شنبه, ۱۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۲/۲۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

قحطی در غزه: جــان مــادران و نــوزادان را مـی‌گــیرد!

(ترجمه)

خبر:

مؤسسه اونروا (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی که توسط سازمان ملل در سال ۱۹۴۹ تأسیس شد) هشدار داد که ۱۵ هزار زن باردار در نوار غزه به دلیل حملات شدید رژیم یهود در آستانه گرسنگی مطلق قرار گرفته‌اند. این هشدار در پیامی از حساب رسمی این آژانس در پلتفرم اکس منتشر شد و به فاجعه انسانی ناشی از سیاست گرسنگی و تشنگی اعمال‌شده توسط رژیم یهود در غزه اشاره گردید. طبق گزارش‌ها، حدود ۵۰ هزار زن باردار در غزه وجود دارند و پیش‌بینی می‌شود در ماه دسامبر ۴ هزار مورد تولد در این منطقه رخ دهد. (به نقل از خبرگزاری آناتولی، با اندکی تصرف)

تبصره:

زنان غزه، هم‌چون دیگر مردم این منطقه، قربانی جنایات و خشونت‌های رژیم یهود در جنگ وحشیانه و بی‌رحمانه غزه شده‌اند. این زنان و کودکان‌شان، حتی پیش از تولد، بهای سنگینی را پرداخته‌اند. آنان نه تنها از قتل، جراحت، و از دست دادن عزیزان رنج برده‌اند؛ بلکه تلخی آوارگی و زندگی در چادرهای فرسوده و مراکز اسکان فاقد امکانات اولیه زندگی نیز بر دوششان سنگینی کرده است. علاوه بر این، گرسنگی مداوم ناشی از محاصره کامل، که مانع ورود غذا و دارو به منطقه شده، بر شدت مصیبت‌هایشان افزوده است. کمبود امکانات و عدم دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی، در کنار هدف قرار گرفتن بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، شرایط را برای آنان وخیم‌تر کرده است. حتی پزشکان و کادرهای پزشکی و امدادی نیز از حملات در امان نمانده‌اند. تمامی این مشکلات، همراه با پیامدهای روانی ناشی از وضعیت فاجعه‌بار، زندگی این زنان را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.

پزشکان هشدار داده‌اند که گرسنگی و سوء تغذیه تهدیدی بزرگ برای زنان باردار و نوزادان تازه متولد شده در غزه به شمار می‌آید، در حالی که شمار تولد جنین‌های مرده و نوزادان با وزن پایین و مشکلاتی هم‌چون لاغری و تأخیر در رشد در حال افزایش است. بر اساس تحقیقی که شبکه الجزیره در سپتامبر گذشته انجام داده، از تاریخ 7 اکتبر 2023، نوار غزه شاهد افزایش قابل توجهی در تعداد کودکان مبتلا به نقص‌های مادرزادی بوده است. طبق آمار رسمی و گزارش‌های پزشکی، 172 مورد نقص مادرزادی در نوزادان تازه متولد شده طی ماه‌های ژوئن، جولای و اگست 2024 در بیمارستان ناصر ثبت شده که از این تعداد، 20 درصد آن‌ها فوت کرده‌اند. علاوه بر این، تعداد این نقص‌ها در شمال نوار غزه افزایش چشمگیری داشته است، اما به دلیل تخریب بیمارستان الشفاء و فروپاشی سیستم بهداشتی و مدیریتی در این منطقه، آمار دقیق در دسترس نیست و بسیاری از موارد به درمانگاه‌های خصوصی منتقل شده‌اند.

دکتر حاتم ظهیر، رئیس بخش نوزادان در بیمارستان التحریر برای زنان و زایمان در مجمع ناصر پزشکی، تأکید کرد که تعداد نوزادان مبتلا به نقص‌های مادرزادی، به ویژه بیماری‌های قلبی، مشکلات دستگاه تناسلی و اندام‌های تحتانی، به طور قابل توجهی در حال افزایش است. این وضعیت در جنوب غزه نیز از شمال آن متفاوت نیست، به طوری که دکتر ماهر قواع، متخصص زنان و زایمان در مجمع پزشکی ناصر ، افزایش قابل توجهی در تعداد موارد نقص‌های مادرزادی در نوزادانی که در بیمارستان اصلی جنوب نوار غزه به دنیا آمده‌اند، تأیید کرده است.

پزشکان علت افزایش موارد نقص‌های مادرزادی در میان نوزادان غزه را طبق تحقیق شبکه الجزیره به مواد منفجره‌ای نسبت می‌دهند که بر این منطقه فرود آمده‌اند. این مواد حاوی سموم خطرناک و بسیاری از آن‌ها سلاح‌های بین‌المللی ممنوعه هستند. علاوه بر این ویروس‌های شیوع یافته در منطقه، شرایط بهداشت ضعیف، سوء تغذیه مادران و کمبود مواد غذایی در دوران بارداری، هم‌چنین نبود آب آشامیدنی سالم برای زنان باردار، از دیگر عواملی هستند که وضعیت را تشدید کرده‌اند. پزشکان هم‌چنین به کمبود مراقبت‌های بهداشتی و عدم دسترسی زنان باردار به داروهای حمایت از بارداری و ویتامین‌ها در دوران بارداری اشاره کرده‌اند. شرایط دشوار زندگی در خیمه‌ها و تکرار آوارگی‌ها نیز مشکلات را بیشتر کرده است. علاوه بر این، تعداد بالای سقط جنین‌ها در میان زنان باردار به دلیل انفجارها، ترس و آوارگی‌ها رخ داده است و همچنین سقط جنین‌های ناشی از نقص‌های مادرزادی نیز افزایش یافته است. این تنها بخشی از رنج‌هایی است که زنان غزه تحت ظلم و جنایات رژیم یهود، خیانت و توطئه حاکمان کشورهای مسلمان و سکوت و ترک حمایت امت اسلامی و ارتش‌های آن متحمل می‌شوند. علاوه بر این، کشورهای غربی که هم‌پیمان رژیم یهود در جنایات آن هستند و مؤسسات آن‌ها از جمله سازمان ملل و دیگر نهادهای زنان و حقوق بشری، سیاست دروغ، فریب و معیار دوگانگی را در پیش گرفته‌اند. در حالی که این سازمان‌ها هم‌اکنون کمپینی تحت عنوان "16 روز مبارزه با خشونت علیه زنان" راه‌اندازی کرده‌اند، اما در عین حال گوش خود را به روی جنایات رژیم یهود علیه زنان و کودکان غزه بسته‌اند و حتی از آن حمایت کرده و در آن همدست هستند.

وقت آن رسیده که امت اسلامی و اهل قدرت، غبار ذلت و خواری را از خود بزدایند و برای یاری رساندن به برادرانشان در غزه برخیزند، پیش از آنکه روزی برسد که این مادران و کودکان‌شان در روز قیامت در برابر شما قرار گیرند و از شما شکایت کنند که امت اسلامی ما را در سختی تنها گذاشت.

نویسنده: برائت مناصره

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

چهارشنبه، ۴ دسامبر ۲۰۲۴

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

رویدادهای سوریه و سقوط نظام اسد

  • نشر شده در سیاسی

جواب سوال

 

 سوال:

روزنامهٔ الشرق الأوسط در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۴ نوشت: نظام اسد سقوط کرد: مخالفین سوریه امروز، یکشنبه، اعلام کردند که دمشق را آزاد کرده و حکومت رئیس‌جمهور بشار اسد را که ۲۴ سال به طول انجامیده بود، سرنگون کرده‌اند. در بیانیهٔ مخالفین که از طریق تلویزیون رسمی پخش شد، آمده است: "به لطف الله سبحانه وتعالی شهر دمشق آزاد شد و طاغوت بشار اسد سرنگون گردید". همچنین مخالفین اعلام کردند که تمام زندانیان آزاد شده‌اند.

هیئت تحریر الشام حمله‌ای را در شمال سوریه با عنوان «دفع تجاوز» از تاریخ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ آغاز کرد و پس از آن، ارتش ملی سوریه حمله‌ای تحت عنوان «طلوع آزادی» را در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴ انجام داد. در جریان این حملات، حلب و تمام مناطق ادلب سپس شهرهای حماه و حمص و امروز نیز دمشق به کنترول درآمدند و تمامی این پیشروی‌ها در حدود ده روز رخ داد. حقیقت این رویداد در سوریه چیست؟

تشکر از شما!

جواب:

برای روشن شدن موضوع، لازم است به حقایق زیر توجه کنیم:

 اول: گروه‌های که حمله را آغاز کردند: بر اساس گزارش بی‌بی‌سی در تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۴، گروه‌های شرکت‌کننده در حمله عبارت‌اند از: «اتاق عملیات الفتح المبین» که توسط هیئت تحریر الشام رهبری می‌شود و شامل جبههٔ ملی آزادی‌بخش تحت حمایت ترکیه و گروه "جیش العزة" است. همچنین، «ارتش ملی سوریه» که نمایندهٔ ائتلافی از گروه‌های مخالفین تحت حمایت ترکیه است اما در اتاق عملیات الفتح المبین مشارکت ندارد. بنابراین، اکثر گروه‌های شرکت‌کننده در این حمله، گروه‌های وابسته به ترکیه و تحت حمایت این کشور هستند. ارتش ملی، ساخته و پرداخته‌ی ترکیه است و هیئت تحریر الشام نیز زیر نظر و تحت کنترول ترکیه فعالیت می‌کند. نزدیکی و هماهنگی میان این هیئت و ترکیه، امری است که توجه هر ناظری را به خود جلب می‌کند.

دوم: این تحرکات در آغاز، بیشتر شبیه به پیامی تنبیهی برای بشار اسد بود، زیرا او به درخواست‌های اردوغان پاسخ نداد. اردوغان از ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، خواسته بود که در تسریع مذاکرات عادی‌سازی روابط میان آنکارا و دمشق تلاش کند و بشار اسد را ترغیب کند تا دعوت اردوغان برای دیدار را بپذیرد (خبرگزاری رویترز، ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴). اما بشار نه‌تنها از این درخواست‌ها استقبال نکرد، بلکه خواستار خروج نیروهای ترکیه از سوریه شد و شروطی تعیین کرد که موجب تأخیر در روند مذاکرات گردید. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه و میانجی این گفتگوها، نیز این مسئله را تأیید کرد و در ۱ نوامبر ۲۰۲۴ به روزنامه حریت ترکیه گفت: بشار خواستار خروج نیروهای ترکیه می‌باشد و حضور نیروهای ترکیه در شمال سوریه، اصلی‌ترین مانع در این مسیر است. این رفتار باعث خشم اردوغان شد و به هیئت تحریر الشام و ارتش ملی چراغ سبز نشان داد تا حملات خود را آغاز کنند. (منابعی از مخالفین که با دستگاه استخباراتی ترکیه در ارتباط هستند به دویچه‌ولهٔ آلمان در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴ اعلام کردند که آنکارا برای این حمله چراغ سبز نشان داده است).

سوم: هرچند این تحرکات در ابتدا با هدف آزادسازی مناطق جهت کاهش تنش اطراف ادلب و در واکنش به بی‌اعتنایی بشار اسد به پیشنهادهای ترکیه برای مذاکره و دستیابی به یک راه‌حل سیاسی میان او و مخالفین آغاز شد، اما به سرعت از این چارچوب فراتر رفت. بخش‌های وسیعی از مردم سوریه که سال‌ها از ظلم و سرکوب بشار رنج می‌بردند، این فرصت را غنیمت شمرده و در تمامی جبهه‌ها قیام خود را آغاز کردند. این حرکت‌ها به مناطق کاهش تنش در اطراف ادلب محدود نماند، بلکه به تمامی مناطق سوریه گسترش یافت. از سوی دیگر، ارتش سوریه که خود نیز تحت ظلم و فشار بشار قرار داشت و انگیزه‌ی برای دفاع از او نداشت، به طور پیوسته عقب‌نشینی کرد. با این عقب‌نشینی‌ها، نیروهای مردمی که قیام کرده بودند، توانستند پس از مناطق کاهش تنش، به سرعت وارد حلب، حماه و سپس حمص شوند. در نهایت، این موج مردمی به دمشق رسید. تمامی این پیشروی‌ها با سرعتی خیره‌کننده و در مدت تنها ده روز از آغاز این تحرکات در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ به وقوع پیوست.

چهارم: مواضع طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی

  1. ایران و روسیه:  ایران و روسیه به شدت از تحولات اخیر در سوریه غافلگیر شدند. روسیه فوراً تدابیر امنیتی در پایگاه هوایی حمیمیم و بندر طرطوس را تقویت کرد و در همین راستا تماس‌های میان دو کشور برقرار شد. به گزارش خبرگزاری آناتولی در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، وزیر امور خارجهٔ ایران، عباس عراقچی، و همتای روسی او، سرگئی لاوروف، دربارهٔ تحولات سوریه به رایزنی پرداختند. در واکنش به این رخدادها، ایران تلاش‌های دیپلماتیک خود را برای توقف درگیری‌ها و رفع تنش‌ها با ترکیه افزایش داد. در همین راستا، عباس عراقچی در ۲ دسامبر ۲۰۲۴ به آنکارا سفر کرد و با وزیر امور خارجهٔ ترکیه، حقان فیدان، دیدار کرد. از سوی دیگر، حقان فیدان با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجهٔ امریکا، گفتگو کرد و تأکید نمود که: «فرآیند سیاسی میان نظام و مخالفین باید به نتایجی ملموس و مثبت منجر شود تا صلح و ثبات در سوریه برقرار گردد.» (خبرگزاری آناتولی، ۱ دسامبر ۲۰۲۴)
  2. و اما ترکیه:  ترکیه خواستار دستیابی به یک راه‌حل سیاسی از طریق مذاکرهٔ مسالمت‌آمیز با بشار اسد بود، همان‌گونه که امریکا نیز چنین تمایلی داشت. اما بشار اسد تصور می‌کرد که می‌تواند از این وضعیت امتیازاتی به دست آورد و به همین دلیل، پاسخ‌های او به پیشنهادهای اردوغان همراه با تعلل و طفره‌رفتن بود. بشار گمان می‌کرد که این رفتار خشم امریکا را برنمی‌انگیزد. با این حال، این رفتار باعث نارضایتی اردوغان شد. او با جلب موافقت امریکا تصمیم گرفت به بشار درسی بدهد تا مذاکرات در فضایی پیش برود که در ظاهر، پیروزی از آن اردوغان باشد. به همین دلیل، ترکیه گروه‌های مخالفین را به آغاز حملات ترغیب کرد و آن‌ها را با تسلیحات و اطلاعات استخباراتی لازم حمایت نمود.

 الف: اردوغان در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴، پس از دیدار با ولادیمیر پوتین در حاشیهٔ نشست بریکس در کازان، به خبرنگاران گفت: «از رئیس‌جمهور روسیه، پوتین، درخواست کردم که برای تسریع مذاکرات عادی‌سازی روابط میان آنکارا و دمشق تلاش کند و بشار اسد، دعوت من برای دیدار را بپذیرد.» (خبرگزاری رویترز، ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴).

ب: روس‌ها که به‌عنوان میانجی عمل می‌کردند، چندین بار به اردوغان پاسخ دادند که بشار اسد برای دیدار و عادی‌سازی روابط، شروطی دارد که از جملهٔ آن‌ها خروج نیروهای ترکیه از سوریه است. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجهٔ روسیه، در ۱ نوامبر ۲۰۲۴ به روزنامه حریت ترکیه گفت: «هر دو کشور، ترکیه و سوریه، علاقهٔ جدی به ازسرگیری گفتگوها برای عادی‌سازی روابط نشان می‌دهند، اما مانع اصلی در این مسیر، حضور نیروهای ترکیه در شمال سوریه است». این اظهارات نشان‌دهندهٔ سرسختی بشار اسد است که از اشتیاق شدید اردوغان برای عادی‌سازی روابط بهره‌برداری کرد. او همچنین از حمایت کشورهای عربی از خود سود جست و بر این باور بود که امریکا همچنان به او نیاز دارد، زیرا گزینهٔ جایگزینی برای او نیافته است.

ج: هنگامی که نظام ترکیه از دستیابی به یک راه‌حل مذاکره‌ای با بشار اسد در شرایط موجود ناامید شد، اردوغان موافقت امریکا را برای استفاده از فشار نظامی به‌عنوان مقدمهٔ برای راه‌حل سیاسی کسب کرد. بر این اساس، از ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴، گروه‌های مسلح را برای اعمال فشار بر نظام بشار اسد به حرکت درآورد. این مسئله نشان می‌دهد که نظام ترکیه با صدور مجوز برای این حملات، نقش کلیدی ایفا کرده است. (منابعی از مخالفین که با دستگاه اطلاعاتی ترکیه در ارتباط هستند به دویچه‌ولهٔ آلمان در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴ اعلام کردند که آنکارا برای این حملات چراغ سبز داده است). هدف اردوغان از این اقدام، وادار کردن بشار اسد به نشستن بر سر میز مذاکره، عادی‌سازی روابط با ترکیه و مصالحه با مخالفین بود تا در نهایت، یک راه‌حل سیاسی مطابق با خواسته‌های امریکا شکل گیرد. اردوغان این تحول را «مرحلهٔ جدید» برای سوریه توصیف کرد. او در تماس تلفنی خود با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، تأکید کرد: «سوریه وارد مرحلهٔ جدید شده که با آرامش مدیریت می‌شود.» (عربی۲۱، ۵ دسامبر ۲۰۲۴).

 ۳- اما امریکا:از حملهٔ مخالفین سوریه غافلگیر نشد. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی امریکا، اظهار داشت: «بهره‌برداری مخالفین مسلح سوری از شرایط جدید ما را شگفت‌زده نکرد.» (الجزیره نت، ۱ دسامبر ۲۰۲۴). امریکا نگرانی خاصی ابراز نکرد. طبق گزارشی که الجزیره نت در تاریخ ۱ دسامبر ۲۰۲۴ از کاخ سفید منتشر کرد: ما وضعیت سوریه را تحت نظر داریم و طی ۴۸ ساعت گذشته با چندین پایتخت منطقه‌ای ارتباط برقرار کرده‌ایم. همچنین، شان سافیت، سخنگوی شورای امنیت ملی امریکا، بیان کرد: «ایالات متحده همراه با شرکا و هم‌پیمانان خود خواستار کاهش تنش، حفاظت از غیرنظامیان و اقلیت‌ها، و آغاز یک روند سیاسی جدی و معتبر است که بتواند این جنگ داخلی را برای همیشه از طریق یک راه‌حل سیاسی مطابق با قطعنامه شماره ۲۲۵۴ شورای امنیت پایان دهد.» (آر تی، ۱ دسامبر ۲۰۲۴). الجزیره نیز در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۲۴ گزارش داد: «وزارت امور خارجه امریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد: "تنش کنونی، نیاز فوری به یک راه‌حل سیاسی به رهبری سوری‌ها را بیش از پیش نمایان می‌سازد، راه‌حلی که مطابق با قطعنامهٔ شماره ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل باشد."» این قطعنامه که در سال ۲۰۱۵ تصویب شد، به اجرای  پروسۀ صلح در سوریه اشاره دارد که تاکنون عملی نشده است. طبق مفاد این قطعنامه، مذاکرات صلح سوریه می‌بایست از جنوری ۲۰۱۶ آغاز می‌شد و ضمن تأکید بر این‌که ملت سوریه سرنوشت کشور را تعیین می‌کند، بر تشکیل یک دولت انتقالی، برگزاری انتخابات با نظارت سازمان ملل و توقف فوری هرگونه حمله علیه غیرنظامیان تأکید کرده بود. در تاریخ ۴ دسامبر ۲۰۲۴، الحره گزارش داد: «بلینکن تأکید کرد که مهم‌ترین اقدام در حال حاضر، پیشبرد یک روند سیاسی بر اساس قطعنامهٔ شورای امنیت است تا به جنگ داخلی سوریه پایان داده شود.» خبرگزاری "الانباء" نیز در تاریخ ۷ دسامبر ۲۰۲۴ گزارش داد: «وزارت امور خارجه ترکیه اعلام کرد که ما به بلینکن تأکید کردیم دولت سوریه باید گفت‌وگو با مخالفین را آغاز کند.»

۴- رژیم یهود: یورونیوز عربی در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴ گزارش داد: «بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر (رژیم اسرائیل)، سه‌شنبه شب گذشته در یک سخنرانی برای (اسرائیلی‌ها) اعلام کرد که آتش‌بس با حزب‌الله را پذیرفته است. او در این سخنرانی به بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، اشاره کرد و گفت: "اسد با آتش بازی می‌کند." تنها چند ساعت بعد از این اظهارات، گروه‌های سوریه حمله‌ای هماهنگ را علیه نیروهای اسد در شمال سوریه آغاز کردند، که سؤالات زیادی را به همراه داشت. نتانیاهو همچنین یک نشست امنیتی ویژه درباره تحولات شمال سوریه برگزار کرد؛ اقدامی که رسانه‌های اسرائیلی آن را برای چنین موضوعی غیرمعمول توصیف کردند.» الجزیره نت در تاریخ ۱ دسامبر ۲۰۲۴به نقل از روزنامهٔ یدیعوت آحارونوت گزارش داد: «ارتش (رژیم اسرائیل) جلوی فرود یک هواپیمای ایرانی در سوریه را گرفت، زیرا احتمال می‌داد این هواپیما تسلیحاتی برای حزب‌الله لبنان حمل می‌کرد.» به نظر می‌رسد حکومت یهود تلاش دارد بازگشت گستردهٔ ایران به صحنهٔ سوریه را با بهانهٔ حمل تسلیحات برای حزب‌الله متوقف کند و از تمرکز نظامی ایران یا حزب‌الله در سوریه و لبنان جلوگیری نماید. 

پنجم: خلاصه: با توجه به توضیحات بالا، نتایج به این صورت است: 

  1. ترکیه، با پشتیبانی امریکا، مسئول آغاز حملات به مناطق کاهش تنش در سوریه بوده است.
  2.  هدف، آغاز یک روند سیاسی جدی و ورود به مرحله‌ای جدید برای شکل‌دهی نظام جدید در سوریه است. بعضی از اظهارات مسؤولین امریکایی و ترک را در این مورد به عنوان نمونه تکرار می‌کنم: شان سافیت، سخنگوی شورای امنیت ملی امریکا، گفته است: «ایالات متحده، همراه با شرکا و هم‌پیمانان خود، خواستار کاهش تنش، حفاظت از غیرنظامیان و اقلیت‌ها، و آغاز روندی سیاسی جدی و معتبر است که بتواند این جنگ داخلی را یک‌بار برای همیشه از طریق یک راه‌حل سیاسی مطابق با قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت پایان دهد.» (آر تی، ۱ دسامبر ۲۰۲۴). رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در ۵ دسامبر ۲۰۲۴ گفت: «سوریه وارد مرحله‌ای جدید شده که با آرامش مدیریت می‌شود.» (عربی۲۱).
  3. اگرچه جزئیات راه‌حل مورد نظر آنها مشخص نشده، اما وضعیت فعلی و تعدد نیروهای درگیر نشان می‌دهد که امریکا و متحدانش به دنبال ایجاد یک نظام ائتلافی در سوریه هستند. این نظام از گروه‌های مختلف تشکیل شده و جایگزین دولت فعلی می‌شود. همچنین، مناطقی با خودمختاری مشابه منطقه کردستان عراق در این نظام پیش‌بینی خواهد شد.
  4. امریکا که هدایت این روند را بر عهده دارد، راه‌حلی ارائه می‌کند که منافع حکومت یهود را تضمین کند. این هدف در توافق آتش‌بس میان یهود و لبنان در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ منعکس شده است؛ توافقی که هم‌زمان با آغاز درگیری‌ها در سوریه اعلام شد. هدف اصلی جلوگیری از بازگشت قدرتمند نظامی ایران به صحنهٔ سوریه برای حمایت از حزب‌الله و قطع ارتباط نظامی زمینی بین ایران و حزب‌الله لبنان است.

این نکات، مقصود اصلی اظهارات مقامات امریکایی و ترکی درباره آغاز حملات در سوریه را آشکار می‌سازد.

 ششم: در پایان، آنچه امروز در سوریه رخ می‌دهد، از خون‌های ریخته شده، خانه‌های ویران‌شده و خانواده‌های آواره، حقیقتاً دردناک است؛ به‌ویژه که هدف از این فجایع، دستیابی به یک راه‌حل سیاسی و آغاز مرحله‌ای جدید است که تفاوت چندانی با نظام‌های سیکولار موجود در سرزمین‌های اسلامی ندارد. این شرایط پس از آن ایجاد شد که کفار استعمارگر و وابستگان آنان توانستند یک قرن پیش نظام حکومتی اسلام (خلافت) را نابود کنند. از آن زمان، امت  اسلامی همچون سفره‌ای برای هجوم دشمنان گشوده شده‌اند.

با این وجود، امت اسلامی بار دیگر به عزت و افتخار پیشین خود بازخواهد گشت، و خلافت راشده به اراده الهی برپا خواهد شد. اما سنت الهی بر این است که فرشتگان از آسمان برای برپایی خلافت فرود نیایند، در حالی که ما بی‌تفاوت نشسته‌ایم. بلکه این مسئولیت بر دوش مردانی است که به پروردگارشان ایمان دارند و در مسیر حق هدایت بیشتری یافته‌اند.

چنین افرادی، چه در ارتش باشند و چه در میان مخالفان، حتی اگر تعدادشان اندک باشد، وجود دارند. نگاهی به رویدادهای ده روز اخیر نشان می‌دهد کسانی که علیه نظام مقاومت می‌کنند، فقط گروه‌های نیستند که با حمایت ترکیه و امریکا برای دستیابی به تغییرات سیکولار وارد عمل شدند. بلکه گروه‌های دیگری نیز در این رویارویی حضور دارند؛ افرادی که از ظلم و ستم نظام به تنگ آمده‌اند و برای تحقق خواسته‌های مردم  مسلمان سوریه به میدان آمده‌اند.

به این افراد خطاب می‌کنیم: تمام تلاش خود را به کار گیرید تا نقشه‌های سیاسی سیکولار و فاسدی را که کفار استعمارگر و وابستگانشان دنبال می‌کنند، ناکام شود. مبادا فداکاری‌های شما بی‌ثمر بماند و به فراموشی سپرده شود! پس به یاری کسانی بشتابید که برای برپایی حکومت اسلامی و خلافت راشده تلاش می‌کنند، تا از پاداش بزرگ و پیروزی عظیم بهره‌مند شوید. در این صورت، شما از کسانی خواهید بود که به آنان بشارت داده شده است:

﴿نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾
ترجمه: نصرت از جانب الله سبحانه و تعالی و پیروزی‌ای نزدیک است، و به مؤمنان بشارت ده.

ششم جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری

۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

شکوه دوبارۀ انقلاب شام و سازش دشمنان

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پس از توقف جبهه‌ها به مدت پنج سال، در تاریخ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴م، آغاز یک عملیات نظامی علیه رژیم جنایت‌کار اعلام شد. این عملیات که با عنوان «بازدارندگی تجاوز» انجام می‌شود، شامل چندین گروه نظامی مختلف بوده و از حومه غربی حلب، که تحت کنترل هیئت تحریرالشام است، آغاز گردید. اهداف این عملیات به‌طور خلاصه عبارت‌اند از: «متوقف کردن تجاوزات رژیم جنایت‌کار، دور کردن خطر شبه‌نظامیان ایرانی از مناطق آزادشده و ایجاد شرایط مناسب برای بازگشت مردم به سرزمین‌شان». چند روز بعد، عملیات دیگری با عنوان «فجرالحریة» در حومه شمالی حلب، که تحت کنترل ارتش ملی است، آغاز شد.

به‌محض آغاز درگیری‌ها، مردم دوباره شور و اشتیاق انقلاب نخست را بازیافتند و صدای تکبیرها بار دیگر به گوش رسید. مبارزان صادق و مجاهدان، با اراده‌های قوی و عزم بلند، صحنه‌هایی از حماسه و دلاوری را در آزادسازی مناطق، روستاها و شهرها از کنترل رژیم جنایت‌کار رقم زدند. به‌ویژه با لطف الله سبحانه وتعالی و باز شدن درهای رزق و غنائم از دشمن، شامل انواع سلاح‌ها و هم‌چنین حمایت و پشتیبانی گسترده مردم از آن‌ها در تمامی ابعاد، موفق شدند شهر حلب را آزاد کنند و سپس شهرهای سراقب، معرة النعمان، خان شیخون و تعداد زیادی از شهرها و روستاهای حومه حلب و ادلیب را از سیطره رژیم خارج کنند. الله سبحانه وتعالی فتح بیشتری نصیب آن‌ها کرد و مناطق یکی پس از دیگری سقوط کردند، به‌طوری‌که تا لحظه نگارش این مقاله به مشارف شهر حماه رسیدند و در این مسیر، بسیاری از روستاها و شهرهای حومه آن را آزاد کردند.

این در حالی است که قهرمانان حمص و درعا هم‌زمان تلاش کردند و با حمله به پست‌های امنیتی و پادگان‌های نظامی دشمن، غرور رژیم را در خاک مالیدند. این اقدامات، ترس واقعی را در دل پایگاه مردمی رژیم جنایت‌کار، سربازان و شبه‌نظامیانش ایجاد کرد. تمام این پیشرفت‌ها باعث شد که امریکا و ابزارهایش، یعنی حکومت‌های وابسته در منطقه، از ترس، اعلام حمایت از رژیم جنایت‌کار کنند و با شعار مبارزه با «تروریسم» و حفظ تمامیت ارضی و استقلال سوریه به میدان آیند.

هیچ چیز بیشتر از اظهارات جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی امریکا، این حقیقت را نشان نمی‌دهد که پیمان‌کار اصلی امریکایی نقش‌های کثیف را میان بازیگران کوچک تقسیم می‌کند. وی گفت: «ما تحولات سوریه را از نزدیک زیر نظر داریم و با شرکای خود در منطقه در ارتباط هستیم». هم‌چنین وزارت خارجه ترکیه اعلام کرد که «درگیری‌ها در سوریه تشدیدی نامطلوب است». وزیر خارجۀ ترکیه نیز به همتای امریکایی خود گفت: «ما خواهان یک روند سیاسی میان دولت سوریه و مخالفان برای بازگرداندن صلح هستیم».

البته این همان نیرنگ جنایت‌کاران است، ولی مکر الله سبحانه وتعالی برتر از مکر آنان است.

حرکت و خیزش مبارک امت و نتایج آن اثبات‌کنندۀ همراهی الله سبحانه وتعالی با بندگانش است  و هم‌چنین نشان‌دهندۀ جوهرۀ واقعی انقلابیون و مجاهدانی است که سربازان الله هستند و هرگز ظلم و ستم را تحمل نمی‌کنند. این حرکت هم‌چنین ناتوانی دشمنان امت را در شکستن ارادۀ مردم انقلابی شام و ایمان آن‌ها به توانایی‌شان برای ایجاد تغییر، آشکار می‌سازد.

در میان این رویدادها و تحلیل‌های گوناگون، یک واقعیت ثابت و حقیقت سیاسی روشن وجود دارد: رژیم جنایت‌کار فرسوده و سست است، پایه‌های آن ترک خورده و حتی ضعیف‌تر از خانۀ عنکبوت است؛ هرچند تلاش کند با ادعاهای دروغین خود را به‌عنوان شیر خروشان جلوه دهد. اگر امریکا ابزارهای خود را از میان دشمنان و حتی (دوستان) و هم‌چنین توطئه‌ها و تصمیمات کنفرانس‌ها برای حمایت از این رژیم به‌کار نگرفته بود، این رژیم مدت‌ها پیش سقوط کرده بود.

به همین دلیل، شایسته است که انقلابیون صادق و مجاهدان آزاد بدون توقف مسیر خود را ادامه دهند تا این رژیم فروپاشیده را پیش از آن‌که نفس تازه کند، در مناطق حساسش مانند ساحل ضعیف و پایتختش دمشق که صحنه نبرد نهایی خواهد بود، متزلزل کنند.

با این حال، در حالی که در فضای پیروزی به سر می‌بریم و تنها دو روز از آغاز نبردها گذشته است، بیانیه‌ای شوکه‌کننده از سوی چیزی که به نام «ادارۀ امور سیاسی در مناطق آزادشده» وابسته به «دولت نجات» شناخته می‌شود، صادر شد. این بیانیه روسیۀ صلیبی را، که خون مردم شام را ریخته و آن‌ها را به قتل، آوارگی و تبعید کشانده است و هم‌چنان به این جنایات ادامه می‌دهد، «شریکی احتمالی برای ساختن آینده روشن» توصیف کرده و از آن دعوت کرده است که «منافع خود را به رژیم اسد یا شخص بشار گره نزند»!

این نویسندگان بیانیه چگونه می‌توانند خون‌هایی را که ریخته شد، اعضایی را که از هم جدا شدند و ناموس‌هایی را که هتک حرمت شد، نادیده بگیرند؟ چگونه بازارها، شفاخانه‌ها/بیمارستان‌ها و مکاتب/مدارسی را که ویران شدند، فراموش می‌کنند؟ جای تعجب نیست، زیرا چند هفته پیش احمد طعمه، رئیس هیئت مذاکره‌کننده موسوم به «اپوزیسیون» در آستانه، با وقاحت از روسیه خواسته بود که «نقش بیشتری در نزدیک کردن دیدگاه‌های اپوزیسیون و رژیم ایفا کند»!

این اظهارات باعث شد که مردم و تحلیل‌گران پرسش‌هایی دربارۀ ماهیت این نبرد مطرح کنند: آیا این یک نبرد صادقانه و مستقل است یا با چراغ سبز امریکا و ترکیه برای پیشبرد راه‌حل سیاسی طراحی‌شده توسط امریکا، برای تثبیت رژیم جنایت‌کار سکولار و پایان‌دادن به انقلاب، انجام شده است؟ برخی تحلیل‌گران که به «چراغ سبز» اشاره کرده‌اند، معتقدند که کسانی که این چراغ سبز را داده‌اند، انتظار نداشتند اوضاع تا این حد از کنترل خارج شود و خطوط دفاعی رژیم فرو بریزد، به‌ویژه با وجود توانایی‌ها، امکانات و شرایط مناسب انقلابیون که علیه دشمن شان به کار گرفته شده است.

اما به‌طور خلاصه، بدون شک این نبرد نتیجۀ فشار رأی عام و افکار عمومی حامی انقلاب برای بازکردن جبهه‌ها و بازگرداندن تصمیم‌گیری سیاسی و نظامی، به‌ویژه با توجه به وخامت وضعیت رژیم در تمامی زمینه‌ها و درگیر شدن متحدانش، روسیه، ایران و حزب آن در لبنان، در مشکلات خودشان است.

هر توطئه‌ای که دشمنان ما علیه انقلاب ما ترتیب دهند، باید با آگاهی و بیداری انقلابیون و اقدامات آن‌ها در میدان برای خنثی کردن این توطئه‌ها مواجه شود.

آنچه انقلابیون و مجاهدان امروز در سرزمین شام از صبر، پایداری، دلاوری‌ها، فداکاری‌ها، خون‌ها و اعضای از دست رفته تقدیم می‌کنند، باید ثمرش برای اسلام باشد، نه برای دشمنان آن. این تلاش‌ها باید برای سرنگونی رژیم جنایت‌کار باشد، نه برای نشستن با آن بر سر میز سازش‌های سیاسی کثیفی که امریکا به دنبال تحقق آن است و از طریق ابزارهای خود، به‌ویژه رژیم ترکیه که واسطۀ مصالحه با طاغوت اسد است، برای اجرای آن فشار می‌آورد.

آزادی‌خواهان امت دریافته‌اند که ضرورت و حتمیت ادامه مبارزه با رژیم بدون توقف پیش از آنکه مجال نفس کشیدن پیدا کند، امری اجتناب‌ناپذیر است. باید دژهای کاغذی آن را که در آن‌ها پناه گرفته، به لرزه درآورد، نه این‌که با ذلت و خواری برای این یا آن دولت، که همگی دشمن اسلام و انقلاب شام هستند، اعتبارنامه تقدیم کرد. این دولت‌ها، رژیم‌ها و سازمان‌های بین‌المللی کینه‌توزانه علیه اسلام و انقلاب شام شبانه‌روز در حال دسیسه‌چینی هستند تا ما را به رژیم جنایت‌کار بازگردانند و راه‌حل‌های بین‌المللی مرگ‌باری را برای از بین بردن انقلاب شام تحمیل کنند.

به انقلابیون و مجاهدان آزاد خود می‌گوییم: مراقب باشید، بسیار مراقب باشید از دسیسه‌هایی که برای خفه کردن انقلاب و فداکاری‌های جهاد شما طراحی شده‌اند! شما نگهبانان اسلام و امید انقلاب بعد از الله سبحانه وتعالی هستید. برکت الله را همراه خود سازید و با گام‌های استوار به سمت جنوب، به سمت پایتخت دمشق، پیش بروید تا میز توطئه‌گران را واژگون کنید و رژیم جنایت‌کار را به خاطره‌ای از گذشته تبدیل کنید. باشد که الله سبحانه وتعالی ما را بر ویرانه‌های این رژیم نابودشده به حاکمیت اسلام و خلافت راشده بر منهج نبوت گرامی دارد؛ زیرا تنها همین امر شایستۀ مردم شام و فداکاری‌های آنان است. الله سبحانه وتعالی ولی این امر و قادر به انجام آن است.

برگرفته از شمارۀ 524  جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد ناصر شیخ عبدالحی

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

سخنان رهبر ایران؛ تلاش ناکام برای پنهان کردن رسوایی‌ها و خیانت‌های آشکار به جهان اسلام!

 (ترجمه)

خبر:

رهبر ایران، علی خامنه‌ای، در سخنرانی خود در برابر اعضای گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به سپاه پاسداران در تهران به تصمیم دادگاه جنایی بین‌المللی در مورد بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل، واکنش نشان داد. او این تصمیم را ناکافی دانست و بر لزوم صدور حکم اعدام برای نتانیاهو تاکید کرد. خامنه‌ای هم‌چنین از محاکمه و صدور حکم اعدام برای دیگر مقامات اسرائیلی که در جنایات جنگی در غزه و لبنان دست دارند، حمایت کرد و افزود که اسرائیل مرتکب جنایات سنگینی علیه بشریت شده است. (گرفته‌شده از پایگاه خبری سپوتنیک با تصرفات جزئی(

تبصره:

غرب با استثمار منابع طبیعی سرزمین‌های اسلامی، پایه‌های اساسی اقتصاد خود را بنا نهاد و برای دستیابی به این منابع تحت عنوان «گسترش دموکراسی» جنگ‌هایی را آغاز کرد؛ جنگ‌هایی که به کشته شدن میلیون‌ها مسلمان منجر گردید. در واقع غرب هیچ اهمیتی به ریخته شدن خون مسلمانان نمی‌داد و تنها هدفش تسلط بر منابع آنان بود. گواه آشکار این بی‌توجهی، سخن وینستون چرچیل نخست‌وزیر پیشین بریتانیا است که گفته بود: «ارزش یک قطره نفت برابر با ارزش یک قطره خون است.» این جمله به‌وضوح نشان می‌دهد که جان مسلمانان برای غرب هیچ ارزشی نداشته است.

وقتی مسلمانان به حملات وحشیانۀ استعمارگران واکنش نشان دادند، غربی‌ها برای سرکوب‌کردن این واکنش‌ها نهادهایی را ایجاد کردند که حکام دست‌نشانده به آن‌ها رجوع کنند. هدف این نهادها این بود که مسلمانان را از مسیر اصلی مبارزه منحرف کرده و خشم آن‌ها را با تصمیمات این سازمان‌ها فرو بنشانند تا تحت سلطۀ غرب باقی بمانند. یکی از این نهادها محکمه/دادگاه جنایی بین‌المللی است؛ اما این محکمه هیچ‌گونه قدرت اجرایی ندارد و ارتباط نزدیکی با قدرت‌های غربی، به ویژه کشورهای اروپایی دارد حتی آمریکا که عضو آن نیست، در راستای منافع خود و متحدانش مانند اسرائیل به طور فعال در این مسائل دخالت می‌کند. این خود نشان می‌دهد که این نهادها در واقع ابزارهایی در دست استعمارگران برای کنترل مسلمانان هستند.

تصریح اخیر علی خامنه‌ای، رهبر ایران، درباره حکم دادگاه جنایی بین‌المللی و سکوت نسبی ایران در قبال جنایات «کیان یهود» از زمان آغاز عملیات «طوفان الاقصی» در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که شامل کشتار، ویرانی، آوارگی، گرسنگی و ترس‌افکنی بوده نشان‌دهنده تلاش او برای توجیه رفتار خود است. این در حالی است که اسرائیل در این جنگ جنایات گسترده‌ای مرتکب شده و خامنه‌ای هنگام حمله اسرائیل به لبنان، هیچ کمکی به حزب مورد حمایت خود (حزب‌الله) نکرده و کشورش را در وضعیت بحرانی تنها گذاشت. اکنون که این موضوع برای مسلمانان آشکار شده است، خامنه‌ای چنین اظهاراتی را مطرح می‌کند تا خود را از مسئولیت آن مبرا کرده و واکنشی در برابر اسرائیل نشان دهد.

در آغاز حمله اسرائیل به غزه، در تاریخ ۱۶ نوامبر ۲۰۲۳، خبرگزاری‌هایی مانند رویترز به نقل از مقامات ایران و حماس، گزارش‌هایی منتشر کردند که اشاره داشتند علی خامنه‌ای رهبر ایران، در دیدار با اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۲۳ در تهران از او خواسته است صدای افرادی را که در داخل جنبش فلسطینی خواستار ورود ایران و حزب‌الله با تمام توان به جنگ علیه اسرائیل هستند، خاموش کند؛ لذا اگر کسی تصور کند رهبر ایران چنین بیانیه‌ای را به عنوان واکنشی جدی علیه یهود صادر کرده است، یا فاقد بینش سیاسی است یا دچار ساده‌لوحی شده است.

بنابراین، سخنان رهبر ایران تلاشی برای توجیه رسوایی‌هایی است که ایران گرفتار آن شده است. اما مسلمانان دیگر با چنین گفته‌هایی فریب نخواهند خورد، زیرا حقیقت اکنون برای آنان آشکار شده است. واقعیت این است که جهان اسلام از طریق عملیات «طوفان الاقصی» به روشنی به خیانت تمام حکام مسلمان، به‌ویژه حکام ایران پی برده است. در آینده، زمانی که خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت برپا شود، استعمارگران و همکاران‌شان به حساب خواهند رسید و دولت خلافت به مشیت الهی نجات‌بخش بشریت خواهد بود.

نویسنده: رمضان أبو فرقان

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

مهار ایران از طریق عراق

(ترجمه)

خبر:

یکی از منابع العربیه نت و الحدث نت خطوط کلی رویکرد دونالد ترامپ را تشریح کرده است. این منبع که نخواست نامش فاش شود، گفته است که تمرکز این رویکرد در درجه اول بر ایران است، نه عراق. ترامپ و مشاورانش به مقابله با ایران اصرار دارند و اولین گام در این مسیر، جلوگیری از استفاده ایران از خاک عراق برای قاچاق نفت و سوءاستفاده از سیستم بانکی و مالی عراق برای انتقال غیرقانونی دالر آمریکاست. به گفته این منبع، جلوگیری از ورود تسلیحات ایرانی به عراق، سوریه و لبنان، یکی از اهداف مستقیم آمریکا خواهد بود. حتی اگر اقدام مستقیمی در زمینه تسلیحات صورت نگیرد، ترامپ احتمالاً راه را برای رژیم یهود باز خواهد کرد تا حملات خود را علیه ایران و گروه‌های وابسته به آن در خاک عراق گسترش دهد. (منبع: العربیه نت، 30 نوامبر 2024، با تلخیص)

تبصره:

ایران نظامی است که خود را وارد بازی موش و گربه کرده و نقش موش را پذیرفته است. این دولت همواره بین سیاست‌های متغیر دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریکا دست‌خوش تغییر می‌شود. در دوران رؤسای جمهور دموکرات، مانند اوباما که در سال ۲۰۱۵ توافق هسته‌ای را امضا کرد و بایدن که تحریم‌های نفتی را کاهش داد، نفس راحتی می‌کشد و قدرت‌نمایی می‌کند. اما در زمان جمهوری‌خواهان، مانند ترامپ شرایط برعکس می‌شود؛ او قاسم سلیمانی را در عراق ترور کرد و در سال ۲۰۱۸ از توافق هسته‌ای خارج شد.

امروز، پس از پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴، ایران خود را در موقعیتی می‌بیند که گویی باید او را به‌عنوان قیم و تصمیم‌گیرنده خود بپذیرد. این کشور عملاً در هیچ عرصه‌ای توان انجام هیچ کاری را ندارد و تنها منتظر است تا ببیند چه سرنوشتی برایش رقم خواهد خورد، انگار که تنها امیدش فرار از این وضعیت است.

برای همین، از حزب خود در لبنان خواسته است که تنش‌ها را با رژیم یهود کاهش دهد. حتی پس از حمله‌ای عمیق از سوی این رژیم، ایران پاسخی نداد و فقط از حزبش خواست آتش‌بس را رعایت کند. اما رژیم یهود که به‌خوبی از این بازی «موش و گربه» آگاه است، به آتش‌بس اهمیتی نمی‌دهد و به حملات خود در لبنان ادامه می‌دهد. برای آن‌ها ایران تهدید جدی نیست و ضعف و ناتوانی آن با وجود ارتشی بزرگ و هزاران موشک، آشکار شده است. رژیم یهود می‌داند که این ارتش بیشتر برای مسائل داخلی یا مناطقی مثل سوریه طراحی شده و توانایی مقابله با آن‌ها را ندارد.

ترامپ امروز اعلام کرده که قصد دارد محاصره ایران را از خاک عراق آغاز کند تا آن را کامل مهار کند. ایران هم به دنبال راهی برای فرار به جایی غیر از عراق است تا بتواند نفت خود را صادر کرده و معاملات مالی دالری‌ خود را انجام دهد. اما نه توان کنار گذاشتن این معاملات را دارد و نه می‌تواند دولت‌ها را قانع کند که با وجود تحریم‌های آمریکا – که آن‌ها را سرنوشتی محتوم می‌داند – نفتش را بخرند.

این نمونه‌ای از بزرگ‌ترین نظام‌های زیان‌بار در سرزمین‌های اسلامی است؛ پس درباره نظام‌هایی که کوچک‌تر و ضعیف‌تر از آن هستند چه می‌توان گفت ؟

نویسنده: بلال التمیمی

مترجم: طه خالدی

1 دسامبر 2024

ادامه مطلب...

سایه مرگ و جنون: بحران خودکشی و اختلالات روانی در میان سربازان رژیم یهود!

 (ترجمه)

خبر:

با گذشت ۴۱۴ روز از حملۀ اسرائیل به نوار غزه و گسترش درگیری‌ها به لبنان، گزارش‌های منتشرشده از رژیم یهود نشان می‌دهند که نیروهای اشغالگر با تلفات انسانی گسترده‌ای مواجه شده‌اند. از ابتدای جنگ، اسامی ۸۰۴ نظامی، شامل سربازان و افسران کشته‌شده، منتشر شده است. این آمار تنها به کشته‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه بسیاری از نیروهای اشغالگر نیز با اختلالات روانی جدی روبرو شده‌اند و برخی از آن‌ها حتی تمایل به خودکشی نشان داده‌اند. طبق گزارش‌ها، تعداد سربازان معلولی که تحت درمان قرار دارند به ۷۰ هزار نفر رسیده است. هم‌چنین، از آغاز جنگ در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، بیش از ۸۶۶۳ مورد زخمی ثبت شده است که ۳۵ درصد از آن‌ها در حال درمان اختلالات روانی هستند. کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که تا پایان سال جاری، حدود ۴۰ درصد از افرادی که به بیمارستان منتقل می‌شوند، به مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی دچار خواهند بود. علاوه بر این، بیش از ۱۰ هزار سرباز ذخیره برای دریافت خدمات بهداشت روانی درخواست داده‌اند. گزارش‌ها هم‌چنین از خودکشی حداقل ۶ سرباز در ماه‌های اخیر خبر می‌دهند. خانواده‌های ۹۸ درصد از این سربازان اعلام کرده‌اند که اعضای خانواده‌شان به دلیل خدمت نظامی دچار آسیب‌های روانی یا ذهنی شده‌اند. این وضعیت نشان‌دهنده بحران‌ها و چالش‌های جدی در زمینه بهداشت روانی نیروهای نظامی رژیم یهود است.

تبصره:

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللهُ عَلِيماً حَكِيماً﴾ [نساء ۱۰۴]

ترجمه: و در تعقیب و جستجوی دشمن سستی نکنید.اگر شما (هنگام رویاروی با دشمن) متحمل درد و رنج می شوید، آنان نیز همانند شما درد و رنج می کشند؛ ولی شما از الله امیدی دارید که آن‌ها ندارند و الله دانای حکیم است.

با وجود ادعای «کیان یهود» – با تمام اعضا، احزاب و نیروهایش – مبنی بر این‌که قدرتی شکست‌ناپذیر است و توانایی نابودی هر مخالفی را دارد، این رژیم در تلاش است تا حقیقت خسارت‌های سنگینی را که در جنگ وحشیانه خود علیه غیرنظامیان بی‌دفاع غزه متحمل شده است، پنهان کند و خود را هم‌چون شیر مغرور جلوه دهد.  اما در عین حال، آمارهای تکان‌دهنده و نگران‌کننده‌ای را منتشر می‌کند که در آن نقش قربانی را ایفا می‌کند و به حال و احوال خود می‌گرید، به امید این‌که جنایاتش در غزه را توجیه کند و نظر عمومی جهان را منحرف کرده و حمایت آن‌ها را جلب کند، در حالی که آن‌ها خود مجرمان اصلی هستند.

خسارت‌های اعلام‌شده به‌روشنی نشان می‌دهد که رژیم یهود نه‌تنها توانایی جنگیدن ندارد، بلکه حتی در برابر فشارها نیز نمی‌تواند ایستادگی کند، هرچند که ادعای خلاف این را مطرح می‌کند. این رژیم، در میان کشتارها و قتل‌عام‌هایی که با حمایت آمریکا و دیگر کشورهای غربی علیه مردم بی‌گناه – از جمله زنان، کودکان و سالمندان – انجام می‌دهد، کاملاً افسارگسیخته عمل می‌کند. حال اگر روزی جنگی واقعی رخ دهد و با یک ارتش مسلمان مواجه شوند، چگونه می‌توانند مقاومت کنند؟

آن‌چه این حقیقت را تلخ‌تر می‌کند، این است که تمام این جنایات در برابر چشمان ارتش‌های مسلمان اتفاق می‌افتد. با این حال، ارتش‌های مسلمان با بهانه‌هایی غیرقابل قبول و غیرمنطقی از انجام وظیفه‌ای که در برابر این ارتش ناتوان و بزدل یهود چندان دشوار نیست، شانه خالی می‌کنند!

این خسارت‌ها در رسانه‌ها به‌طور اغراق‌آمیز بزرگ‌نمایی می‌شود تا این‌گونه القا شود که آسیب‌هایی که به یهود وارد می‌شود، معادل آسیب‌هایی است که آن‌ها به مسلمانان وارد می‌کنند. هدف از این تبلیغات، کنترل واکنش افکار عمومی نسبت به وقایعی که در سرزمین مقدس فلسطین بر مردم مسلمان می‌گذرد، جلوگیری از خشم نیروهای مخلص در ارتش‌های مسلمان و توجیه ادامه جنایات رژیم یهود است.

بنابراین باید همواره دیدگاه شرعی در ذهن امت و ارتش‌های مسلمان زنده باشد؛ این‌که ریختن خون یک مسلمان نزد الله سبحانه وتعالی از تخریب کعبه اهمیت بیشتری دارد و خون هیچ کدام از کفار جهان با خون یک مسلمان قابل مقایسه‌نست، چه رسد به خون کسانی که مورد غضب الهی قرار گرفته‌اند (یهود)! بنابراین، بر جامعه و ارتش‌های مسلمان واجب است که روح شهیدانی را که تعداد آن‌ها از پنجاه هزار نفر فراتر رفته است، شاد کنند و به‌طور جدی برای انتقام خون آن‌ها تلاش کنند. هم‌چنین باید برای یک نبرد بزرگ آماده شوند، نبردی که امت اسلام با یهود روبرو می‌شود و آنان را نابود می‌کند؛ همان‌گونه که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده‌اند:

«تُقَاتِلُكُمْ الْيَهُودُ فَتُسَلَّطُونَ عَلَيْهِمْ، حَتَّى يَقُولَ الْحَجَرُ: يَا مُسْلِمُ هَذَا يَهُودِيٌّ وَرَائِي فَاقْتُلْهُ» (متفق علیه)

ترجمه: هرگز قیامت برپا نمی‌شود تا آن‌که مسلمانان و یهودیان بجنگند، تا جایی که اگر یهودی برای پنهان شدن از مسلمانان بگریزد و پشت سنگی برود، الله آن سنگ را به زبان می‌آورد و مسلمان را صدا می‌زند که یک یهودی پشت اوست، تا بیاید و او را بکشد.

نویسنده: بلال مهاجر_ ولایه پاکستان

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

علم با نام الله؛ راه نجات و بازگشت به هویت اصیل!

  • نشر شده در تثقیفی

(ترجمه)

یادگیری و طلب علم تنها راه دستیابی به معرفت است. چگونه ممکن است انسانی در این دنیا بدون دانش و فرهنگی که مسیر زندگی او را مشخص کند، زندگی کند؟ دانشی که رفتار او را نظم ببخشد تا از سردرگمی و نوسان میان راه‌های گوناگون رهایی یابد!

اما آیا هر دانش و فرهنگی که می‌آموزیم، ما را به مسیر درست هدایت می‌کند؟ اگر علم نتواند ما را به حقیقت برساند، پس هدف از یادگیری آن چیست؟ و اگر علم از ابتدا به یک معلم واحد وابسته بوده باشد، وقتی معلمان متعدد شوند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ )۱) خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ )۲) اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ )۳) الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (۴) عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ. [علق: 1-5]

ترجمه: (ای محمد! بخوان چیزی را که به تو وحی می‌شود. آن را بیاغاز و) بخوان به نام پروردگارت. آن که (همه‌ی جهان را) آفریده است. انسان را از خون بسته آفریده است. بخوان! پروردگار تو بزرگوارترو بخشنده‌تر است (از آنچه تو می‌انگاری. بعد از این، بزرگواری‌ها و بخشنده‌گی‌ها از او خواهی دید که تعلیم قراِئت در برابر آن‌ها ساده و ناچیز است.) همان خدائی که به وسیله‌ی قلم (انسان را تعلیم داد و چیزها به او) آموخت. بدو چیزهائی را آموخت که نمی‌دانست.

بلی، هر علمی هرچند ارزشمند به نظر برسد، اگر با نام الله سبحانه وتعالی آغاز نشود، در میزان حقیقت بی‌ارزش است؛ چرا که تنها الله سبحانه وتعالی است که به انسان دانش عطا کرده و این دانش به انسان حقیقت وجود او را در این دنیا و نیز حقیقت قبل و بعد از آن را آشکار می‌سازد، همان مسئله اساسی که انسان همواره در جستجوی پاسخ آن است؛ از کجا آمده‌ام؟ چرا آمده‌ام؟ و به کجا خواهم رفت؟

انسان از خالق خود آموخت که آغاز او از علقه‌ای بوده است؛ قطره‌ای خون بسته که در رحم قرار گرفته، این شناخت، او را از تکبر و خودبزرگ‌‌بینی بازمی‌دارد و به تواضع وادار می‌کند، انسان با اختیار خود در برابر کرامت سر تعظیم فرود می‌آورد، با وجود ضعف ذاتی‌اش، به خالق بزرگی که به او آنچه را نمی‌دانست آموخت.

عظمت این دانش در این است که به‌وسیله قلم ثبت و مستند شود. از همین رو، الله سبحانه وتعالی به پیامبرش ﷺ دستور داد که هر آیه‌ای از قرآن که بر او نازل می‌شود، بنویسد. این وحی الهی راهی یگانه و روشن را برای بشریت تعیین کرد؛ راهی که هرکس خواهان رستگاری است، باید از آن پیروی کند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَأَنَّ هذا صِرَاطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ [أنعام: 153]

این راه (که من آن را برای‌تان ترسیم و بیان کردم) راه مستقیم من است (و منتهی به سعادت هردو جهان می‌کردد. پس) از آن پیروی کنید و از راه‌های (باطلی که شما را از آن نهی کرده‌ام) پیروی نکنید که شما را از راه الله (منحرف و) پراکنده می‌سازد.

هر دانشمندی، حتی اگر دانش او به بلندای زیر عرش الهی برسد، اما نتواند حقیقتی را که فراتر از عرش است درک کند و به جای تواضع، به دستاوردهای خود تکبر ورزد، در گمراهی است و شایسته نام دانشمند نیست. چنین فردی با وجود اوج گرفتن در علم، دوباره به چیزهای بی‌ارزش مانند صلیب، ماده یا زندگی گذرای  دنیا گرایش پیدا می‌کند و آن‌ها را سجده می‌کند؛ دنیایی فانی که  قیمت ندارد تنها در ارتباط با حقیقت پیش از آن و سرنوشت پس از آن معنا و ارزش دارد.

شگفت‌آور است امتی که روزگاری با فرهنگ و تمدن خود ملت‌ها را رهبری می‌کرد و جهان را با عدالتش روشن می‌ساخت، امتی که هر کاری از خوردن و نوشیدن گرفته تا کار و تلاشش را با نام الله سبحانه وتعالی آغاز می‌کرد، اکنون علمی را دنبال می‌کند که از زندگی و ارزش‌هایش جداست. این امت به فرهنگی بی‌ارزش و آلوده، یعنی فرهنگ دشمن استعمارگر تن داده است؛ فرهنگی که به مدارس/مکاتب ما نفوذ کرده و ‌اجبار به فرزندانمان تحمیل می‌شود، گویی تنها فرهنگ برتر است ؛این در حالی است که تاریخ پرافتخار خود را فراموش کرده‌ایم؛ تاریخی که در آن علم و دانش همیشه با نام الله سبحانه وتعالی آغاز می‌شد!

نویسنده: سعادت خشارم

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

پیشینه رژیم یهودی در اختطاف کودکان و انجام آزمایش‌های پزشکی بر آنان

  • نشر شده در سیاسی

 

(ترجمه)

در نتیجه جنگ کنونی، بیش از ۴۰ هزار فلسطینی شهید شده و حدود ۱۰۰ هزار زخمی شده‌اند. هم‌چنین گزارش‌هایی از ناپدید شدن هزاران کودک فلسطینی ارائه شده است، در حالی که شواهد عینی حاکی از این است که برخی از این کودکان نزد نظامیان رژیم یهودی هستند. این موضوع پس از آن فاش شد که یک سرباز رژیم یهودی (که بعدها در خان‌یونس کشته شد) به یکی از دوستان خود اعتراف کرد که نوزاد فلسطینی را از غزه ربوده است.

بر اساس گزارشی از سازمان نجات کودکان تحت عنوان «کودکان مفقود در غزه» تخمین زده شده که حدود ۲۱ هزار کودک در غزه پس از تجاوز رژیم یهودی ناپدید شده‌اند، از جمله برخی از موارد اختطاف و بازداشت‌های اجباری و ظالمانه، رژیم یهودی سابقه طولانی در قتل، اختطاف و سوءاستفاده از کودکان دارد، حتی برای انجام آزمایش‌های پزشکی و اگر این کودکان یهودی نیز باشند.

در دسامبر ۲۰۱۶ و پس از فشار افکار عمومی و رسانه‌ها، آرشیف رژیم یهودی ۳۵۰۰ پرونده، حاوی ۲۱۰ هزار سند، درباره ناپدید شدن کودکان یمنی در سرزمین‌های اشغالی را باز کرد. خانواده‌های این کودکان حتی پس از گذشت بیش از نیم قرن از رسیدن آن‌ها به سرزمین‌های اشغالی، هنوز از سرنوشت فرزندان خود اطلاعی ندارند. این اسناد شامل تبادل اتهامات میان مقامات دولتی و فرار از مسئولیت بوده و نیز از برنامه سازمان‌یافته برای اختطاف کودکان یمنی برای یهودیانی که فرزندی نداشتند، پرده برداشت.

بر اساس گزارش سایت «واینت» تحت نظر پزشکان و نهادهای اجتماعی، کودکان یمنی با این ادعا که به درمان نیاز دارند، از مادران شان جدا کرده، سپس به خانواده‌های یهودی و آمریکایی برای فرزندخواندگی داده می‌شدند. برخی از این کودکان به عنوان نمونه برای آزمایش‌های دارویی استفاده شدند، زیرا به گفته روزنامه «اسرائیل هیوم»، کودکان یمنی از نظر ارزش اجتماعی کمتر از کودکان اشکنازی (یهودیان غرب و اروپا) محسوب می‌شدند.

تحقیقات هم‌چنین دخالت یک روحانی یهودی در این اقدامات اختطاف را افشا کرد. در توجیه ناپدید شدن کودکان بیمار، اغلب از دشواری تلفظ نام‌های یمنی و تفسیر آن توسط کارکنان صحی سخن گفته می‌شد (گفته می‌شد: نمی‌توان شش نام پی ‌در پی را تشخیص داد) هم‌چنین ادعا می‌شد که مراقبت‌های بهداشتی بهتر، باعث شده والدین نتوانند فرزندان خود را بشناسند. برخی افشا کردند که «اشکنازی‌های سفیدپوست مرگ کودکان یمنی را جعل می‌کردند، در حالی که آن‌ها را می‌دزدیدند؛ زیرا خودشان فرزندی نداشتند.»

این اسناد نشان می‌داد که بیمارستان روان‌پزشکی «ایتانیم» کودکان خوردسال را مورد پذیرش قرار داده و ادعا می‌کرد که آن‌ها به بیماری‌های روانی مبتلا هستند. این کودکان سال‌ها تحت درمان نگهداری شده و آزمایش‌هایی بالای آن‌ها انجام می‌شد. این وقایع در دهه پنجاه میلادی رخ داده است، یعنی دورانی که بیش از هزار کودک یمنی و بالکانی به طور ناگهانی از اردوگاه‌های مهاجران یهودی ناپدید شدند.

تبصرۀ الوعی: این رژیم یهودی است، بلایی پیچیده و مرکب؛ قومی که به دروغگویی و تهمت شهرت دارند، مورد غضب الهی هستند و الله سبحانه وتعالی وعده داده که در اخر الزمان کسانی را بر آنان مسلط کند که آنان را به عذابی سخت گرفتار سازند، به سبب صفاتی که دارند، آنان دشمنان بشریت هستند؛ از این رو، از سوی تمامی ملت‌ها طرد و عذاب شده‌اند. پایان آنان و آسایش بشریت از دست آنان به دست مسلمانان خواهد بود، و این وعده‌ای راستین از جانب الله سبحانه وتعالی است.

 

برگرفته از شماره 458-459 مجله الوعي - سال سی‌ونهم، ربیع‌الاول – ربیع‌الثانی 1446 ه.ق، مصادف با اکتبر – نوامبر 2024 میلادی

مترجم: محمد علی مطمئن

 

ادامه مطلب...

گزارش حقوقی از فجایع شکنجه در زندان‌های رژیم یهود پرده برداشت

  • نشر شده در سیاسی

 

(ترجمه)

جنگ ويران‌گر نسل‌کشی درحال جریان رژیم یهودی علیه نوار غزه، بار دیگر از جنایات و اعمال شکنجۀ رژیم یهود که به‌طور سیستماتیک و با حمایت قانونی علیه مسلمانان فلسطینی انجام می‌شود، پرده برداشت. این جنایات، آزادی کامل مجرمان را تضمین کرده و اخیراً در پی افشای جنایات صورت‌گرفته در پایگاه نظامی بدنام «سدیه تیمان» در جنوب سرزمین‌های اشغالی، بار دیگر آشکار شده است.

در آغاز جنگ، رژیم یهودی این پایگاه نظامی را به مرکز بازداشت در صحرای النقب تبدیل کرد که در ۳۰ کیلومتری غزه به سمت شهر بئر السبع قرار دارد. بسیاری از بازداشت‌شدگان غزه، از جمله کودکان، جوانان و سالخوردگان، به این مکان منتقل شدند.

گزارش‌های حقوقی و رسانه‌ای تأیید کرده‌اند که نظامیان رژیم یهودی در این زندان، مرتکب نقض‌های شدید حقوق بشری علیه زندانیان شده و انواع شکنجه و تحقیر را بر آن‌ها اعمال کرده‌اند. تعداد زندانیان فلسطینی در زندان‌ها و اردوگاه‌های بازداشت رژیم یهودی به ۹۶۲۳ نفر رسیده است که از این تعداد، ۴۷۸۱ نفر بدون هیچ‌گونه محاکمه، اطلاع‌رسانی درباره اتهامات یا حتی حق دفاع از خود، بازداشت شده‌اند. هم‌چنین، خانواده‌های آن‌ها و یا هیچ مرجع دیگری در خصوص محل نگهداری این افراد آگاهی ندارند.

مرکز (اسرائیلی) اطلاعات حقوق بشر در سرزمین‌های اشغالی تحت نام  (بتسلیم) در گزارشی که مبتنی بر شهادت ۵۵ اسیر فلسطینی پس از آزادی از زندان‌های رژیم یهودی است، تأیید کرده که این افراد تحت شکنجه، تجاوز جنسی، تحقیر و گرسنگی قرار گرفته‌اند. این گزارش که در قالب ۹۰ صفحه و با عنوان «به جهنم خوش آمدید: تبدیل زندان‌های اسرائیلی به شبکه‌ای از اردوگاه‌های شکنجه» منتشر شده، به زبان‌های عبری، انگلیسی و عربی ارائه گردیده است. این گزارش به شرایط غیرانسانی نگهداری اسیران فلسطینی در زندان‌های رژیم یهودی از تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ می‌پردازد. زندان‌هایی که به اردوگاه‌های شکنجه تبدیل شده‌اند و هرکس که وارد آن‌ها می‌شود، محکوم به تحمل شدیدترین درد و رنج عمدی و مستمر است. در این گزارش تأکید شده که عملکرد سیستماتیکی از آزار و شکنجه مداوم شامل خشونت‌های سخت و خودسرانه، تجاوز جنسی، تحقیر، گرسنگی عمدی، شرایط بهداشتی نامطلوب، محرومیت از خواب، منع عبادت، مجازات در حین عبادت، ضبط تمام وسایل شخصی و مشترک و ممانعت از دریافت درمان مناسب در این زندان‌ها حاکم است.

تبصرۀ الوعی: این خلق‌وخوی یهودیان در برخورد با مسلمانان است (کسانی که دشمنی‌شان از همه بدتر است) اما مسلمانان، دین‌شان آنان را به برخورد انسانی و با اخلاق با اسیران فرا می‌خواند؛ چیزی که ما آن را در تاریخ مشاهده نمودیم و امروز نیز شاهد آن هستیم. این امر نشان می‌دهد که دین اسلام، دین الهی و انسانی است که دچار نژادپرستی یا تحریف نشده است. در مقابل، دین یهودی به دینی خاص برای افراد سرکش و تحریف‌شده تبدیل شده است.

برگرفته از شماره 458-459 مجله الوعي - سال سی‌ونهم، ربیع‌الاول – ربیع‌الثانی 1446 ه.ق، مصادف با اکتبر – نوامبر 2024 میلادی

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

اعلامیه درگذشت یکی از حاملین دعوت

 

یکی از بزرگ‌مردان اسلام و از پیشگامان نخستین حزب‌التحریر در لیبی، مهندس علی محمد کجیجی، به لقای پروردگارش شتافت، از الله متعال برای او رحمت و رسیدن به جنت مسئلت داریم، او به یارانش هم‌چون: محمد مهذب حفاف، حسن کردی، عبدالله مسلاتی، عبدالرحمن بیوض، صالح نوال، خلیفه کمیشی، عبدالله حموده، ماجد قدسی، عمرو نامی، محمد عمر نعاس و بسیاری دیگر که هرگز در دین الله تغییر و تبدیل ایجاد نکردند و آن را به بهایی از این دنیای فانی نفروختند پیوست، ما آنان را نزد الله تطهیر نمی‌کنیم؛ چراکه او عالم به رازها و نیت‌های درونی است.

او، رحمه لله علیه، از کسانی بود که در برابر طاغوت ایستادگی کرد و دنیا او را فریب نداد؛ دنیایی که تنها در اختیار الله متعال است و هیچ‌کس دیگری بر آن مالکیتی ندارد، سخنان این بزرگ‌مرد هم‌چنان ماندگار است؛ زمانی که پس از سپری نمودن 15 سال در زندان و تلاش برای منصرف کردن او از باورهای  اسلامی‌اش، یکی از اعوان طاغوت برای آزادی‌اش آمد و از او پرسید: «آیا نظرت را تغییر داده‌ای، ای کجیجی؟» او جواب داد: «تو اهل رأی نیستی که من با تو بحث کنم.» و سپس 15 سال دیگر را همراه یارانش در زندان گذراند، همان‌گونه که تقدیر الله سبحانه وتعالی چنین رفته بود.

إنا لله وإنا إليه راجعون،  تنها از آن الله است که باقی میماند و همه ما رفتنی هستیم، از الله متعال برای او رحمت و جایگاهی وسیع در بهشت طلب می‌کنیم، از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم او را در کنار یاران و دوستانش در حوض کوثر و در حضور رسول الله ﷺ جای دهد. هم‌چنین برای خانواده، نزدیکان و دوستدارانش صبر و آرامش مسئلت داریم و از الله می‌خواهیم که جای خالی او را با خیر و برکت پر کند.

دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

29 جمادی الاولی 1446هـ.ق

1 دیسمبر2024م

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه