دوشنبه, ۲۷ ذیحجه ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۶/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

سوال:

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

الله سبحانه وتعالی شیخ بزرگوارما را حفظ نموده و به وسیلۀ ایشان نصرت را نصیب فرماید! در مورد موضوع" تعارض آنچه که در فهم ودرک، خلل ایجاد می‌کند" و در جزء سوم کتاب شخصیه اسلامی ذکر شده سوال دارم. در آن‌جائی‌که گفته شده، دلائل سمعی یقین را افاده نمی‌کند، مگر بعد از موجودیت ده شرط... سوالم در این مبحث این است که هدف از "تغییر اعراب، تغییر تصریف و تعارض عقلی" چیست؟ امید که در مورد "تعارض عقلی" برایم مثال‌های بیش‌تری ذکر نمائید. الله سبحانه وتعالی برای شما جزای خیر نصیب کند. برادرتان ابومحمد/النمساء.

جواب:

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

اول: برای این‌که واقعیت آنچه سوال کردید، واضح گردد، لازم می‌دانم تا آنچه در این مورد در جزء سوم کتاب شخصیۀ اسلامی در باب"تعارض آنچه که با فهم اخلال ایجاد می‌کند" ذکر شده نقل قول ‌کنم:

«خلل وارده در فهم مراد و هدف متکلم از پنج احتمال به وجود می‌آید که این پنج احتمال عبارت اند از: اشتراک، نقل، مجاز، اضمار و تخصیص؛ زیرا وقتی احتمال اشتراک و نقل منتفی باشد، آن لفظ برای یک معنی وضع شده و وقتی احتمال مجاز و اضمار(تقدیر) منتفی گردد، مقصد لفظ همان چیزی است که لفظ برای آن وضع شده است، وقتی احتمال تخصیص منتفی گردد. مقصد از لفظ تمام معنایی است که لفظ برای آن وضع شده است؛ پس در این صورت خللی در فهم باقی نمانده و معنی مراد و مقصد از دلائل سمعی  فهمیده می‌شود که این موضوع نسبت به غلبۀ ظن است؛ زیرا غلبۀ ظن در استنباط احکام شرعی کفایت می‌کند. یعنی وقتی این احتمالات پنج‌گانه منتفی گردد، چیزی باقی نمی‌ماند که ظن غالب را اخلال کند، پس حکم شرعی با انتفای این احتمالات پنج‌گانه فهمیده می‌شود، اما برای از بین‌رفتن خلل در یقین که در مسائل عقیدتی ضروری است تنها انتفای این احتمالات پنج‌گانه کفایت نمی‌کند، یعنی استدلال به دلیل سمعی در امور و مسائل عقیدتی و یا برای افادۀ یقین کفایت نمی‌کند؛ مگر این‌که شرائط ده‌گانه تکمیل گردد. یعنی انتفای احتمالات پنگانۀ ذکر شده به علاوۀ انتفای نسخ، تقدیم و تأخیر، تغییر اعراب، تصریف و تعارض عقلی لازمی است. وقتی این احتمالات ده‌گانه منتفی شد، دیگر چیزی باقی نمی‌ماند که یقین را اخلال نماید و در این صورت است که دلیل سمعی یقین را افاده نموده و به آن دلیل سمعی در عقیده استدلال شده که در باب اثبات حکم شرعی به طریق اولی استدلال می‌شود و دلالت چنین دلیل سمعی یقینی بوده و در این حالت است که می‌توان ثبوت شئ را به اساس چنین دلیلی یقینی دانسته و نسبت یقین بر آن داده شود.» ختم نقل قول از جزء سوم کتاب شخصیه اسلامی.

دوم: قبلا به تاریخ 27فیبروری2010م به جواب سوالی‌که مشابه و نزدیک به سوال شما بود، جوابی داده بودم که برای توضیح بیش‌تر جواب شما، این پاسخ را ذکر می‌کنم که این پاسخ شامل جواب سوال شما و حتی بیش‌تر از آن می‌گردد:

«بعضی علمای علم لغت در بین اضمار و مجاز تفکیک قائل می‌شوند،چنان‌چه مجاز را بر ظاهر ولی به معنی غیر حقیقی آن خلاصه می‌کنند، مثل: ﴿إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْراً﴾ که در این مثال لفظ "خمر"  ذکر شده اما مقصد از آن "عنب" یعنی انگور است؛ نه معنی حقیقی خمر که همانا عصارۀ انگور و شراب باشد. مثل ﴿يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ﴾ که در این مثال لفظ "اصابع" ذکر شده اما مقصد از آن سر انگشتان است، نه معنی حقیقی اصابع که همانا تمام انگشت است. به این ترتیب در نزد این علماء مقصد از مجاز لفظ منطوق به غیر معنی حقیقی‌اش می‌باشد، اما معنی "اضمار" این است که لفظی‌که معنی حقیقی را افاده می‌کند، حذف شده و یکی از متعلقات آن برای افادۀ معنی غیر حقیقی آن ذکر شود مثل﴿وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ﴾ که در این جمله کلمۀ محذوف"اهل" است و این کلمه معنی حقیقی را افاده می‌کند؛ اما چیزی‌که در ظاهر ذکر شده کلمۀ است که به اهل تعلق می‌گیرد که همانا"قریه" است، و این کلمه معنی غیر حقیقی را افاده می‌کند طوری‌که سوال از خود قریه نمی‌شود؛ بلکه سوال از اهل قریه می‌شود. به این ترتیب این علماء "اضمار" را بنا بر این اعتبار متفاوت از مجاز می‌دانند.

اما قول راجح این است که مجاز و اضمار هردو یک چیز است؛ زیرا استعمال لفظ در غیر معنی حقیقی‌اش مجاز گفته می‌شود، تفاوت ندارد که برای آن لفظ کدام محذوفی مقدر گردد؛ مثل﴿وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ﴾ و یا کدام لفظ مقدر نشود مثل ﴿أَعْصِرُ خَمْراً﴾ و ﴿أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ﴾ به دلیل این‌که لفظ ظاهر به معنی حقیقی‌اش استعمال نشده است.

مطلب از این قرار بود، اما چرا ما پنج احتمال را ذکر نمودیم نه چهار احتمال، با وصف این‌که اضمار را شامل مجاز می‌دانیم و به این نظریم که این هردو از یک باب است؛ زیرا بحث از چیزی است که فهم را اخلال می‌کند. بناءً هر قدر که مسأله دقت بیش‌تر و تفصیل بیش‌تر داده شود، از اخلال به فهم دورتر می‌شود. لذا می‌گوئیم که تفکیک بین اضمار و مجاز بین حذف و عدم حذف است که این دقیق‌تر و واضح‌تر است.

اما پنج شرطی‌که واجب است تا افادۀ یقین را تکمیل کند، از این قرار است:

هرگاه هدف و مقصد از دلیل سمعی یقین باشد؛ پس لازم است که آن دلیل سمعی قطعی الدلالت باشد و در کنار آن به صورت الزامی و طبعی قطعی الثبوت نیز باشد، اما به دلیل این‌که بحث در مورد فهم مراد متکلم است پس این بحث به دلالت تعلق می‌گیرد و برای این‌که فهم دلالت قطعی باشد، لازم است که دلیل سمعی در معرض احتمال قرار نداشته باشد؛ مثلاً وقتی نص احتمال نسخ را داشته باشد، تا زمانی‌که احتمال نسخ از آن دلیل سمعی منتفی نگردد، گرفتن دلالت قطعی از آن دلیل ممکن نیست. به همین ترتیب تا زمانی‌که در دلیل سمعی احتمال تأخیر و تقدیم، احتمال تغییر اعراب، احتمال تصریف و اشتقاق و یا تعارض عقلی وجود داشته باشد، امکان اخذ و گرفتن دلالت قطعی از آن دلیل سمعی ممکن نیست.

مثال‌های متعلق به این موارد از این قرار است:

1. نسخ: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ [مجادله: 12]

ترجمه: اي مؤمنان! هرگاه خواستيد با رسول الله نجوا و رازگوئي كنيد، پيش از نجواي خود، صدقه‌اي بدهيد. اين كار براي شما بهتر و پاكيزه‌تر (براي زدودن حب مال از دل‌ها) است. اگر هم چيزي را نيافتيد (كه با آن صدقه را انجام دهيد ) الله آمرزگار و مهربان است.‏

با ملاحظه به مفهوم این آیۀ مبارکه، آیا ممکن است که حکم نجوی را بدانیم قبل از این‌که مطمئن شویم که نسخ در این آیۀ مبارکه منتفی است؟ جواب واضح است؛ زیرا این آیۀ مبارکه منسوخ است.

2. تقدیم و تأخیر: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ [بقره: 142]

ترجمه: نابخردان مردم خواهند گفت: چه چيز ايشان را از قبله خود كه بر آن بودند برگرداند؟ بگو: خاور و باختر (و همه جهات ديگر) از آن الله است؛ هر كه را بخواهد به راه راست رهبري مي‌نمايد.‏ هم‌چنان الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ...﴾ [بقره: 144]

ترجمه: ما روگرداندن تو را گاه‌گاهي به سوي آسمان مي‌بينيم (و پيام آرزوي قلبي تو را جهت نزول وحي در مورد تغيير قبله دريافت مي‌داريم) پس تو را به سوي قبله‌اي متوجّه مي‌سازيم كه از آن خوشنود خواهي شد، لذا رو به سوي مسجدالحرام كن.

واضح است که در این جا تقدیم و تأخیر است، چنانچه اول این قول او سبحانه وتعالی بوده است: ﴿فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾ و بعد از این‌که او سبحانه وتعالی آن را به سوی مسجد الحرام روی گرداند، بی‌خردانی از میان مردم گفتند: ﴿مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ﴾ لذا وقتی آیۀ مبارکۀ اول را نشنویم و تقدیم و تأخیر را درک نکنیم، فهم مدلول این کلام برای ما سخت می‌شود که چگونه این بی‌خردان می‌گویند ﴿مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ﴾ و بعد از آن این آیه را بشنویم: ﴿فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾؟ بناءً تا زمانی‌که تقدیم و تأخیر در نص منتفی نشود، فهم کلام برای مان ممکن نیست.

3. اما تغییر اعراب: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ...﴾ [آل عمران: 7]

ترجمه: در حالي‌كه تأويل (درست) آن‌ها را جز الله و كساني‌كه راسخان (و ثابت‌قدمان) در دانش هستند، نمی‌داند( اين چنين وارستگان و فرزانگاني) مي‌گويند: ما به همه آن‌ها ايمان داريم (و در پرتو دانش مي‌دانيم كه محكمات و متشابهات) همه از سوي الله ما است و (اين را) جز صاحبان عقل (سليمي‌كه از هوي و هوس فرمان نمي‌برند، نمي‌دانند و) متذكّر نمي‌شوند.‏

پس اختلاف اعراب بین این‌که واو عاطفه باشد و یا استینافی معنی تغییر می‌یابد که این مسأله در شخصیه سوم واضح شده است.

4. مسألۀ تصریف: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ﴾ [بقره: 260]

ترجمه: گفت: پس (در اين صورت ) چهار تا از پرندگان را بگير و آن‌ها را به خود نزديك گردان (تا مشخّصات و مميّزات آن‌ها را دريابي، آن‌گاه آن‌ها را ذبح كن و در هم بياميز).

در این آیۀ مبارکه کلمۀ"صُرهُن" یا از صار یصور اشتقاق شده و در نهایت"فصرهن" به صاد طبق قرائت "حفص" خوانده شده و یا"فصِرهُن" به کسر همزه خوانده شده که هردوی این دو قرائت متواتر است. پس وقتی ندانیم که با تصریف چگونه تعامل کنیم؟ فهم آیه برای مان ممکن نیست؛ زیرا برای کلمه تصاریف مختلف است؛ اما وقتی تصریف را بدانیم معنی مراد را می‌دانیم؛ مثلاً: "فصُرهن" به ضم صاد به معنی قطع و یا میل است؛ اما به کسر صاد به معنی قطع است چنانچه"فراء" گفته است، به دلیل این‌که هردو قرائت متواتر است و معنی واحد دارد، پس معنی محکم بین این دو قرائت "قطع" است و معنی"فصرهن" چنین می‌شود که آن‌ها را ذبح کن و قطعه قطعه کن.

5. تعارض عقلی: الله سبحانه وتعالی فرموده است: ﴿ذَلِكُمُ اللهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ﴾ لفظ"کل شیء" عام است، وقتی درک نشود که این عمومیت توسط عقل به غیرالله خاص می‌شود، معنی مطلوب فهمیده نمی‌شود؛ زیرا الله سبحانه وتعالی خالق بوده شامل مخلوقات نمی‌شود. یعنی در ضمن لفظ"کل شیء" که در این آیه ذکر شده نمی‌آید. این تعارضی است که تخصیص را عقلاً اقتضا دارد که این تعارض را تعارض عقلی می‌گویند؛ پس وقتی در نص تعارض عقلی باشد، بدون فهم تعارض عقلی مدلول نص درک نمی‌شود.

خلاصه: شما به معنی مراد متکلم به صورت قطعی دست نمی‌یابید، مگر این‌که احتمال نسخ، تغییر اعراب، تقدیم و تأخیر، تصریف و تعارض عقلی دور شود. به عبارت دیگر، وقتی به نص مواجه شدید، شما نمی‌توانید که مراد و مقصد را تنها از الفاظ نص فهم کنید؛ مگر این‌که این پنج احتمال اخیر و پنج احتمال اول منتفی باشد. اگر یکی از این احتمالات نفی نگردد، ممکن نیست که مراد متکلم از الفاظ نص به تنهائی به صورت قطعی فهمیده شود.

به عبارت واضح‌تر: وقتی با نص مواجه شدید و از نص، نسخ منتفی شد، در این‌صورت معنی مراد و مقصد را از الفاظ می‌دانید؛ اما در صورتی‌که نسخ منتفی نشود، ممکن نیست که مراد و مقصد از الفاظ نص به تنهائی  فهمیده شود؛ مگر با یک‌جا کردن شان با ناسخ. هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید و تقدیم و تأخیر از آن منتفی شد، پس در این‌صورت شما مراد و مقصد را از آن لفظ به تنهائی می‌دانید، اما در صورتی‌که تقدیم و تأخیر منتفی نگردد، فهم مراد و مقصد از لفظ نص به تنهائی ممکن نبوده؛ مگر این‌که تقدیم و تأخیر به اصل خود بازگشتانده شود.

هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید و تغییر اعراب از آن منتفی شد، در این‌صورت مراد و مقصد از الفاظ آن را به تنهائی می‌دانید، اما در صورتی‌که تغییر اعراب منتفی نشود، ممکن نیست که مراد از الفاظ نص به تنهائی فهمیده شود؛ مگر این‌که اشکال در اعراب رفع گردد.

هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید که تغییر تصریف از آن منتفی شود، در این‌صورت معنی مراد را به تنهائی از الفاظ آن می‌دانید؛ اما در صورتی‌که تغییر تصریف منتفی نشود، ممکن نیست که معنی مراد را از الفاظ نص به تنهائی درک کنید مگر این‌که إشکال در تصریف رفع گردد.

خلاصۀ خلاصه: آنچه در کتاب ما در باب "آنچه فهم را اخلال می‌کند" واردشده است، دلائل سمعی یقین را افاده نمی‌کند؛ مگر بعد از شرائط ده‌گانه یعنی پنج شرط که در ابتداء ذکر شد و هم‌چنان پنج مورد دیگری‌که عبارت اند از انتفای نسخ، انتفای تقدیم و تأخیر، انتفای تغییر اعراب، انتفای تصریف، انتفای تعارض عقلی... این مطالب است در مورد افادۀ یقین. 27فبروی2010م» ختم نقل قول.

امیدوارم که موضوع برای تان واضح گردیده باشد.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

23محرم1445هـ.ق.

10اگست2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

منع دختران مسلمان از پوشیدن عبا در مکاتب فرانسه

(ترجمه)

خبر:

به نقل از پایگاه خبری 24 وزارت معارف/آموزش وپرورش فرانسه شاگردان مسلمان دختر را در مکتب‌های دولتی از پوشیدن عبا منع کرده است. این موضوع در چارچوب به‌روزرسانی دستورالعمل‌های برخورد با مسلمانان که تعدادشان در حال افزایش است، صورت گرفته است. گابریل آتال، وزیر معارف فرانسه در توجیه این تصمیم گفت: من تصمیم گرفته‌ام که دیگر زنان مجاز به پوشیدن عباها در مکتب/مدرسه نباشند. وی تأکید کرد که هنگام ورود به کلاس درسی نباید تنها با دیدن شاگردان دین‌شان تشخیص داده شود. فرانسه هم‌چنان به ممنوعیت نمادهای دینی در مکاتب دولتی ادامه می‌دهد، زیرا مقامات در سال ۲۰۰۴ حجاب را در مکاتب ممنوع کردند و در سال ۲۰۱۰ نیز ممنوعیت پوشیدن حجاب را در مکان‌های عمومی تصویب کردند.

تبصره:

مبارزه با اسلام هم‌چنان اولویت اصلی دولت فرانسه است، اگرچه در حال حاضر با مشکلات داخلی زیادی مواجه است و بعد از کودتای نظامی نیجر به تاریخ 26/07.2023 حضور و نفوذ فرانسه در این کشور با مقاومت شدیدی روبرو است. شورای نظامی جدید اصرار دارد که فرانسه نباید در این کشور نفوذ داشته باشد، همانطور که قبلاً از مالی و بورکینافاسو بیرون رانده شده بود. اگرچه بر همگان واضح است که نیجر آخرین مستعمره فرانسه در آفریقا است، با این حال مبارزه با اسلام و هر آنچه مربوط به اسلام می‌شود، در رأس اولویت‌های این کشور قرار دارد.

فرانسه که همیشه به آزادی بیان و آزادی شخصی می‌بالد، اگر مسئله مسلمانان و حقوق آن‌ها باشد، به این آزادی‌ها هیچ ارزشی قائل نیست. مسلمانان در میان مردم هیچ حقوقی ندارند. در واقع حیوانات در کشورهای غربی نسبت به مسلمانان حقوق بیشتری دارند. به همین دلیل حجاب و نقاب را ممنوع کرده بودند و امروز عبا را ممنوع می‌کنند. آیا مسلمانان فریب خورده از واقعیت غرب و واقعیت آزادی‌هایی که ادعای آن را دارند، آگاهند؛ در حالی‌که می‌بینند این آزادی‌ها را زیر پاهای‌ خود لگدمال می‌کنند، مانند کاری که کفار مکه انجام می‌دادند؛ از خرما برای خود بت می‌ساختند و در وقت گرسنگی آن را می‌خوردند؟!

تمدن غرب چیزی جز بدی برای بشریت به ارمغان نیاورده و طعم انواع بی‌عدالتی‌ها و بلاها را به آن‌ها چشانده است. پیش از این‌‌که زمین و نسل بشر از بین برود، خردمندان روی زمین باید به دفن این نظام فرسوده تلاش ورزند. در اینجا با تشویق و ترویج همجنس‌گرایی گام‌های سریعی برای نابودی بشریت برداشته می‌شود. پس بر مسلمانان نیز شایسته است که با تمام توان برای برپایی دولت خلافت فعالیت و تلاش کنند تا بشریت را از تمام نظام‌های دست‌ساخته بشر که سرزمین را ویران کرده و مردم را به بردگی کشانده‌اند، نجات دهد. آنگاه غیرمسلمانان مشاهده خواهند کرد که چگونه تنها زیر سایه اسلام با آن‌ها منصفانه و بدون تبعیض رفتار می‌شود، و اسلام تنها دینی است که در آن نژادپرستی یا نقض حقوق وجود ندارد.

نویسنده: محمد ابو هشام

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

قرآن و فسق باهم یکجا نمی‌شوند

(ترجمه)

خبر:

دکتر عبداللطیف آل شیخ، وزیر امور اسلامی، دعوت و ارشاد عربستان سعودی در حساب کاربری خود در پلتفرم تویتر سابقش نوشت: «صبح امروز وزارت امور اسلامی به توفیق الهی توانست تا مرحلۀ نهایی مسابقات بین‌المللی حفظ، قرائت قرآن کریم و تفسیر آن را که برای چهل و سومین دور تحت نام مسابقات ملک عبدالعزیز برگزار می‌شود، به پایان برساند. هیئت داوران به تلاوت 111 شرکت کننده که به فینال راه یافته بودند، گوش دادند. تاج‌گذاری برندگان چهارشنبه آینده در مسجدالحرام مکه پس از صدور نتایج برندگان از طریق کمیته‌های داوریِ که داوران از تمام کشورهای جهان در آن شرکت می‌کنند، برگزار می‌شود. از آن جایی‌که هوش مصنوعی برای دستیابی به چشم‌انداز پادشاهی 2030 سعودی به کار گرفته شد، اول از الله سبحانه وتعالی و سپس از سرورم، خادم حرمین شریفین و حضرت ولیعهد به خاطر حمایت‌های مستمرشان از فرزندان امت اسلامی در سراسر جهان برای رقابت در حفظ و تسلط بر کتاب الله العزیز، سپاسگزاری کنم. سپس از همکارانم در کمیته‌های شاغل در دبیرخانۀ مسابقات به خاطر زحمات و کارهای ممتازشان تشکری می‌کنم و از الله منان می‌خواهم به همۀ شان توفیق در گفتن و انجام آنچه که خود دوست دارد و به آن خشنود می‌شود، عنایت فرماید.» (31/8/2023)

تبصره:

این مطلب را وزیر سعودی چند روز اندکی پس از وقوع کفر و فحاشی در کنسرت یک رقصندۀ فاجر استرالیایی در قلب ریاض، پایتخت سعودی می‌نویسد؛ کنسرتی‌که در آن همان فاحشه در مقابل چشم تماشاگران برهنه شده و به الله سبحانه وتعالی توهین کرد.

قرآن مجیدی‌که وزارت عبداللطیف آل شیخ مسابقه حفظ آن را برگزار می‌کند، در آن الله سبحانه وتعالی چنین فرموده است:

﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (204) وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ (206) وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾ [بقره: 204-206]

ترجمه: و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود(در ظاهر، اظهار محبّت شدید می‌کنند) و الله را بر آنچه در دل دارند، گواه می‌گیرند.(این در حالی است که) آنان، سرسخت‌ترین دشمنانند. (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی‌گردانند (و از نزد تو خارج می‌شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‌کنند، و زراعت‌ها و چهارپایان را نابود می‌سازند(با این‌که می‌دانند) الله فساد را دوست نمی‌دارد، و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: «از الله بترسید!» (لجاجت آنان بیشتر می‌شود)، و لجاجت و تعصب، آن‌ها را به گناه می‌کشاند. آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهی است!

هم‌چنین الله عزیز و جبار می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ﴾ [ نور: 21]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از گام‌های شیطان پیروی نکنید! هرکس پیرو شیطان شود (گمراهش می‌سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد!

باز می‌فرماید:

﴿قُل إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَما بَطَنَ وَالإِثمَ وَالبَغيَ بِغَيرِ الحَقِّ وَأَن تُشرِكوا بِاللهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ سُلطاناً وَأَن تَقولوا عَلَى اللهِ ما لا تَعلَمونَ﴾ [اعراف: 33]

ترجمه: بگو: الله، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (هم‌چنین) گناه و ستم بناحق را و این‌که چیزی را که الله دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید و به الله مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید.

و نیز می‌فرماید:

﴿وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً﴾ [نساء:140]

ترجمه: و الله (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده که هرگاه بشنوید، افرادی آیات الله را انکار و استهزا می‌کنند، با آن‌ها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. الله، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می‌کند.

کتاب الله سبحانه وتعالی علاوه بر تلاوت و حفظ آن، حق دارد تا حدود آن تطبیق و اوامر و نواهی آن پیاده شود. اوامر الله سبحانه وتعالی در مورد تسبیح و تکریمش را همه می‌دانند. هم‌چنین به اوامر و نواهی الله سبحانه وتعالی در مورد زندگی اسلامی دور از فحشا و برهنگی و فسق همه آگاه اند. آیا رویکرد جدید در جزیره‌ای که دعوت به توحید در آن پدید آمده است، می‌خواهد که توهین به الله سبحانه وتعالی هم‌زمان با تلاوت ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ (1) اللهُ الصَّمَدُ﴾ باشد؟! و یا می‌خواهد هم‌زمان با فحاشی و برهنگی این آیت تلاوت شود که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ في الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾؟! [نور: 19]

ترجمه: کسانی‌که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید!

واجب است تا آواز تمام منابر و استیج‌ها به نکوهش این منکرات شنیع و قبیح بلند شود، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَتَأَمُرُنَّ بِالمَعْرُوْفِ وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، وَلَتَأَخُذُنَّ عَلَى يَدِ الْسَّفِيْهِ، وَلَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أَطْرَاً، أَوْ لَيَضْرِبَنَّ اللهُ قُلُوْبَ بَعْضِكُمْ عَلَى بَعْضٍ، ثُمَّ لَيَلْعَنَكُمْ كَمَا لَعَنَهُمْ»

ترجمه: یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و دست سفیهان را می‌گیرید و او را به گونه ای وادار می‌کنید که به حق پایبند باشد، یا دل برخی از شما را به هم می‌زند و سپس شما را همان گونه که آن‌ها را نفرین کرده، لعنت می‌کند.

یا الله ما را به آنچه که سفیهان ما انجام می‌دهند مواخذه مکن!

نویسنده: أسامة الثويني

دوشنبه 19 صفر 1445 هـ.ق.

4 سبتمبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

قرآن و فسق باهم یکجا نمی‌شوند

(ترجمه)

خبر:

دکتر عبداللطیف آل شیخ، وزیر امور اسلامی، دعوت و ارشاد عربستان سعودی در حساب کاربری خود در پلتفرم تویتر سابقش نوشت: «صبح امروز وزارت امور اسلامی به توفیق الهی توانست تا مرحلۀ نهایی مسابقات بین‌المللی حفظ، قرائت قرآن کریم و تفسیر آن را که برای چهل و سومین دور تحت نام مسابقات ملک عبدالعزیز برگزار می‌شود، به پایان برساند. هیئت داوران به تلاوت 111 شرکت کننده که به فینال راه یافته بودند، گوش دادند. تاج‌گذاری برندگان چهارشنبه آینده در مسجدالحرام مکه پس از صدور نتایج برندگان از طریق کمیته‌های داوریِ که داوران از تمام کشورهای جهان در آن شرکت می‌کنند، برگزار می‌شود. از آن جایی‌که هوش مصنوعی برای دستیابی به چشم‌انداز پادشاهی 2030 سعودی به کار گرفته شد، اول از الله سبحانه وتعالی و سپس از سرورم، خادم حرمین شریفین و حضرت ولیعهد به خاطر حمایت‌های مستمرشان از فرزندان امت اسلامی در سراسر جهان برای رقابت در حفظ و تسلط بر کتاب الله العزیز، سپاسگزاری کنم. سپس از همکارانم در کمیته‌های شاغل در دبیرخانۀ مسابقات به خاطر زحمات و کارهای ممتازشان تشکری می‌کنم و از الله منان می‌خواهم به همۀ شان توفیق در گفتن و انجام آنچه که خود دوست دارد و به آن خشنود می‌شود، عنایت فرماید.» (31/8/2023)

تبصره:

این مطلب را وزیر سعودی چند روز اندکی پس از وقوع کفر و فحاشی در کنسرت یک رقصندۀ فاجر استرالیایی در قلب ریاض، پایتخت سعودی می‌نویسد؛ کنسرتی‌که در آن همان فاحشه در مقابل چشم تماشاگران برهنه شده و به الله سبحانه وتعالی توهین کرد.

قرآن مجیدی‌که وزارت عبداللطیف آل شیخ مسابقه حفظ آن را برگزار می‌کند، در آن الله سبحانه وتعالی چنین فرموده است:

﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (204) وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ (206) وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾ [بقره: 204-206]

ترجمه: و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود(در ظاهر، اظهار محبّت شدید می‌کنند) و الله را بر آنچه در دل دارند، گواه می‌گیرند.(این در حالی است که) آنان، سرسخت‌ترین دشمنانند. (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی‌گردانند (و از نزد تو خارج می‌شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‌کنند، و زراعت‌ها و چهارپایان را نابود می‌سازند(با این‌که می‌دانند) الله فساد را دوست نمی‌دارد، و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: «از الله بترسید!» (لجاجت آنان بیشتر می‌شود)، و لجاجت و تعصب، آن‌ها را به گناه می‌کشاند. آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهی است!

هم‌چنین الله عزیز و جبار می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ﴾ [ نور: 21]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از گام‌های شیطان پیروی نکنید! هرکس پیرو شیطان شود (گمراهش می‌سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد!

باز می‌فرماید:

﴿قُل إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَما بَطَنَ وَالإِثمَ وَالبَغيَ بِغَيرِ الحَقِّ وَأَن تُشرِكوا بِاللهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ سُلطاناً وَأَن تَقولوا عَلَى اللهِ ما لا تَعلَمونَ﴾ [اعراف: 33]

ترجمه: بگو: الله، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (هم‌چنین) گناه و ستم بناحق را و این‌که چیزی را که الله دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید و به الله مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید.

و نیز می‌فرماید:

﴿وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً﴾ [نساء:140]

ترجمه: و الله (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده که هرگاه بشنوید، افرادی آیات الله را انکار و استهزا می‌کنند، با آن‌ها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. الله، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می‌کند.

کتاب الله سبحانه وتعالی علاوه بر تلاوت و حفظ آن، حق دارد تا حدود آن تطبیق و اوامر و نواهی آن پیاده شود. اوامر الله سبحانه وتعالی در مورد تسبیح و تکریمش را همه می‌دانند. هم‌چنین به اوامر و نواهی الله سبحانه وتعالی در مورد زندگی اسلامی دور از فحشا و برهنگی و فسق همه آگاه اند. آیا رویکرد جدید در جزیره‌ای که دعوت به توحید در آن پدید آمده است، می‌خواهد که توهین به الله سبحانه وتعالی هم‌زمان با تلاوت ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ (1) اللهُ الصَّمَدُ﴾ باشد؟! و یا می‌خواهد هم‌زمان با فحاشی و برهنگی این آیت تلاوت شود که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ في الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾؟! [نور: 19]

ترجمه: کسانی‌که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید!

واجب است تا آواز تمام منابر و استیج‌ها به نکوهش این منکرات شنیع و قبیح بلند شود، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَتَأَمُرُنَّ بِالمَعْرُوْفِ وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، وَلَتَأَخُذُنَّ عَلَى يَدِ الْسَّفِيْهِ، وَلَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أَطْرَاً، أَوْ لَيَضْرِبَنَّ اللهُ قُلُوْبَ بَعْضِكُمْ عَلَى بَعْضٍ، ثُمَّ لَيَلْعَنَكُمْ كَمَا لَعَنَهُمْ»

ترجمه: یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و دست سفیهان را می‌گیرید و او را به گونه ای وادار می‌کنید که به حق پایبند باشد، یا دل برخی از شما را به هم می‌زند و سپس شما را همان گونه که آن‌ها را نفرین کرده، لعنت می‌کند.

یا الله ما را به آنچه که سفیهان ما انجام می‌دهند مواخذه مکن!

نویسنده: أسامة الثويني

دوشنبه 19 صفر 1445 هـ.ق.

4 سبتمبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

باید نیرویی باشد تا از حق محافظت کند

(ترجمه)

خبر:

رئیس جمهور چین از ترکستان شرقی بازدید کرد و خواستار کنترل فعالیت‌های مذهبی غیرقانونی شد.

در خبری دیگر، فدراسیون فوتبال فرانسه تصمیم گرفت تا انزو استرنال را از تیم زیر 16سال به دلیل این‌که روی زیر پیراهنش جملۀ الله اکبر را نوشته بود، حذف کند.

هم‌چنین یک ودیوی دلخراشی منتشر شده که در آن معلمی به کودکان می‌گوید که یک دانش آموز هفت سالۀ مسلمان را به دلیل مذهبش در مقابل همکلاسی‌هایش سیلی بزنند.

تبصره:

بلاهایی که هر روزه مسلمانان در شرق و غرب زمین با آن روبرو می‌شوند، از صداقت و صحت حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم حکایت دارد که در آن می‌فرماید:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ، يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: امام یا خلیفه سپری است که از پشت آن جنگ می‌شود و در مواقع نیاز به آن پناه برده می‌شود.

امام یا خلیفه مظهر صلابت، اتحاد و حافظ نسل مسلمانان است. از این‌رو لشکرهای نیرومندی آماده می‌سازد که توسط آن دشمنان الله را به وحشت انداخته، از تحرک علیه مسلمانان بازشان داشته و ضرباتی را به آن‌ها وارد می‌کند که وسوسه‌های شیطان را فراموش کنند. اوست که فریادهای زنان مسلمان را اجابت کرده و از مقدسات اسلام دفاع می‌کند. در عین حال پیام خیر و عدالت اسلام را به سرا سر جهان گسترش داده و از مظلومان حمایت می‌کند.

اما امروزه که امام و سپر ​​خود را از دست داده‌ایم، گاه و بی‌گاه اخبار تجاوز جنایتکاران کافر به اسلام و مسلمین را با کردار و سخنانی که بیانگر نفرت مدفون شان از اسلام است، می‌شنویم. اگر امروزه حاکمان مسلمانان ذره‌ای عزت و غیرت در قبال کشتار، بی‌عدالتی، تحقیر و هتک حرمت مقدساتشان می‌داشتند، هرگز کفار جرأت نمی‌کردند با ما چنین کنند.

شاعری دقیق گفته است:

ما كانت الحسناء ترفع سترها           لو كان في هذه الجموع رجال!

یعنی: زن زیبا چادرش را بر نمی‌داشت      اگر در میان این جماعت مردان بودند!

اما خیلی دور از آن است که این احمق‌ها در بین مسلمانان مقام و عزتی داشته باشند، آن‌ها به اصل در حق هیچ فرد مسلمانی رعایت خویشاوندی و عهد و پیمان را نمی‌کنند.

در حقانیت اسلام هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد و باطل ناگزير از بين خواهد رفت. این سنت و تقدیر الهی است كه پيروزي حق و برتري آن به نيرويي وابسته باشد كه آن را منتشر کرده، از آن محافظت كند، باطل را به وحشت انداخته و از تجاوز بازش دارد. این ارتش و نیرو هرگز آماده نخواهد شد، مگر با اقامه خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت. از این جهت هرکس‌که از این وضعیت ذلت‌بار مسلمانان رنج می‌برد، باید که در راستای اقامت آن تلاش نموده و در این مسیر با یکدیگر رقابت کنند.

نویسنده: وليد بليبل

شنبه 17 صفر  1445هـ.ق.

2 سپتامبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

اگر پشت قتل پریگوژین پوتین باشد، یک فاجعه است و اگر غیر پوتین باشد، فاجعه بزرگ‌تر آنست!

(ترجمه)

خبر:

روز پنجشبه 24 آگست، سازمان هواپیمایی روسیه خبر مرگ پریگوژین را در حادثۀ سقوط هواپیمای رهبر گروه واگنر در روز چهارشنبه 23 آگست در شمال مسکو پایتخت این کشور تأیید کرد.

تبصره:

قتل تاجر و فرمانده نیروهای واگنر، پریگوژین و تعدادی از رهبران گروهش در شرایطی مرموزی که رخ داد، انگشت اتهام به سمت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نشانه رفته است؛ کسی‌که با دلجویی از کشته شده‌های سقوط هواپیما اشتباهات پریگوژین را یادآوری کرد.

اصلاً کرملین دلیل سقوط هواپیما را ارائه نکرد، جزء این‌که گفت: «طبق گزارش سازمان هواپیمایی، پریگوژین و همراهانش پس از سقوط هواپیمای که به اساس مجوز صادر شده برای آن و با استفاده از حریم هوایی طبق دستورالعمل‌های تعین شده کشته شدند.» او از کشته شدن پریگوژین و بنیانگذار واقعی واگنر، فرمانده لشکر استخبارات اتحاد جماهیر شوروی، دیمیتری اوتکین، که در جنگ چیچن شرکت داشت و دریافت کننده مدال شجاعت در سال 2016 از پوتین بود که برای شرکت در جنگ سوریه در کنار بشار اسد قرار گرفت، ناراحت به نظر نمی‌رسید.

واگنر در سال 2014 مشابه با بلک واتر امریکایی تأسیس شد. متحدان آن در خارج از روسیه، بشار اسد، سپاه پاسداران ایران، ارتش ملی لیبی، نیروهای مسلح موزامبیک، نیروهای مسلح مردمی ماداسکار، آموزش نیروهای واکنش سریع در سودان و نیروهای مسلح افریقای مرکزی هستند. او در 13 جون 2023 علیه ارتش روسیه شورش کرد و پوتین آن را به عنوان یک خنجر از پشت توصیف کرد و آن‌ها را به مجازات تهدید نمود.

پریگوژین که به اتهام دزدی و کلاه‌برداری در اواخر اتحاد جماهیر شوروی زندانی شده بود و پس از میزبانی از پوتین در هوتل‌هایش ناگهان وارد صحنه سیاسی شد، پیمانکار تأمین غذای کرملین گردید و به عنوان سرآشپز پوتین معروف شد؛ سپس غذای ارتش، پولیس، مکاتب و شفاخانه‌های روسیه را با پرداختی نزدیک به 3 میلیارد دالر تأمین می‌کرد و بلآخره همان قسمی که وارد شد، خارج هم می‌شود.

اگر پشت قتل پریگوژین غیر از پوتین باشد، به قصد تضعیف و تشویش او در جگ اوکراین، یا کشتن آن به اتهام تمویل برای حمله‌های انترنتی بخاطر تأثیرگذاری بر انتخابات 2016 امریکا، آنگاه فاجعه برای پوتین بزرگتر است.

در هردو حالت بازی با جان انسان‌ها بدون این‌که دادگاهی در مقابل آن بایستد، یکی از بزرگ‌ترین منکرات است. لذا همه دنیا به کسی‌که عدالت را اقامه کند، در آنجاه پناه می‌برند و پیش‌رو عدالت هم جزء از خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت کسی نیست.

نویسنده: مهندس شفیق خمیس

مترجم: پارسا امیدی

 

ادامه مطلب...

کشته شدن صدها مهاجر توسط مرزبانان سعودی

(ترجمه)

خبر:

دیدبان حقوق‌بشر در گزارش خود، مرزبانان سعودی را به کشتن دسته‌جمعی مهاجران در امتداد مرز این کشور با یمن متهم کرده‌اند. در این گزارش آمده؛ صدها مهاجر که بسیاری از آن‌ها اهل کشور اتیوپی هستند، تلاش داشتند از مرزهای یمنِ جنگ‌زده به عربستان سعود بروند که با شلیک گلوله جان خود را از دست دادند. بعضی از مهاجرین به بی بی سی گفته‌اند که اعضای بدن و اجساد انسان‌ها در میان راه افتاده بود.

سعودی پیش از این هرگونه کشتار سازمان‌یافته را رد کرده بود؛ اگرچه سازمان دیدبان حقوق بشر گزارشی تحت عنوان "باران گلوله بر سرمان می‌بارید" شهادت مهاجرانی را نشر کرده است که گفته‌اند: آن‌ها توسط پلیس و اردوی سعودی بر مرز شمالی کشورشان با یمن با سلاح‌های گرم مورد هدف قرار گرفته اند.

مهاجرین طی مصاحبۀ جداگانه به بی بی سی گزارش دادند که اکثر جان‌باختگان اهل ایتیوپی بودند و در میان‌شان اطفال و زنان نیز وجود داشت، آن‌ها می‌خواستند شبانگاه از مرز یمن به سرزمین نفت‌خیز سعودی بروند که مرزبانان سعودی آن‌ها را به گلوله بسته‌اند.

مطصفی محمد که در دهه دوم زندگی خود قرار دارد، به بی بی سی گفت: شلیک گلوله ادامه داشت و متوجه اصابت آن به بدنم نشدم تا زمانی‌که ایستادم و دیدم که قسمتی از پایم را از دست داده‌ام. وی افزود: برخی از افراد گروه که تعدادشان حدود چهل و پنج مهاجر بود، در جنوری سال گذشته، هنگام عبور از مرز با ضرب گلوله کشته شدند.

تبصره:

بعضی از دولت‌های اروپایی مرزهای خود را به روی مهاجرین باز نموده و از آن‌ها استقبال می‌کند؛ حتی بعضی از این کشورها برای‌ آنان مسکن، خوراک و دارو مهیا می‌کنند. علاوه بر این بعضی از دولت‌ها زمینه کار را نیز برای مهاجرین فراهم می‌کنند؛ اما حکام سرزمین‌های اسلامی برعکس چیزی عمل می‌کنند که انسانیت از آن‌ها توقع دارد و نمی‌خواهیم بگوییم که اسلام از آن‌ها چه می‌خواهد. برخی از این حکام، خود را خادم حرمین شریفین می‌دانند؛ در حالی‌که صدها تن از مهاجرانی را که از جنگ فرار کرده‌اند یا به دنبال جای امنی هستند و یا می‌خواهند لقمۀ نانی برای امرار معاش به دست آورند، بر سر مرزهای خود‌ به قتل می‌رسانند و الحمد لله که جسدهای‌شان را برای حیوانات وحشی نمی‌گذارند، بلکه دفن می‌کنند!

ای مسلمانان! وضعیت‌مان چقدر وخیم گردیده که گلوله‌ها توسط ارتش‌های مسلمانان بر سر برادران‌شان می‌ریزد؟! ای ارتش سعودی، آیا بر شما سزاوارتر نیست که به‌جای کشتن برادران مسلمان خود که از وحشت جنگ و فقری که در سرزمین‌های خود از آن رنج می‌برند، به شما پناه آورده‌اند، برای آزادی قدس از چنگال یهود غاصب بشتابید و این عزت بزرگ را بدست بیاورید؟!

﴿وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا﴾ [نساء: 93]

ترجمه: کسی‌که مؤمنی را از روی عمد بکشد(و از ایمان او با خبر بوده و تجاوز کارانه او را به قتل برساند و چنین قتلی را حلال بداند، کافر بشمار می‌آید) و کیفر او دوزخ است و جاودانه در آنجا می‌ماند و الله بر او خشم می‌گیرد، او را از رحمت خود محروم ساخته و عذاب بزرگی برای وی تهیه می‌بیند.

نویسنده: محمد سلیم-سرزمین مبارک فلسطین

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

به جواب شيخ حسام ابو محمود

سوال:

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

الله متعال برای شما جزای خیر و پیروزی را نصیب کند! اگر اجازه دهید می‌خواهم سوالی را به این عبارت مطرح کنم: حکم اجاره گرفتن طلا چیست؟ کسانی هستند که طلا را به مدت یک‌روز و یا بیش‌تر از آن اجاره می‌کنند، در بعضی از مناطق و سرزمین‌ها این عمل به یک عرف در بین مردم تبدیل شده است. الله متعال شما را جزای خیر دهد!

جواب:

وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!

اجاره عقدی است بر منفعت شیء در بدل چیزی، آنچه که در منافع اعیان شامل است در اجاره نیز داخل می‌گردد؛ مانند اجاره گرفتن حویلی، چهارپایان وسائل سواری و مانند آن. ما این مسأله را در کتاب شخصیۀ دوم باب"اجاره" چنین بیان نمودیم:

«اجاره عقدی است بر منفعت شیء در بدل چیزی. لذا در تحت عقد اجاره سه نوع اشیاء داخل می‌شود:

نوع اول: عقدی است که بر منافع اعیان منعقد می‌شود؛ مانند اجاره گرفتن خانه، چهارپایان وسائل سواری و مشابه آن.

نوع دوم: عقدی است که بر منفعت عمل منعقد می‌گردد؛ مانند اجاره گرفتن صاحبان حرفه و صنایع برای اعمال مشخصی، که در این حالات معقود علیه همان منفعتی است که از عمل به وجود می‌آید مانند اجاره گرفتن رنگریز، آهنگر، نجار و امثالهم.

سوم: عقدی است که بر منفعت شخص منعقد می‌گردد مانند خدمه، کارگران و امثالهم.

اجاره با تمام انواع‌اش شرعاً جائز است؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضاً سُخْرِيّاً وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ﴾ [زخرف: 32]

ترجمه: و برخی را بر برخی ديگر برتريهائی داده‌ايم ، تا بعضی از آنان بعضی ديگر را به كار گيرند (و به يكديگر خدمت كنند). و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آوری می‌كنند، بهتر است.

هم‌چنان بیهقی از طریق ابوهریره روایت نموده که رسول‌الله صلی‌الله علیه‌وسلم فرموده است:

«من استأجر أجيراً فليعلمه أجره»

ترجمه: کسی‌که اجیری را به اجاره گرفت، باید اجرت‌اش را برایش بفهماند.

هم‌چنان بخاری روایت نموده است:

«أن النبي والصِدَّيق استأجرا رجلاً من بني الدِّيل هادياً خرِّيتاً»

ترجمه: رسول‌الله صلی‌الله علیه‌وسلم و ابوبکرصدیق مردی را از بنی دیل که بسیار ماهر به رهنمائی و نقشه وراه بود، به اجاره گرفتند.» ختم نقل قول از کتاب شخصیه دوم.

طوری‌که شما می‌دانید هرآنچه منفعت آن مباح باشد، اجاره گرفتن آن نیز با اجرت معلوم و مدت معلوم جائز است. پس جائز است که موتری را به مبلغ مشخص و مدت معین و استعمال معین به اجاره بگیرید، اما در مورد اجاره گرفتن طلا و نقره به مبلغ معین و برای مدت معین برای تزئین نمودن زن حرج دارم؛ زیرا طلا و نقره در اسلام پول است. پس چگونه ممکن است که پول با پول به اجاره گرفته شود؟! یعنی چگونه ممکن است که پول نقد به جنس خودش به اجاره گرفته شود؟ به هر حال، این مسأله نیاز به تحقیق و تعمق بیش‌تری دارد و ان شاءالله که در آینده بتوانم راجع به این مسأله تحقیق بیش‌تری کنم... با آن‌هم بعضی از نظریات فقهاء را برای تان نقل می‌کنم تا به نظری‌که اطمینان پیدا می‌کنید، عمل نمائید:  

1-  ابن قدامه در کتاب «المغنی» در جلد 5 صفحۀ 403 در باب «آنچه اجارۀ آن جائز است» می‎نویسد: «هر عینی‌که گرفتن انتفاع از آن مباح و ممکن باشد، اجارۀ آن جائز بوده، به شرطی‌که با گرفتن انتفاع اصل شیء باقی بماند، مانند زمین، خانه وغیره. هم‌چنان اجارۀ زیورات جائز است. احمد در روایتی‌که از پسرش عبدالله ذکر کرده این مسأله را تصریح نموده و هم‌چنان ثوری، شافعی، اسحاق، ابو ثور و اصحاب رأی به همین نظر قائل هستند. هم‌چنان از امام احمد روایت شده که وی در مورد اجارۀ زیورات گفته من نمی‌دانم که این چی هست؟ قاضی گفته است: این نظر امام احمد محمول به اجارۀ زیورات به اجرت از جنس آن است؛ اما به غیر جنس آن کدام مشکل ندارد، به دلیل این‌که امام احمد جواز آن را صراحتاً بیان نموده است. مالک در مورد اجارۀ زیورات و لباس گفته است که این مورد از جملۀ موارد مشتبه است؛ زیرا این مورد از جملۀ تزیینات است نه مقاصد اصلی...»

2- امام نووی گفته است: «صیمری سپس ماوردی و پیروان شان گفتند افضل و بهتر این است که وقتی زیورات طلا و نقره به کرایه داده می‌شود، به جنس خود به کرایه داده نشده، بلکه طلا به نقره و نقره به طلا به کرایه داده شود؛ اگر طلا به طلا و یا نقره به نقره به کرایه داده شود، در این صورت دو نظر است: یکی بطلان اجاره تا مبادا این معامله به معاملۀ سودی تبدیل شود، نظر دوم صحت این عقد بوده و این عقد را مانند سائر عقود اجاره جائز دانسته است.» ماوردی گفته است: «نظر اول باطل است؛ زیرا در عقد اجاره سود داخل نمی‌شود. به همین دلیل اجارۀ زیورات طلا به درهم به صورت مؤجل و مؤخر به اجماع مسلمانان جائز است؛ اگر سود در این معامله دخلی می‌داشت، این عقد جائز نمی‌بود.» {المجموع، جلد 6صفحه 46}

3- در نسخۀ الکترونیکی«الموسوعة الفقهیة الکویتیة» جلد 12 صفحه 283 به اساس نسخه شامله تحت عنوان«اجاره گرفتن برای تزیین» چنین آمده است: 25- اصل اباحت اجارۀ تمام اعیانی است که انتفاع از آن مباح بوده و با گرفتن انتفاع باقی ماندن اصل‌اش ممکن باشد، به همین دلیل شوافع و حنابله به جواز اجارۀ لباس‌ها و زیورات برای تزیینات قائل هستند؛ زیرا تأمین نفقه به این دو شیء در صورت باقی ماندن عین شیء مباح مقصود بوده و تزیین نیز از جملۀ مقاصد مشروعه است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الّتي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ﴾ [اعراف: 32]

ترجمه: ‏(ای محمّد! زشتیِ كارِ افتراء، تحليل و تحريم را بديشان خاطرنشان ساز و به آنان ) بگو: چه كسی زينت‌های الهی را كه برای بندگانش آفريده تحريم كرده است‌؟

جواز اجارۀ زیورات طلا و نقره در برابر غیر جنس‌اش مورد اتفاق است؛ اما وقتی اجرت از جنس خود طلا و نقره باشد، در این صورت امام احمد تردید دارد و از وی روایت مطلق به جواز آن نیز شده است.

اما احناف به فساد اجارۀ لباس و ظروف زینتی نظر دادند؛ چنانچه گفته‌اند: اگر شخصی لباس و ظروف را برای زینت اجاره کرد و یا چهارپایِ را برای نگهداری اجاره کرد و یا خانه‌ای را برای غیر سکونت اجاره کرد، در این‌صورت اجارۀ آن فاسد بوده و برای مؤجر اجری نیست؛ زیرا این یک منفعت غیر مقصودی از عین است. اما اجارۀ لباس برای پوشیدن، اجارۀ سلاح برای جهاد، اجارۀ خیمه و مانند آن برای سکونت در میعاد معین و در بدل معین جائز بوده و در نزد احناف زیورات مانند لباس است.

مالکی‌ها اجارۀ زیورات را مکروه دانسته اند؛ زیرا اجارۀ زیورات از مسائل ضروری مردم نیست. ایشان به این نظراند که عاریت گرفتن زیورات افضل‌تر است؛ زیرا این یک امر پسندیده و عرف است.

در نسخۀ الکترونیکی«الموسوعة الفقهیة الکویتیة» 22/294 نخسۀ الکترونیکی شامله در باب:«مسائلی‌که در اجاره گرفتن طلا ضروری است» چنین نوشته است:« 30- حنابله گفته اند که اجاره گرفتن دینارهای طلا طی مدت معلوم برای زیورات و وزن صحیح است، هم‌چنان هر آن‌چیزی‌که در این خصوص نیاز است مانند طلا برای بینی؛ زیرا این یک منفعت مباح با باقی ماندن بقاء عین شیء است و هر آن‌چیزی‌که چنین خصوصیتی را دارا باشد اجاره گرفتن آن بدون اختلاف جائز است. اما شوافع اجاره گرفتن دینار را برای تزیین منع نموده و به جواز اجاره گرفتن زیورات نظر صریح دادند.» پایان.

4- در"جواهرالعقود" نوشتۀ شمس الدین محمد الاسیوطی سپس قاهری الشافعی متوفی 880 هـ {باب1/216} چنین آمده است: «در مورد اجاره گرفتن زیورات طلا به طلا و نقره به نقره اختلاف کردند و گفتند: که آیا مکروه است؟ ابوحنیفه و شافعی و مالک گفته اند که مکروه نیست، اما امام احمد گفته است مکروه است.»

5- در کتاب «الفقه علی المذاهب الاربعة» 3/60 چنین آمده است: «اما قسم سوم: همانا امور مکروه است و از جملۀ این امور مکروه اجاره دادن زیورات است خواه طلا باشد و یا نقره... از این معلوم می‌شود که مکروه همانا زیورات مباح الاستعمال است؛ اما زیورات که استعمال آن حرام است، اجارۀ آن ممنوع است؛ مثلاً وقتی شخصی زیوری را به اجاره بگیرد، اجارۀ آن صحیح نیست. بعضی به این نظر است که اجارۀ آن مکروه است، خواه استعمال آن حلال باشد و یا ممنوع.» پایان

برای معلومات بیش‌تر قابل ذکر است که نسائی در سنن خود از ابوموسی روایت نموده که رسول‌الله صلی‌الله علیه‌وسلم فرموده است:

«أُحِلَّ الذَّهَبُ وَالْحَرِيرُ لِإِنَاثِ أُمَّتِي وَحُرِّمَ عَلَى ذُكُورِهَا»

ترجمه: طلا و ابریشم برای زنان امتم حلال و برای مردان امتم حرام شده است.

بناءً از هر نظری‌که اطمینانت را حاصل می‌کند، پیروی کن الله با شما باشد!

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

13صفر1445هـ.ق.

29سبتمبر2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

مسیر مزدوران، ذلت در دنیا و ندامت در آخرت است!

(ترجمه)

خبر:

رسانه‌ها گزارش دادند که ریاض سلامه، رئیس سابق بانک مرکزی لبنان از تصمیم تحریم‌های امریکا شوکه شده و انتظار آن را از امریکا نداشته است.

تبصره:

پس از توافق طائف، سفارت امریکا مسؤل تعیین بعضی از مقامات ارشد از جمله رئیس بانک مرکزی لبنان شد که در این منصب خود بیش از سی سال در خدمت امریکا و طبقه فاسد سیاسی لبنان قرار داشت. او صدها ملیارد دالر را نابود ساخته(هشتصد ملیارد دالر در بانک سویس) که توسط غول‌های پول غارت شده و در بانک‌های غربی قرار داده اند. چند روز پس از پایان دوران ریاست و رسیدن به سن تقاعد تصمیم‌های مبنی بر منجمد شدن دارای‌هایش و تحریم‌های امریکا علیه او صادر شد و از این حالت شوکه شده بود، زیرا او اجراء کننده‌ای خواست‌ها و اوامر امریکا بود و غرب پس از تقاعداش او را رها کرد و حتی او را تحریم و متهم به فساد نموده است.

دولت‌های غربی به خاطر اجرای منافع خود از مزدورانش برای حکومت و اداره یک کشور مزدور استخدام و استفاده می‌کنند، زمانی‌که قدرت‌شان برای انجام دستورات بیشتر به پایان رسد، آن‌ها را هم‌چون دمپایی‌های فرسوده به دور می‌اندازد و به آن‌ها اهمیت نمی‌دهند، بلکه آن‌ها را به فساد متهم می‌کنند، علیه شان تحریم وضع می‌نمایند، پول و دارایی ‌آن‌ها را منجمد می‌سازد، مدعی نجابت و پاکدامنی در پیگیری شانمی‌باشد و آن‌ها را مسؤل شکست می‌داند.

اسلام به ما آموختانده است که عمل و اخلاص تنها باید برای الله سبحانه وتعالی باشد. حرام دانسته که خیانت کنیم و برای مفسدین مزدوری نماییم، چه رسد به دشمنان و واضح نموده که عاقبت از آن متقین می‌باشد. الله سبحانه و تعالی کار مفسدین را شایسته و سودمند نمی‌گرداند.

نویسنده: شیخ د. محمد ابراهیم

مترجم: پارسا امیدی

جمعه، 25 آگست 2023م.

ادامه مطلب...

فرانسه پس از تحریم حجاب و نقاب به دنبال ممنوعیت مانتو است!

(ترجمه)

خبر:

گابریل آتال، وزیر آموزش فرانسه روز یکشنبه اعلام کرد که دانش آموزان مسلمان از پوشیدن مانتو(بالاپوش) در مدارس دولتی منع خواهند شد؛ زیرا این لباس ناقض قوانین سخت سکولار است که توسط کشورش در زمینۀ آموزش تصویب شده است.

تصمیم آتال پیش از آغاز سال تحصیلی جدید در فرانسه و پس از آن که راست‌‌گراها و راست‌‌گراهای افراطی در کشور برای تصویب این ممنوعیت تلاش کردند، در حالی‌که چپ‌‌گراها به نوبه خود آن را تعرضی به آزادی‌های مدنی می‌دانستند، اتخاذ شد.

تبصره:

سیاستمداران فرانسوی هم‌چنان شدت نیش‌ها و نفرت‌های پنهان خود را از هر چیزی که مربوط به اسلام می‌شود، نشان داده، در جنگ خود با اسلام درحال پیش روی هستند و بر زنان مسلمانی که به احکام پروردگارشان پایبند هستند، فشار بیشتری می‌آورند.

پس از ممنوعیت حجاب در سال 2004 و نقاب در سال 2010، اکنون مانتو را در نهادهای دولتی ممنوع کرده اند.

وزیر آموزش و پرورش باید درگیر مشکلات سخت پیش روی آموزش و پرورش و نهادهای آموزشی باشد، اما تصمیم گرفته آن را کنار بگذارد و خود را به موضوع مانتو مشغول کند و با پدیده‌هایی که به قول خودش سکولاریسم را تضعیف می‌کند، مبارزه کند!

آن‌ها نمی‌دانند که هر چقدرهم که بجنگند و مانع شوند و ظلم کنند، سرعت بازگشت اسلام برخلاف میل شان بیشتر و بیشتر می‌شود. بهترین مثال برای آن‌ها آنچه می‌باشد که در زمان  مزدورشان، بن علی در تونس رخ داد. بن علی  زنان محجبه مسلمان را از حجاب منع نموده و آن‌ها را اذیت و زندانی می‌کرد، از تحصیل بازشان داشته و از حقوقشان محروم می‌کرد، اما بسیاری از زنان مسلمان تا زمان مرگ بن علی صبوری کرده و به مانند کوه‌های استوار به لباس تقوی شان ثابت ماندند؛ حتی بعد از آن هم تعداد زنان محجبه افزایش یافت.

ای خواهران ما در فرانسه! الثبات، الثبات، زیرا به الله قسم آن‌ها فقط به خاطر ایمان و پاکدامنی و دور انداختن سکولاریسم از شما انتقام می‌گیرند. الله سبحانه وتعالی آنچه را که دوست دارد، از شما می‌بیند. صبور و استوار باشید؛ زیرا آنچه که نزد الله سبحانه وتعالی است، بهتر و ماندگارتر است و انشاء الله هرچه زودتر اوضاع تغییر می‌کند.

نویسنده: منّة طاهر

چهارشنبه 14 صفر 1445هـ.ق.

30 آگوست 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه