دوشنبه, ۲۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۲/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
چند نکته مهم پیرامون کودتای نافرجام ترکیه
بسم الله الرحمن الرحيم

چند نکته مهم پیرامون کودتای نافرجام ترکیه

پرسش:

اسلام عليكم ورحمت الله وبركاته!

اگرچه تاکنون بیشتر از یک و نیم روز از آغاز تلاش ها برای کودتا در ترکیه نمی گذرد، امیدوارم توضیحات لازم از نکات مهم پیرامون این کودتا را بیان دارید که چه کسی در پشت صحنه قرار داشت؟ آیا واقعاً گروه فتح الله گولن در عقب آن قرار دارد و یا این که فرماندهان نظامی طرفدار انگلیس؟ علاوه بر آن، پس از این کودتا چه تحولاتی رونما خواهد گردید؟

پاسخ:

وعليكم السلام ورحمت الله وبركاته!

پس از تعقیب و بررسی حوادث اخیر ترکیه که در جریان روزهای 15 و 16 جولای 2016م اتفاق افتاد، گمان اغلب این است آنانی که کودتا را راه اندازی نموده اند؛ فرماندهان نظامی رقیب و وابسته به انگلیس می باشند که در معرض خطر قرار داشتند، به دلیل رخدادهای زیر:

1-      این که آنان در معرض خطر قرار داشتند؛ به این دلیل است که جلسه مشورتی نظامی ترکیه همه ساله معمولاً در اواخر ماه جولای و یا اوائل ماه آگست برگزار می گردد، و این جلسه از صلاحیت های زیاد و با اهمیتی بر خوردار می باشد. این جلسه به ریاست رئیس شورای وزیران و در مقر هیئت ارکان در شهر انقره پایتخت ترکیه برگزار می شود و مقاماتی که در آن حضور به هم می رسانند عبارت اند از: وزیر دفاع، رئیس ارکان، فرمانده نیروهای زمینی، فرمانده نیروهای هوائی، فرمانده نیروهای بحری، فرمانده نیروهای الدرک و معاون دوم رئیس هیئت ارکان. بناً اعضای جلسه از جمله فرماندهان برجسته نظامی می باشند.

آجندای این جلسه مشورتی نوبتی را معمولاً این موارد تشکیل می دهد: ترفیعات نظامیان بلند رتبه، تمدید زمان خدمت برخی از رهبران، امور مربوط به حواله معاشات، بررسی حالات نظامیانی که به دلیل تخلف از انضباط نظامی یا اصول اخلاقی از وظیفه برکنار می گردند و به علاوه شماری از موضوعات مربوط به نیروهای مسلح ترکیه. این گردهمائی چندین روز ادامه یافته و تصامیم اتخاذ شده در آن پس از پیشکش نمودن آن به رئیس جمهور رسماً اعلان می گردد. معمولاً پس از برگزاری جلسه شورای یاد شده تعدادی از رهبران اردو و سائر اشخاص بلند رتبه وظیفه های شان را از دست می دهند؛ به طور مثال: یکی از کسانی که در جلسه قبلی که به تاریخ 2 اگست 2015م برگزار گردیده بود از وظیفه اش برکنار گردید، «اکن اوزتورک» فرمانده نیروهای هوائی آن زمان بود، زیرا خبرهائی در آن زمان رد و بدل گردیده بود مبنی بر این که وی در رأس تلاش هائی برای راه اندازی کودتا قرار دارد. مانند وی فرماندهان دیگری نیز برکنار گردیدند.

به نظر می رسد فرماندهانی که تلاش راه اندازی کودتا را داشتند پیشاپیش می دانستند و یا معلوماتی سری به آنان رسیده بوده مبنی بر این که در گردهمائی جلسه مشورتی اقداماتی بر علیه آنان اتخاذ خواهد شد که بقای آنان را در اردو و پست های شان در معرض خطر قرار خواهد داد. بناً تلاش نمودند دست پیش زده و قبل از برگزاری جلسه یاد شده کاری انجام دهند.

2-      دلیل این که آنان فرماندهان رقیب وابسته به انگلیس می باشند این است که همه می دانند این افراد طرف دار انگلیس بودند که هسته اردوی ترکیه را هسته گزاری نمودند، و امریکا از زمان ریاست اوزال تلاش می نمود این هسته را از هم بپاشاند، اما هرگز در این کار موفق نشد. سپس به نیروهای پولیس و امنیت ملی روی آورد و پس از به قدرت رسیدن رجب طیب اردغان بالای از هم پاشی طرفداران انگلیس در اردو متمرکز شده و تا حدودی موفق گردید، اما نفوذ انگلیس هنوز وجود دارد، هرچند اردغان پر و بال آنان را بریده، اما تا کنون نتوانسته آنان را به صورت کامل از میان بردارد، منجمله کسانی که کودتای اخیر را راه اندازی نمودند. این که آنان را رقیب خواندیم به این دلیل است که نقشه تلاش برای کودتا به گمان اغلب توسط خود آنان طراحی گردیده و نه انگلیس. ظاهراً فرماندهان نظامی خود نقشه را طراحی نمودند و انگلیس آنان را به حال خود رها نموده، زیرا با دقت نمودن در این نقشه متوجه می شویم که تقریباً عاری از خباثت و مکر معمول انگلیس می باشد. به گونه مثال کودتاگران در بیانیه ای که منتشر نمودند روی نظام سکولريزم تأکید داشتند و این بیانگر حماقت شان می باشد، زیرا احساسات اسلامی در حال حاضر در میان بسیاری از ترک ها منتشر گردیده و یاد آوری نمودن از سکولريزم در حقیقت به معنی به چالش کشیدن آنان بوده و حکومت مصطفی کمال و پیروان اش را در اذهان مردم تداعی می نماید. مردم به یاد دارند که مسئولین حکومت مصطفی کمال چگونه اسلام و مسلمانان را به چالش کشیده و برعلیه اسلام و پیروان آن ابراز کینه و عداوت می کردند.

بنابرین یاد آوری کردن از سکولاريزم توسط کودتاگران در حقیقت بیانگر حماقت شان بوده و مردم را وادار نمود بیشتر از این که به خاطر دوستی با اردغان به جاده ها بریزند، به دلیل نفرتی که از پیروان مصطفی کمال داشتند به صحنه آمدند.

نکته بسیار مهم دیگر این که کودتاگران برای بازداشت نمودن سیاست مداران و حکام؛ یعنی رئیس جمهور و اعضای حکومت در دقائق نخست و قبل از اعلان کودتا هیچ گونه برنامه ریزی منظم و درستی نداشتند، بلکه کودتا در حالی اعلان گردید که تمام اعضای حکومت در جایگاه خود قرار داشتند! بناً فعالیت های شان بیشتر به آشوب گری و برانگیختن قهر و غضب مردم شباهت داشت تا یک کودتای نظامی، و از هیچ گونه قاعده و قانون دسته جمعی برخوردار نبوده و حتی یک نشست منظم انقلابی نیز وجود نداشت.

 نکات یاد شده نشان می دهد که به گمان اغلب این کودتا کار فرماندهان نظامی رقیب و وابسته به انگلیس بوده که به منظور دست پیش زدن به تصامیم جلسه شورای نظامی راه اندازی گردیده، تصامیمی که انتظار می رفت بقای شان در حکومت را در معرض خطر اندازد. بعید نیست این مسئله فراتر از انتظارها و توقعات باشد، زیرا دسترسی به شناخت و درک آن کار بسیار دشواری نیست.

3-      متهم نمودن فتح الله گولن به گمان اغلب درست نیست، زیرا حزب گولن بیشتر به کارهای اجتماعی مدنی و قضائی می پردازد و توانائی نظامی آن در حدی نیست که بتواند بدون پشتیبانی شدن توسط استعمارگران دست به کودتا زند. این از یک طرف، و از طرف دیگر این حزب از اوامر امریکا پیروی کرده و بدون اجازه آن دست به هیچ کاری نمی زند و این در حالی است که اردغان مناسب ترین فردی است که می تواند از عهده تأمین منافع امریکا بدر آید به ویژه در حال حاضر، زیرا ترکیه به مثابه آخرین تیری است که امریکا در حل و فصل قضیه سوریه در کمان دارد.

اردغان در شرائط کنونی خدماتی را برای امریکا انجام داده که هیچ کس دیگری توان انجام دادن آن را نداشت، چنان چه اعلان آمادگی نمود تا روابط اش با نظام حاکم سوریه را به حالت طبیعی آن بر گرداند، آن جا که نخست وزیر ترکیه در اظهاراتش گفت: "ترکیه آماده است روابط اش با سوریه را به حالت طبیعی بر گرداند." در حقیقت گولن از نظر امریکا به مثابه مسیر دوم و احتیاطی می باشد که در صورت نیاز از آن استفاده می کند، به طور مثال: پشتیبانی گولن از حزب عدالت و توسعه در جریان سه دور انتخابات از سال 2002 تا 2003م، زمانی که اختلافات میان دو طرف با ظاهر شدن مشکلات فساد توسط برخی از طرف داران اردغان بالا گرفت. هم چنین زمانی که کانال «درشان» مربوط به گولن مسدود گردید.

بنابر این وی مسیر احتیاطی بوده و در صورت لزوم از او کار گرفته می شود و داشتن دو مزدور در یک مکان به ضرر دولت های استعمارگر نمی باشد و این نیز به ضرر دولت های استعمارگر نیست که این دو مزدور با یکدگر کشمکش و رقابت داشته و حتی در برابر یک ديگر قرار گیرند؛ در چنین حالاتی استعمار از کسی که پیروز گردیده حمایت و پشتیبانی می کند. نمونه آن کشمکشی است که سادات با گروه علی صبری راه انداخته بود در حالی که هر دو طرف وابسته به امریکا بودند، اما با وجود آن سادات توانست گروه علی صبری را شکست داده و آنان را بازداشت کند. بنابر این گروه گولن چنان که گفتیم به گمان اغلب تلاش برای کودتا را ترتیب نداده است. البته این به معنی نفی حضور برخی از افراد گروه گولن به گونه فردی در ترتیب کودتا چیان نمی باشد، به خصوص افرادی در دستگاه قضائی که ممکن در عکس العمل به سخت گیری هائی که اردغان با آنان می کند در این کار سهم گرفته باشند.

4-      شکی نیست که اردغان به خوبی می داند که انگلیس هنوز در اردو نفوذ دارد، اگرچه این نفوذ ضعیف هم باشد. این را نیز می داند که این طرف داران انگلیس استند که در پس تلاش ها برای کودتا قرار دارند، اما وی انگشت اتهام را متوجه گولن می کند؛ زیرا بر سر زبان انداختن سخن از طرف داران انگلیس در حقیقت به معنی مطرح کردن و ارج دادن است به آنان و کنار زدن آنان بدون ذکر نام شان به معنی کاستن از شأن و شوکت شان می باشد. این در حالی است که گولن به اندازه آنان از شأن و شوکت چندانی برخوردار نمی باشد.

اردغان قصد دارد طرف داران انگلیس را بدون سر و صدا کنار زند. یعنی در خفا، تا مبادا مطرح گردیده و افراد و جریان هائی در کنار آنان جمع شوند. از جانب دیگر قصد دارد رقیب اش را با راه اندازی سر و صدا تضعیف نماید، زیرا توانائی های گروه گولن به اندازه توانائی هائی نیست که طرف داران انگلیس از آن بر خوردار می باشند. آنچه تا کنون گفته شد به گمان اغلب حقائقی است که اخیراً اتفاق افتاد و به صورت کل آنچه اتفاق افتاد تلاش حکیمانه ای نبوده و از قبل به درستی طراحی و زمان بندی نگردیده بود، بلکه بیشتر به رقابتی شباهت داشت که از روی عصبیت بوده و به درستی تنظیم و ترتیب نگردیده بود. اهمیت موضوع در آنچه تاکنون اتفاق افتاده نیست، بلکه در آنچه است که پس از این انتظار آن می رود.

5-      آنچه انتظار می رود پس از این سر و صداهای بالاگرفته در مورد تلاش نافرجام کودتا اتفاق بیفتد، روی هر دو جهت تأثیر خواهد گذاشت: امریکا و اردغان با تمام توان از فرصت پیش آمده برای پایان دادن به نفوذ انگلیس در اردو استفاده خواهند نمود یا حد اقل تلاش خواهند نمود نقش آنان را به کمترین حد ممکن رسانند. آنان حجم تلاش برای کودتا را بسیار بزرگ جلوه دادند تا با استفاده از آن طرف داران انگلیس را به طور گسترده و جدی تحت تعقیب و پی گرد قانونی قرار دهند. طبيعتاً اردغان از این فرصت برای تضعیف نمودن رقیب اش گولن نیز تا جای ممکن استفاده خواهد نمود، یعنی تا جائی که امریکا برایش اجازه دهد.

بازداشت هزاران تن تا کنون دلیل روشن این ادعا است، و اما انگلیس؛ اگرچه مستقیماً با بکارگیری خباثت و مکر خودش این نقشه و اسالیب و وسائل آن را طراحی نکرده، بلکه آن را به طرف داران اش واگذار نموده است، ولی باز هم آن را تعقیب و بررسی خواهیم کرد. بناً بعید به نظر نمی رسد اوضاع را از نزدیک زیر نظر گرفته و برای اعاده بخشی از هیبت طرف داران اش عکس العمل مناسب نشان دهد. این چیزی است که امریکا و اردغان انتظار دارند، چنان چه اوباما نشست شورای امنیت ملی را جهت بررسی حوادث ترکیه برگزار نمود، انگار این حوادث قلب امنیت ملی امریکا را هدف قرار داده باشد! هدف امریکا از این کار آماده گی برای جلوگیری از عکس العمل های بین المللی بود. هم چنین اردغان به مردم توصیه نمود تا در میدان های بزرگ شهرها، میدان های هوائی و مساجد حضور داشته باشند تا راه را برای هر گونه عکس العملی از جانب طرف داران انگلیس و وابسته گان آنان ببندند.

6-      در اخیر باید گفت آنچه اتفاق افتاد بسیار درد آور بود، زیرا خون های ریخته شده خون ما بود و نه خون انگلیس و امریکا و ویرانی هائی که در ساختمان ها، میدان های هوائی و اماکن عمومی رونما گردید، در سرزمین ما بود و نه در امریکا یا انگلیس، و به همین ترتیب لحظاتی که این تلاش نافرجام در آن رخ می داد لحظات تلخ و تاریکی بود که سرزمین و مردم خودمان طعم تلخ آن را چشیده و آن را سپری می نمودند و این بسی اندوه بار و دردناک است.

در عین حال و در میان این تاریکی یک روشنائی نیز به چشم می خورد، هرچند این روشنائی ضعیف به نظر می رسد، اما امیدوار کننده است و آن این که مردم در حالی وارد جاده ها گردیدند که فریاد یا الله یا الله و الله اکبر الله اکبر را سر می دادند، زیرا کودتاگران سکولار بودن شان را به صراحت اعلان نمودند و این کار احساسات مردم مسلمان ترکیه را برانگیخت و باعث شد مردم وارد جاده ها شده و در برابر تانک ها قرار گیرند و فریاد پاسداری از دین شان را سر دهند. قرار گرفتن مردم در برابر  کودتای نظامی بیشتر به خاطر تنفر داشتن از سکولريزم و سيکولارها بود تا دوستی با اردغان و نظام حکومت اش. اگرچه مردم به گونه احساساتی برعلیه سکولريزم قیام نمودند، اما این در حالی است که هم نظام حاکم سکولار است و هم کودتاگران و باید دانست که سکولريزم هرکجا باشد شر است.

تفاوت این است که سکولرهای کودتاگر احساسات اسلامی مردم ترکیه را تحریک نمودند، زیرا این کودتا رد پای مصطفی کمال و پیروان و یاران او را تعقیب می نماید و مردم از کینه و مکر آنان برعلیه اسلام آگاه می باشند. اما سکولريزم نظام حاکم با رنگ و بوی اسلامی پوشش داده شده و این باعث شده احساسات مردم با آن کنار آمده و در برابر آن تحریک نگردد. حالا تصور کنید چه اتفاقی خواهد افتاد اگر مسلمانان در چنین حالاتی زیر سایه دولت حق و عدالت به سر برند، دولت خلافت راشده بر منهج نبوت، دولتی که مردم را براساس عدالت و احسان رهبری نموده و احکام الهی را در میان شان برپا داشته و جهاد فی سبیل الله را به کمک آنان از سر گیرد و در نتیجه توسط این دولت در دنیا با عزت و سر بلند زندگی نموده و در آخرت کامیاب و سر افراز باشند؟

آری! مسلمانان در چنین صورتی با جان و مال خویش، با احساسات و افکار خویش، با پوست و استخوان خویش و خلاصه با تمام دار و ندارشان از دولت خلافت پاسداری خواهند نمود. شکی نیست که مسلمانان امت خیر و برکت بوده و بهترین امتی می باشند که برای هدایت جهانیان بر انگیخته شده اند(كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ)، این امت خیر به خواست الله متعال به زودی شاهد حاکمیت شریعت الهی خواهد بود؛ خلافت راشده ای که بیرق رسول الله صلی الله علیه وسلم را بر فراز سرزمین های اسلامی بر افراشته و مسلمانان جهان در سایه آن آرام خواهند گرفت و این کار بر الله عزیز و توانا دشوار نیست.

 

Last modified onپنج شنبه, 26 ژانویه 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه