدأ و اندیشهی حزبالتحریر را که یک سازمان ممنوعه است، در ایالت تامیل نادو ترویج کنند ». سپس مقامات، پروندهی آنها را به پروندهی در حال بررسی دکتر حمید حسین بر اساس قانون جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی سال ۱۹۶۷م مرتبط کردند.
اما دکتر حمید حسین، فردی با مدرک دکترا در رشتهی انجنیری میخانیک و یک عضو محترمِ جامعه است. او در ماه می ۲۰۲۴م به دلیل ابراز دیدگاههای خود دربارهی رد دموکراسی از جانب اسلام، رفتار آرمانی دولت خلافت در رسیدگی به امور اتباع خود بدون در نظر گرفتن نژاد یا دین و راهحل اسلامی برای ظلمی که اقلیتهای قومی و طبقات پایین جامعهی دالیت با آن مواجهاند، دستگیر شد. با این حال، علیرغم دیدگاههای مثبت و سازندهاش، وی متهم اصلی در پروندهای بر اساس قانون جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی سال ۱۹۶۷م است!
این قانون، قانونی ظالمانه است که حاکمان هندو برای جلوگیری از پاسخگویی از آن استفاده میکنند. این یک قانون سرکوبگر است که در آن، فرایند بازداشت و محاکمه، خود مجازاتی به شمار میآید. این حقیقت از نرخ وحشتناک پایین محکومیت که تنها ۲٪ است، کاملاً آشکار میشود. در دورهی ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰م، تعداد ۵۰۲۷ پرونده بر اساس این قانون علیه ۲۴۱۳۴ نفر ثبت شده که از این میان، تنها ۲۱۲ نفر محکوم و ۳۸۶ نفر تبرئه شدهاند. این بدان معناست که در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰م، حدود ۹۷.۵٪ از افرادی که بر اساس این قانون دستگیر شدهاند، در زندان در انتظار محاکمه باقی ماندهاند! آیا این سابقهی تاریک برای لغو این قانون ظالمانه کافی نیست؟
با وجود این سابقهی فاجعهبار، حاکمان هندو در جنوری ۲۰۱۹م لایحهی اصلاحیهی قانون جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی را ارائه کردند که اوضاع را از قبل هم بدتر کرد. این قانون اصلاحشده به مقامات اجازه میدهد افراد را بدون رعایت دادرسی قانونی بهعنوان «تروریست» طبقهبندی کنند. این طبقهبندی به منزوی شدن اجتماعی فرد و از دست دادن شغل او منجر میشود. نه لایحهی اصلاحی و نه قانون اصلی، هیچ تعریف مشخصی از تروریسم ارائه نمیدهند. از این رو، این لایحهی اصلاحی به مثابهی یک چک سفید برای حکومت است تا مردم را به بهانهی حفظ نظم عمومی سرکوب و وحشتزده کند. این ظلمی است که با قوانین ظالمانهی استعمارگران بریتانیایی در دوران اشغال استبدادی هند رقابت میکند.
حاکمان فرقهگرای هند از قانون اصلاحیِ جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی ۲۰۱۹م برای ایجاد وحشت در میان صدها میلیون مسلمان در هند استفاده میکنند.
زمانیکه مسلمانان علیه اجرای قانون تبعیضآمیز اصلاح تابعیت ۲۰۱۹م صدای اعتراض خود را بلند کردند، حاکمان هندو در پاسخ، دانشجویان و فعالان مسلمان، از جمله یک زن باردار را بر اساس قانون جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی بازداشت کردند. بسیاری از مسلمانان همچنان بدون محاکمه در بازداشت به سر میبرند. سپس، در اکتبر ۲۰۲۴م، دولت هندو با انتشار اطلاعیهای در روزنامهی رسمی، حزبالتحریر را تحت قانون جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی ۱۹۶۷م ممنوع اعلام کرد.
ای مردم هند بهطور عام و ای فعالان حقوقی و سازمانهای حقوق بشری بهطور خاص! حاکمان هند برای شما ویرانی، فقر، ناامنی، تبعیض، بیعدالتی و اختلافات اجتماعی را به ارمغان آوردهاند. سپس، هرگاه یکی از شما برای حق خود صدای اعتراض بلند کند، مورد مجازات این حاکمان قرار میگیرد. آیا این همان چیزی است که نیاکان شما هنگام مبارزه برای استقلال از ظلم استعمار تصور میکردند؟! آیا این نمونهای است که میخواهید در برابر جهانیان به نمایش بگذارید؟ هیچ قانونی، نه الهی و نه بشری، چنین ظلمی را نمیپذیرد.
ای مردم هند! چشمپوشی از ظلم، ظالم را به ادامهی ستمگری تشویق میکند، اما ایستادگی در برابر او، آغاز پایان ظلم است.
ای مسلمانان هند بهطور عام و ای علمای مسلمانان بهطور خاص! به رنج و فقر و تنگدستی مردم پیرامون خود بنگرید. آیا دین شما مسئولیتی در قبال آنها بر دوش شما نگذاشته است؟! الله سبحانه وتعالی رسول الله صلی الله علیه وسلم را جز بهعنوان رحمتی برای جهانیان نفرستاده است.
اجداد شما صدها سال با عدالت اسلامی بر مردم هند حکومت کردند و امنیت و رفاهی را برای آنها فراهم کردند که پیش از اسلام هرگز ندیده بودند و پس از آن نیز هرگز تجربه نکردند. امروز نیز تنها دین اسلام است که میتواند مردم هند را از ظلم نظام سکولار نجات دهد.
آیا درست است که نگاه شما تنها به مشارکت در این نظام ظالمانه محدود شود، با این امید که اندکی آسایش برای خود فراهم کنید؟! آیا درست است که برای به دست آوردن چند کرسی در پارلمان رقابت کنید؛ در حالیکه باید برای بازگرداندن اسلام بهعنوان نظام حاکم در هند تلاش کنید؟! آیا درست است که ظالمان برای خاموش کردن دعوت اسلامی تلاش کنند و شما در برابر آن سکوت کنید؟!
شما نه کمتعداد هستید و نه ضعیف؛ بلکه اگر به دین خود چنگ بزنید و بر الله سبحانه وتعالی توکل کنید، پرشمار و نیرومند خواهید بود. تنها دعوت به دین حق، اسلام است که شما را گرد هم میآورد تا به نیرویی مؤثر برای تغییری که هند بهشدت به آن نیاز دارد، تبدیل شوید. برخیزید، ای مسلمانان هند، که الله سبحانه وتعالی با شماست.
﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾ [توبه: 32]
ترجمه: آنان میخواهند نور الله را با (گمانهای باطل و سخنان ناروای) دهان خود خاموش گردانند (و از گسترش اين نور كه اسلام است جلوگيری كنند) ولی الله جز اين نمیخواهد كه نور خود را به كمال رساند (و پيوسته با پيروزی اين آئين، آن را گستردهتر گرداند) هرچند كه كافران دوست نداشته باشند.
دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر
18 شعبان سال 1446هـ.ق.
17 فبروری 2025م.
مترجم: محمد مزمل
در دوران معاصر، جهان اسلام با بحرانهای متعددی مواجه است که نتیجه آن تفرقه و ضعف در قدرت مسلمانان است. برای مقابله با این چالشها و احیای مجدد قدرت و وحدت امت اسلامی، نقش جوانان حیاتی است. حزبالتحریر بهعنوان حزب پیشگام در تلاش برای اقامه خلافت راشده ثانی، فرصتها و مسئولیتهای جدیدی را برای جوانان مسلمان فراهم کرده و آنان را برای ادای مسئولیت و نقش حیاتی شان فراخوانی میکند.
مسئولیت جوانان در وحدت امت اسلامی: جوانان بهعنوان نسل آینده و عاملان تغییر، نقش کلیدی در ایجاد وحدت و همبستگی در میان مسلمانان دارند. این مسئولیت از مبانی اسلامی نشأت میگیرد، چنانکه الله سبحانه وتعالی فرموده:
﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا﴾[آل عمران: 103]
ترجمه: و همگی به ریسمان الله چنگ زنید و پراکنده نشوید (و بدانید که وحدت و دوری از تفرقه مکلفیت شماست).
این آیه تأکید میکند که مسلمانان باید به حبل الله که به معنای دین الله سبحانه وتعالی یعنی محور وحدت است تمسک ورزند.
﴿وَذُرِیَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ﴾ [آل عمران: 34]
ترجمه: آنان فرزندانی بودند که (چه از نظر پاکی و تقوا و چه از نظر دودمان) برخی از برخی دیگرند.
این آیه بر اهمیت وحدت و پیوستگی مسلمانان بهعنوان خانوادهای واحد تأکید دارد. از رسول الله صلی الله علیه وسلم در این باره نیز احادیث زیادی روایت شده است از جمله:
«المؤمنونَ كجسدٍ واحدٍ، إذا اشتكى عينٌ اشتكى كلُّه، وإذا اشتكى رأسٌ اشتكى كلُّه» (المعجم الکبیر للطبرانی)
ترجمه: مؤمنان مانند یک پیکر اند، هرگاه چشمش به درد آید، تمام بدن به درد میآید و هرگاه سرش به درد آید، تمام بدن ناراحت میشود.
این حدیث نشاندهندهی ضرورت وحدت و کمک به یکدیگر در جامعه اسلامی است.
جوانان با توجه به انرژی و ظرفیت بالای خود، میتوانند بهعنوان پیشگامان وحدت عمل کنند و با استفاده از ابزارهای مدرن ارتباطی، پیامهای وحدت و همبستگی را بهطور مؤثر منتشر کنند.
پیوستن به حزبالتحریر و اقامه خلافت راشده ثانی: حزبالتحریر بهعنوان یک جنبش اسلامی، هدف اصلی خود را در اقامه خلافت راشده دوم بر مبنای اصول اسلامی قرار داده است. جوانان مسلمان با پیوستن به این حزب، میتوانند بهطور مؤثر در تحقق این هدف مشارکت کنند:
اهداف حزب التحریر:
الف) اقامۀ خلافت راشده: حزبالتحریر بهطور خاص به دنبال بازگرداندن خلافت اسلامی بهعنوان نظام سیاسی و اجتماعی بر مبنای شریعت است. خلافت راشده، با اصول عدالت، برابری و پیروی از احکام اسلامی، میتواند به بهبود وضعیت امت اسلامی و بازگرداندن جایگاه برتر آن در جهان کمک کند.
ب) احیای اصول اسلامی: حزبالتحریر به احیای ارزشهای اسلامی و ایجاد جامعهای بر پایه این اصول دینی متعهد است. جوانان با پیوستن به این حزب، به ترویج و اجرای اصول اسلامی در جامعه کمک میکنند.
مسئولیت جوانان در پیوستن به حزب التحریر: جوانان از آنجائیکه نقش کلیدی و حیاتی در راستای احیای خلافت و حاکمیت اسلام دارند، حزبالتحریر از آنان میخواهد که برای ایفای نقش و ادای مکلفیت خود بدون هیچ نوع تأخیری به برادران دعوتگر خود در این حزب بپیوندند. جوانان نباید که کورکورانه قضاوت کنند و از ورود به این حزب متردد گردند. جوانان باید مخلصانه با مطالعه و آگاهی از اهداف و اصول حزبالتحریر، بهطور دقیق به تحلیل و بررسی این حزب بپردازند و وقتی به حقیقت و حقانیت این حزب پی بردند باید که هرچه عاجلتر برای ادای نقش خود در احیای زندگی اسلامی با برپایی دولت اسلامی در کنار این حزب وارد عمل شوند. جوانان باید با استفاده از ابزارهای مدرن ارتباطی، اهداف حزبالتحریر را به طور مؤثر تبلیغ کرده و به آگاهیرسانی و ایجاد رأی عام بپردازند.
نتیجهگیری
جوانان مسلمان با مسئولیتپذیری و تعهد به اصول اسلامی، میتوانند نقشی مؤثر در وحدت امت اسلامی و تحقق اهداف حزبالتحریر در اقامه خلافت راشده ثانی ایفا کنند. با پیوستن به این حزب و فعالیتهای مؤثر، جوانان نه تنها به ایجاد وحدت و همبستگی کمک میکنند، بلکه در مسیر تحقق عدالت و اصول اسلامی نیز پیشگام خواهند بود. این مسئولیت نیاز به آگاهی، تلاش و استقامت دارد تا با همراهی و همکاری، به ساخت آیندهای بهتر برای امت اسلامی کمک کنند.
نویسنده: محمد مزمل
(ترجمه)
بیش از یک سال از وقایع هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میگذرد و از آن زمان تاکنون، جهان در شوک و سکوت، قتلعامهای وحشتناکی را که رژیم یهود مرتکب میشود، نظاره میکند. اخیراً زمانیکه اعلام شد توافقی برای آتشبس صورت گرفته است، مردم غزه و تمام جهان از این خبر خوشحال شدند. مردم غزه سرانجام فرصت کوتاه برای استراحت از فجایعی که یهود علیه آنها مرتکب میشود، یافتند.
اما این توافق به معنای توقف کامل خشونت و جنایات نیست، زیرا گزارشهای متعددی همچنان از ادامه جنایات در کرانه باختری حکایت دارند. در همین حال، اظهارات دونالد ترامپ و اقدامات بنیامین نتانیاهو نشان میدهد که این فجایع متوقف نخواهند شد.
در طول این نسلکشی، حُکّام سرزمینهای اسلامی بیتفاوتی و سکوت ذلیلانه از خود نشان دادند. امت، آنان را فراخواند و از ایشان خواست که برای آزادسازی فلسطین، سرزمین و مردمش، ارتشها را بفرستند، اما آنها هیچ اقدامی نکردند. در عوض، تنها به صدور بیانیههای ضعیف و مبهم بسنده کردند و در آن، جنایات رژیم یهود را محکوم نمودند، در حالی که همزمان روابط تجاری و دیپلماتیک خود را با این رژیم ادامه دادند. پس از همه اینها، راهحل "قانونی" را با ایجاد رژیم یهودی پذیرفتند که نه به قوانین بینالمللی پایبند است و نه به عرفهای جهانی توجهی دارد.
بارها این پرسش را مطرح کردهایم: چگونه ممکن است این حُکّام در برابر این قتلعامها سکوت کنند، در حالی که قلبهای ما از رنج و مصیبتی که بر سر برادرانمان در فلسطین میآید، به درد آمده است؟ اما این تحولات سیاسی حقیقتی تکاندهنده و هولناک را آشکار ساخت؛ این حُکّام را چیزی جز منافعشان به حرکت وا نمیدارد. آنان همگی، به نوعی، از ادامه این فجایع سود میبرند؛ خواه از طریق حمایت مستقیم از رژیم یهود باشد، خواه از طریق ائتلافشان با امریکا. دلیل دیگر این خیانت آن است که این حُکّام، چنانچه منافعشان ایجاب کند، خود نیز آمادهاند تا مرتکب چنین جنایاتی شوند.
برای مثال؛ در سوریه گزارشها فجایعی را که رژیم جنایتکار علیه مردم خود مرتکب شده است، برملا کردهاند. مردم آنجا جملهای معروف داشتند: "دیوارها گوش دارند"، که اشاره به شبکه گسترده اطلاعاتی و امنیتی رژیم، معروف به استخبارات، داشت. این سیستم نظارتی، هرگونه انتقاد از رژیم را به خطری مرگبار تبدیل میکرد که میتوانست به ناپدید شدن فرد در یکی از بازداشتگاههای متعدد یا زندانهای مخفی منجر شود. یکی از این زندانها، زندان صیدنایا "سرخ" بود که به "کشتارگاه انسانی" شهرت یافت؛ مکانی که در آن شکنجه سیستماتیک و قتل به طور سازمانیافته انجام میشد. این زندان به ویژه پس از آغاز انقلاب سوریه در سال ۲۰۱۱، برای سرکوب مخالفان سیاسی مورد استفاده قرار میگرفت.
از جمله روشهای شکنجهای که در این زندانها اعمال میشد، روش "دولاب" بود، که طی آن زندانی را وادار میکردند تا درون یک حلقه لاستیک بزرگ خم شود و سپس بهشدت شلاق میخورد. روش دیگر "فَلَقه" بود، که در آن کف پای زندانیان با کابلهای سنگین و ضخیم بهشدت ضربه میخورد.
علاوه بر این، زندانیان را از مچ دست یا بازوهایشان برای مدتهای طولانی آویزان نگه میداشتند، که این امر باعث در رفتگی مفاصل و ایجاد آسیبهای دائمی میشد. بازداشت شدگان گزارش دادهاند که آنها عمداً در معرض گرسنگی شدید قرار میگرفتند، یا مقدار بسیار کمی غذای فاسد و غیرقابل مصرف به آنها داده میشد. همچنین، محرومیت از نور طبیعی خورشید منجر به سوء تغذیه شدید، بیماریهای پوستی و سایر مشکلات جسمی خطرناک میشد. مراقبتهای پزشکی تقریباً به طور کامل متوقف شده بود، حتا در مواردی که زندانیان در وضعیت بحرانی قرار داشتند، که این مسئله به مرگ بسیاری از آنها بر اثر بیتوجهی پزشکی انجامید. افزون بر این، خشونت جنسی نیز به عنوان ابزاری برای تحقیر، شکنجه و تسلط بر زندانیان مورد استفاده قرار میگرفت. (منبع: الجزیره)
همچنین گزارشهایی وجود دارند که به تفصیل چگونگی همکاری مصر با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) را شرح میدهند، جایی که مصر بهعنوان یکی از مراکز اجرای "شکنجه نیابتی" مورد استفاده امریکا قرار گرفته است. (منبع: تایم)
اما در اردن، پس از حوادث یازدهم سپتامبر، مقامات تدابیر سختگیرانهای را به بهانه مبارزه با تروریسم اعمال کردند. آنان تعریف تروریسم را در قوانین اردنی گسترش دادند و شمار جرایمی را که مجازات آنها اعدام یا حبس ابد است، افزایش دادند. دولت اردن اخیراً پیشنویس قانونی برای مبارزه با تروریسم ارائه کرده است که در حال حاضر در پارلمان اردن تحت بررسی و بحث قرار دارد. تصویب این قانون به محدودیتهای بیشتر بر آزادیهای عمومی و حقوق بشر منجر خواهد شد.
سازمان عفو بینالملل گزارشهای متعددی دریافت کرده است که نشان میدهد افرادی به دلیل اعتقادات اسلامی خود بازداشت شدهاند و تحت شکنجه و بازداشتهای طولانیمدت بدون محاکمه قرار گرفتهاند. در حقیقت، شکنجه در اردن تنها به پروندههای سیاسی محدود نمیشود، بلکه مظنونان جرایم جنایی عادی را نیز شامل میشود.
یک مقام ارشد سابق در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) اظهار داشت: «اردن در صدر فهرست شرکای خارجی ما قرار دارد... آنها آمادهاند تا به هر شکل ممکن همکاری کنند.» همچنین، یک مقام دیگر گفت: «اگر زندانیای را به اردن بفرستید، بازجویی بهتری دریافت خواهید کرد.» (منبع: سازمان عفو بینالملل)
در ترکیه، سازمان دیدهبان حقوق بشر موارد متعددی از نقض حقوق بشر و جنایات جنگی را توسط گروههای مسلح مورد حمایت ترکیه در شمال سوریه ثبت کرده است. این تخلفات شامل آدمربایی، بازداشتهای خودسرانه، حبس غیرقانونی، خشونت جنسی و شکنجه بوده و در برخی موارد، عناصر امنیتی ترکیه نیز در این اقدامات دست داشتهاند. این سازمان همچنین دخالت نیروهای مسلح و دستگاههای اطلاعاتی ترکیه را در اجرای این تخلفات و نظارت بر آنها افشا کرده است. این نقضها شامل مصادره اموال، اخاذی و سرقت بوده و عدم موفقیت در محدود کردن این تخلفات یا ارائه هرگونه جبران خسارت به قربانیان را نیز در بر میگیرد.
آدام کوگل، معاون مدیر بخش خاورمیانه در سازمان دیدهبان حقوق بشر، اظهار داشت: «تا زمانی که ترکیه مسئولیت این نقضها را نپذیرد و برای متوقفکردن آنها اقدام نکند، نقض حقوق افرادی که تحت حاکمیت ترکیه در شمال سوریه زندگی میکنند، از جمله شکنجه و ناپدیدشدنهای اجباری، ادامه خواهد داشت.» وی افزود: «مقامات ترکیه تنها ناظران این نقضها نیستند، بلکه بهعنوان نیروی اشغالگر، مسئولیت دارند و در برخی موارد، به نظر میرسد که مستقیماً در جنایات جنگی دخیل بودهاند».
در مورد فلسطین، همواره تشکیلات خودگردان فلسطین با ارتش اشغالگر هماهنگی امنیتی داشته و از روشهای سرکوب مشابهی استفاده کرده است. این امر به وضوح در سرکوبهای جنین نمایان شد؛ جایی که محاصرهای شدید اعمال شد، آب و برق قطع گردید و از ورود مواد اساسی جلوگیری بهعمل آمد. همچنین، نیروهای امنیتی وابسته به تشکیلات خودگردان تکتیراندازانی را بر روی پشتبامها مستقر کرده و موانعی برای محدودکردن حرکت مقاومت ایجاد کردند. علاوه بر این، بازداشتها و شکنجههای مستند شدهای علیه بسیاری از دستگیرشدگان صورت گرفت.
در عربستان سعودی، جهان از جنایاتی که این کشور در یمن مرتکب شده است، آگاه است. همچنین، قتل فجیع جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی، همچنان در اذهان باقی است.
در پاکستان، داکتر عافیه صدیقی بیش از ۲۰ سال است که به اتهامی که مرتکب نشده، در زندان به سر میبرد. پاکستان نه تنها او را رها کرد، بلکه در تحویل او به امریکا نیز همدستی داشت. او در آنجا تحت شکنجه قرار گرفت و تا به امروز به طور نا عادلانه در زندان است.
تمامی این نمونهها تنها قطرهای از دریای فجایعی است که حاکمان امروز مرتکب میشوند. در اینجا بهصراحت میپرسیم: آیا این واقعیت ما را وادار نمیکند که درباره دلیل پذیرش حاکمیت این ستمگران بیندیشیم؟ چرا اجازه میدهیم آنها قدرت خود را بر ما تحمیل کنند، درحالیکه علیه مردان، زنان و کودکان امت ما مرتکب جنایات میشوند؟ آیا این به دلیل ترس است؟
اگر چنین است، باید به یاد داشته باشیم که هر آنچه به ما میرسد، به اراده الله سبحانه وتعالی است و آزمایشی از سوی اوست. ما باید یقین کامل داشته باشیم که بلا و مصیبت، آزمونی از جانب اوست تا صابران را به درجات عالی برساند. الله سبحانه وتعالی در قرآن کریم میفرماید:
﴿قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾ [توبه: 51]
ترجمه: بگو: هرگز چیزی (از خیر و شرّ) به ما نمیرسد، مگر چیزی که خدا برای ما مقدّر کرده باشد. (این است که نه در برابر خیر مغرور میشویم و نه در برابر شرّ به جزع و فزع میپردازیم، بلکه کاروبار خود را به خدا حواله میسازیم، و) او مولی و سرپرست ما است، و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند و بس.
﴿وَإِن يَمْسَسْكَ اللهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ﴾ [انعام: 17]
ترجمه: اگر الله زیانی به تو برساند، هیچ کس جز او نمیتواند آن را برطرف سازد، و اگر خیری به تو برساند (هیچ کس نمیتواند از آن جلوگیری کند)، چرا که او بر هر چیزی توانا است.
چگونه میتوانیم از این حاکمان ستمگر بترسیم؟ آیا نباید همانگونه که از دیدن جنایات اشغالگران در فلسطین خشمگین میشویم، از اعمال این حاکمان نیز احساس خشم و انزجار کنیم؟
اگر چنین احساسی داریم، چرا این خشم ما را به برکناری این حاکمان که مانع حمایت ما از برادران و خواهران مسلمانمان میشوند، ترغیب نمیکند؟ چرا به آنها اجازه میدهیم که ادعای وفاداری ما را داشته باشند؟ چرا آنها را به عنوان حاکمان خود میپذیریم؟
اینها سؤالاتی است که باید به آنها بیندیشیم. با تأمل در این پرسشها، باید از خود بپرسیم: صبر ما تا کی ادامه خواهد داشت و چه زمانی کاسه صبرمان لبریز خواهد شد؟
نویسنده: فاطمه مصعب
مترجم: پارسا امیدی
(ترجمه)
خبر:
وال استریت ژورنال در ۱۷ فوریه ۲۰۲۵ گزارش داد؛ شرکت چینی DeepSeek نه تنها باعث کاهش ۲.۶۳درصدی سود خالص شرکت Nvidia نشده؛ بلکه همچنان امیدواریها برای سالی پربار از موفقیت را تقویت کرده است. با این حال امیدهای واقعبینانهتر میتوانند برای این غول هوش مصنوعی در مسیر دشوار پیش رو مفید باشند.
افشای دستاوردهای شرکت نوپای چینی (DeepSeek) در ماه گذشته، ارزش بازار Nvidia را در کمتر از یک هفته حدود ۷۵۰ میلیارد دالر کاهش داد. هرچند سهام این شرکت تا حدی بازیابی شده است، اما تا پایان روز جمعه هنوز 6% پایینتر از عملکرد پایدار نزدک درهمین دورۀ باقی مانده است.
تبصره:
در واکنش به رشد سریع چین در حوزۀ هوش مصنوعی دونالد ترامپ، گاوچران آمریکایی سیاستهای مداخلهجویانۀ دولت آمریکا را تشدید کرده است. آمریکا همواره سیاست مهار چین را دنبال کرده و تلاش داشته تا از گسترش قدرت این کشور در خارج از منطقۀ خود به ویژه حوزههایی مانند هوش مصنوعی و صنعت نیمههادیها جلوگیری کند؛ از سلطۀ شرکت Huawei بر صنعت مخابرات، تا پیشرفتهای DeepSeek در هوش مصنوعی و از توسعۀ نیمههادیها تا تولید تراشههای نانومتری پیشرفته. این رقابت در حقیقت نبردی جهانی برای تسلط فناوری است.
آمریکا برای مهار پیشرفت چین، تحریمهای گستردهای را بر صنایع فناوری اطلاعات و نیمههادیهای این کشور اعمال کرده است. در دورۀ نخست ریاست جمهوری ترامپ، شرکتهای کلیدی چینی در لیست سیاه قرار گرفتند و در دوران بایدن این محدودیتها شدیدتر شد. بایدن در اکتبر ۲۰۲۲م، فروش فناوریهای پیشرفتۀ نیمههادی را به چین ممنوع کرد که به افزایش تنشها انجامید، اما بدون توجه به اینکه بایدن در رأس قدرت باشد یا ترامپ، در سیاست مهار چین ثابت و تغییرناپذیر بوده است.
با وجود این محدودیتها، چین اخیراً به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است. این کشور با سرمایهای تنها ۶ میلیون دالری، مدل هوش مصنوعی "DeepSeek R-1" را توسعه داد، در حالی که شرکتهای آمریکایی با صرف میلیاردها دلار نتوانستند به چنین نتایجی دست یابند. همچنین چین موفق به توسعۀ تراشۀ 3 نانومتری شده است، تکنولوژیای که پیشتر در انحصار شرکت تایوانی TSMC بود. در ضمن اینکه شرکتهای آمریکایی از ابررایانههای عظیم با ۱۶,۰۰۰ تراشهای پیشرفته استفاده میکنند، DeepSeek توانست با تنها ۲,۰۰۰ تراشۀ قدیمی Nvidia به نتایج مشابهی دست یابد که بیانگر بهرهوری بالای سختافزاری است.
این تحولات ضرر مالی سنگینی را به شرکتهای آمریکایی وارد کرده است، بهویژه Nvidia که در تولید تراشههای نانویی پیشتاز است. این بحران موجب دخالت آشکار دولت آمریکا شد؛ تا اینکه ترامپ در ۳۱ ژانویه با مدیرعامل Nvidia دیدار کرد تا دربارۀ چالش DeepSeek بحث و گفتوگو کنند.
چین برخلاف آمریکا هدف خود را تنها به رقابت اقتصادی محدود کرده است. هرچند این کشور در عرصۀ اقتصاد جهانی بر حضور فعالی دارد، در منطقۀ خود تا حدی زیادی رویکرد دفاعی دارد، چنانچه بر حفظ ثبات داخلی و گسترش اقتصادی خود بدون ورود به درگیریهای مستقیم تمرکز دارد.
رقابت آمریکا و چین نشاندهندۀ اهمیت نقش دولتها در پیشبرد تکنولوژی است. با نیز به صفت مسلمان باید این وضعیت را تغییر دهیم و با برپایی دولت اسلامی (خلافت) باید جایگاه خود را در رأس پیشرفت تکنولوژی بازپس گیریم. چراکه اسلام مسلمانان را به رهبری جهان در تمامی عرصهها دعوت کرده است.
الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾
ترجمه: اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همل ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوشنود نباشند.
اساسیترین عنصر برای پیشتازی در جهان، تقویت صنایع نظامی است که شامل پیشرفت مداوم در عرصۀ تکنولوژی میشود. الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ﴾
ترجمه: هر آنچه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید تا دشمنان الله و خود را بترسانید.
مسلمانان قرنها در صنعت نظامی پیشرو بودند که همین امر موجب توسعۀ گستردۀ دیگر صنایع شد. خلافت اسلامی بار دیگر این مسیر را احیا خواهد کرد و جهان اسلام را به استقلال و قدرت واقعی خواهد رساند.
خلافت راشده جهان اسلام را متحد خواهد کرد و منابع عظیم آن را برای توسعۀ فناوریهای پیشرفته و دستیابی به خودکفایی کامل بهکار خواهد گرفت. این دولت سلطه قدرتهای جهانی را به چالش خواهد کشید و اسلام را بار دیگر با عدالت و اقتدار به عنوان نیروی پیشرو در جهان مطرح خواهد کرد. رهبری قدرتمند در سایهی خلافت، نهتنها یک ضرورت سیاسی، بلکه یک واجب شرعی بر عهدهی امت اسلامی است.
نویسنده: زکریا عمران – ولایه پاکستان
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر
مترجم: طه خالد
23 شعبان 1446ه.ق.
22 فوريه 2025م.