سه شنبه, ۲۴ شوال ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۴/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

(ترجمه)

ای مسلمانان! شما شاهد بودید که پس از به دست گرفتن قدرت توسط ترامپ، دولت او در برگزاری نشست‌هایی با اعضای ائتلاف نظامی چهارگانه (استرالیا، جاپان، هند و آمریکا) برای اجرای استراتژی خود در منطقه اقیانوس هند و آرام تأخیر نداشت. هدف اصلی این استراتژی آمریکایی در منطقه، مقابله با چین و جلوگیری از برپایی خلافت است.

همچنین می‌دانید که آمریکا استعمارگر، از طریق مزدورانش در سراسر جهان، جنگی علیه اسلام به راه انداخته تا ظهور نظام اسلامی یعنی خلافت را به تأخیر اندازد و سلطه خود بر کشورهای اسلامی را حفظ کند؛ اما این جنگ شکست خورده است، چرا که آمریکا که از رژیم یهود مجرم حمایت می‌کند، سربازان خون‌خوار و مزدوران سیاسی و فرهنگی او، از نظر اعتبار چیزی ندارند. پیامبر ﷺ فرموده است:

«...ثُمَّ تَكُونُ مُلْكاً جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ». (رواه أحمد)

به اذن الله تحقق بشارت پیامبر ﷺ تنها مسأله زمان است. بنابراین، از فرزندان خود که به اسلام علاقه‌مندند بخواهید که قدرت را به حزب‌التحرير واگذار کنند تا خلافت برپا شود:

﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾ [انفال: ۳۶]

ترجمه: قطعاً کسانی که کافر شده اند، اموالشان را برای آنکه مانع از راه الله شوند خرج می کنند، پس به زودی همه آن را خرج می کنند، سپس برایشان حسرتی خواهد شد و بعد شکست خواهند خورد و کافران به سوی جهنّم محشور می شوند.

برگرفته از شماره 534 جریده الرایه

ادامه مطلب...

(ترجمه)

تنها راه‌حل مسئله فلسطین، برچیدن کامل رژیم صهیونیستی از سرتاسر فلسطین به دست ارتش‌های امت اسلامی و بازگرداندن این سرزمین به آغوش اسلام در سایه خلافت راشده است؛ خلافتی که پایه‌های آن در حال استحکام یافتن بر زمین است. پایگاه‌های مردمی آن در میان مسلمانان گسترش یافته، چراکه الله این فرصت را برای آنان فراهم ساخت تا با چشم خود ببینند که این امر نه‌تنها ممکن، بلکه دست‌یافتنی است. آن‌هم پس از ۱۵ ماه نبرد قهرمانانه مجاهدان غزه، نبردی که در آن، نیروهای کفر، استعمار و رژیم‌های سرسپرده و تسلیم‌شده علیه آنان صف‌آرایی کردند؛ اما نبرد آینده، همچون گذشته، با همان شدت، قساوت و خیانت همراه نخواهد بود، زیرا امروز امت اسلامی از خشم نسبت به یهود، حمایت آمریکا و استعمارگران از آنان و خیانت حاکمان دست‌نشانده‌شان به جوش آمده است.

این حکام نه‌تنها برای ملت‌هایشان رسوا شده‌اند، بلکه اکنون در انتظار روزی هستند که همچون طاغوت‌های پیشینِ جهان عرب سرنگون شوند و سرنوشت آنان چندان دور از سرنوشت دیکتاتور شام نیست. الله متعال فرموده است:

﴿الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفاً﴾ [نساء: ۷۶]

ترجمه: کسانی که ايمان آورده اند، در راه الله جنگ می کنند و کسانی که کافر شده اند، در راه طاغوت جنگ می نمايند. پس بکشيد پيروان و محبّين شيطان را، قطعا کيد شيطان ضعيف است.

برگرفته از شماره 534 جریده الرایه

 

ادامه مطلب...

(ترجمه)

در تاریخ ۵/۲/۲۰۲۵، سایت «روسیه امروز» خبری منتشر کرد که در آن اعلام شد: «دستگاه امنیت فدرال روسیه یک سلول تروریستی وابسته به حزب‌التحرير در شبه جزیره کریمه را از میان برمی‌دارد و پنج نفر را که در حال جذب حامیان حزب ممنوعه در روسیه بودند، دستگیر کرده است». همچنین ویدئویی منتشر شد که عملیات دستگیری و حمله به خانه‌ها را به نمایش می‌گذارد. در این ویدئو مشخص شد که آنچه توسط دستگاه امنیت روسیه در خانه‌های شباب ضبط شده، شامل نسخه‌هایی از قرآن کریم و کتب و جزوات فکری سیاسی اسلامی است که از منشورات شناخته‌شده حزب‌التحرير به شمار می‌روند.

تبصره: روسیه نیز، همچون تمامی حکومت‌های دیکتاتوری و پلیسی، هیچ استدلالی برای مقابله با حزب‌التحریر ندارد. ازاین‌رو، به زور و افترا متوسل می‌شود. متهم کردن حزب‌التحریر به تروریسم، نشانه‌ای از ورشکستگی فکری و ارزشی روسیه است، افترایی آشکار که در حقیقت، خود آن‌ها باید از آن شرم کنند. اگر حاکمان روسیه اندکی خِرد داشتند، حزب را به حال خود می‌گذاشتند تا پیام خود را به مردم برساند و خود نیز به اسلام، دین حق، رحمت و عدالت، روی می‌آوردند و این سرمایه‌داری پوسیده را که زندگی را تباه ساخته و نسل‌ها را نابود کرده و کل جهان را به آتش کشیده است، کنار می‌گذاشتند.

حزب‌التحریر، از نخستین روز تاسیس خود، با الله سبحانه وتعالی عهد بسته که پاسدار امین اسلام باشد، پیام هدایت و نور را به بشریت برساند و بر مسیر حق ثابت‌قدم بماند تا الله متعال آن را با برپایی خلافت راشده‌ی دوم بر منهاج نبوت به پیروزی رساند که به‌زودی، به اذن الله، تحقق خواهد یافت.

برگرفته از شماره 534 جریده الرایه

 

ادامه مطلب...

التماس دولت عراق به رئیس جمهور آمریکا برای نجات از ورشکستگی!

(ترجمه)

خبر:

محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق روز جمعه ۷ فوریه ۲۰۲۵ از دولت ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا درخواست نمود تا معافیت عراق از تحریم‌های مربوط به واردات گاز ایران را تمدید کند، پس از آنکه این معافیت لغو شده بود.

ترامپ اخیراً معافیتی را که به عراق برای واردات برق و گاز از ایران داده شده بود، در چارچوب بسته جدید تحریم‌ها علیه ایران لغو نمود.

السودانی در گفت‌وگویی با شبکه الشرق اظهار داشت: «دولت پیشین آمریکا به ما از این تحریم‌ها معافیت داده بود.» وی در ادامه افزود: «دولت ما تنها به درخواست تمدید این معافیت بسنده نکرد، بلکه اقداماتی برای بهره‌برداری از گازی که همراه با استخراج نفت تولید می‌شود، انجام داده است.» او همچنین تصریح کرد: «عراق چشم‌انداز روشنی دارد تا سال ۲۰۲۸ واردات گاز متوقف خواهد شد و کشور به شکل واضحی به استقلال انرژی دست خواهد یافت.» او تأکید کرد: «در مجموع، ما نیاز داریم که این معافیت در تمام این دوره ادامه داشته باشد.»

السودانی در ادامه گفت: «اتصال شبکه برق با اردن برقرار شده و در حال حاضر غرب عراق از آن انرژی دریافت می‌کند. انتظار می‌رود که در سال جاری، اتصال شبکه برق با کویت و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تکمیل شود. همچنین ما روند عقد قراردادهایی را برای اتصال شبکه برق عراق به عربستان آغاز کرده‌ایم. علاوه بر این، شبکه برق عراق به ترکیه متصل شده و اکنون از آن انرژی دریافت می‌کنیم، و در نتیجه، به شبکه برق اتحادیه اروپا نیز متصل شده‌ایم.»

نخست‌وزیر عراق همچنین افزود: «دولت راه‌حل‌هایی برای این مسئله ارائه کرده است و ما انتظار داریم که دوستان ما در ایالات متحده برنامه‌های دولت عراق را درک کنند و به ما اجازه دهند تا زمان تکمیل پروژه‌های خود، همچنان به گاز ایران متکی بمانیم. پروژه‌هایی که پس از اجرایی شدن آن‌ها، دیگر نیازی به واردات گاز نخواهیم داشت.» (منبع: شفق نیوز)

تبصره:

سال‌هاست که از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ می‌گذرد و هر ساله دولت عراق وعده‌هایی برای حل بحران انرژی کشور می‌دهد. در سال ۲۰۱۲ حسین شهرستانی، معاون نخست‌وزیر وقت در امور انرژی پیش‌بینی کرد که عراق نه‌تنها به خودکفایی کامل در تولید برق خواهد رسید، بلکه قادر به صادرات آن به کشورهای همسایه خواهد بود. اما اکنون با گذشت ۱۳ سال از آن وعده، مردم عراق هم‌چنان با مشکل تأمین برق دست‌وپنجه نرم می‌کنند و به این باور رسیده‌اند که این معضل هرگز در سایه حکومتی فاسد و ناکارآمد حل نخواهد شد. این در حالی است که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار برای تولید برق هزینه شده، اما این هزینه‌ها هیچ نتیجه‌ای در حل بحران نداشته است!

امروز دیگر برای همه آشکار شده که ساختار سیاسی عراق از تار عنکبوت هم سست‌تر است. دولت عراق به مضحکه‌ای تبدیل شده که در سخنان خود از استقلال و حاکمیت ملی دم می‌زند، اما در واقعیت مانند مترسکی بی‌اراده است. این دولت نه در داخل کشور اقتدار دارد -چنان‌که تلاش‌هایش برای کنترل تسلیحات و انحلال گروه‌های مسلح ناکام مانده- و نه در عرصه بین‌المللی، زیرا آمریکا هم‌چنان نفوذ و تسلط کامل بر عراق و اقتصاد آن دارد. نمونه‌ای از این وابستگی، درخواست جو ویلسون، نماینده جمهوری‌خواه کنگره آمریکا برای تحریم بانک دولتی "الرافدین" عراق بود. این درخواست باعث نگرانی کارشناسان اقتصادی شد، زیرا تحریم آن می‌توانست عراق را از نظام بانکی جهانی منزوی کرده و به بخش خصوصی آسیب بزند. در بدترین سناریو، این تحریم‌ها حتی می‌توانستند بحران‌هایی در تأمین حقوق کارکنان دولت و اجرای پروژه‌های عمرانی ایجاد کنند.

ای مردم عراق! آیا برای کشوری غنی همچون عراق، که دومین ذخایر بزرگ نفتی جهان عرب را در اختیار دارد و سال‌هاست که گاز آن به هدر می‌رود، ننگ‌آور نیست که همچنان مجبور به واردات انرژی باشد؟ این در حالی است که همین دولت‌ها در گذشته نظام پیشین عراق را به دلیل وابستگی به واردات انرژی از خارج مورد انتقاد قرار می‌دادند؛ آن‌هم زمانی که کشور تحت تحریم‌های آمریکا بود!

آیا برای مردمی که چنین حکومتی بر آن مسلط شده، ننگ‌آور نیست که در برابر آن سکوت کند؟ آیا وظیفه شما نیست که دست این ستمگران، فاسدان و مزدوران بیگانگان را از سرنوشت خود کوتاه کنید؟

پس دعوت الهی را بپذیرید، حکومت طاغوت را از میان بردارید و شریعت الله سبحانه وتعالی را اقامه کنید که تنها راه نجات و التیام زخم‌های شماست!

احمد الطائی – ولایه عراق

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

13 شعبان 1446ه.ق.

12 فوریۀ 2025م.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

آزاد‌سازی فلسطين از چنگال یهود؛ مکلفیت امت اسلامی!

(ترجمه)

خبر:

رهبر جنبش حوثی‌ها: اگر رژیم اشغال‌گر یهود به تنش‌ها در غزه یا لبنان ادامه دهد، ما آماده‌ایم به طور فوری اقدام به عمل کنیم. (منبع: الجزیره نت، ۱ فوریه ۲۰۲۵)

تبصره:

امت اسلامی ارتش‌های عظیم و قدرت‌های بزرگی در اختیار دارد؛ اما آنچه مانع از تحرک و جهاد در راه الله سبحانه وتعالی می‌شود، به یقین انسان‌های پست و فرومایه‌ای هستند که هیچ کاری جز راضی نمودن دشمنان الله سبحانه وتعالی و دشمنان امت انجام نمی‌دهند. آیا از دشمنی که بالای‌مان بمباران نموده، حقوق را نقض کرده و هرج و مرج به راه می‌اندازد، انتظار خیر می‌رود؟ حتی آتش‌بسی که در لبنان مطرح می‌شود، بیشتر از 120 بار نقض شده است و هنوز زندان‌های رژیم صهیونیستی مملو از ده‌ها هزار مرد و زنِ اسیر است. خانه‌های غزه را با خاک یکسان کرده و با وجود آتش‌بس غزه، به جنین وارد شده و با هم‌پیمانانش در روی زمین فساد و تباهی می‌کنند.  ما اظهارات ترامپ را شنیدیم که به جهانیان گفت؛ کرانۀ باختری را به یهود می‌دهد تا زمینه‌سازی برای کوچ و مهاجرت به باقی مردم فلسطین باشد؛ آیا نیرویی است که او را باز دارد و آیا قدرتی است که وسوسه‌های این انسان شیطان صفت را از بین ببرد؟!

راه‌حل اساسی در حمایت غزه و لبنان براساس اصول و قوانین سازمان ملل، به‌عنوان این‌که غزه وطن مردم غزه و لبنان وطن مردم لبنان نبوده بلکه به اهل قدرت لازم است تا از حمایت به سوی آزادسازی بشتابند؛ همان آزاد‌سازی که ابتدا باید با قطع رابطه با سازمان ملل و نهادهای آن که منحرف و گمراه‌کننده هستند، آغاز شود و پس از آن، دولت خلافت اسلامی که از هویت اسلام  نمایندگی می‌کند باید ایجاد گردد تا همه مسلمانان را در خود جای داده و از آن‌ها حمایت کند. این حمایت باید بر اساس اسلام باشد نه بر اساس ملی‌گرایی فاسد و فسادآور!

الله سبحانه وتعالی مؤمنان را برادر یکدیگر خوانده است نه هم‌وطنان! پس ای فرزندان امت اسلامی، هر مسلمانی در روی زمین از ماست و ما از او هستیم و در شادی و غم با هم شریک‌ هستیم، و دولت خلافت تنها دولتی است که می‌تواند تمام  مسائل امت را حل کند، از جمله آزادسازی سرزمین مبارک فلسطین و تعیین قدس به عنوان پایتخت آن. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ [نور: ۵۵]

ترجمه: الله به آن دسته از شما که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، نوید می دهد که حتماً در زمین به آنان خلافت می بخشد، چنانکه به پیشینیانشان حکومت بخشید و دین‌شان را که برایشان پسندیده است، استوار می سازد و پس از ترس و بیمشان، امنیت و آسودگی خاطر را جایگزینش می گرداند، مرا عبادت می کنند و چیزی را شریکم نمی گردانند و کسانی که پس از این ناسپاسی کنند، فاسق و نابکارند.

نویسنده: سیف مرزوق - ولایه یمن

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

11 شعبان 1446ه.ق

10 فوریۀ 2025م.

مترجم: حسن سلحشور

 

ادامه مطلب...

نحس‌ترین و بدترین شوم تاریخ!

(ترجمه)

خبر:

رئیس‌جمهور آمریکا از دیدگاه خود دربارۀ آیندۀ غزه پرده برداشت و تأکید کرد که آمریکا مسئولیت کنترل این منطقه را بر عهده خواهد گرفت.

تبصره:

عرب‌ها برای بدشگونی، ضرب‌المثل معروفی دارند که می‌گویند: "نحس‌تر از طویس!" اما حالا ثابت شده کسانی هستند که از او هم شوم‌تر و خطرناک‌ترند.

فرعون، خود شاهد معجزۀ الهی بود که دریا شکافته شد؛ اما با تمام حماقت باز هم پا پیش گذاشت و الله سبحانه وتعالی را به مبارزه طلبید. این نهایت حماقت و نادانی بود؛ اما از او احمق‌تر لشکرش بود که بدون فکر کورکورانه به دنبالش رفت و خود را به نابودی کشاند. او بدشگون‌ترین و خطرناک‌ترین فرد زمان خود بود "یک فرمانروای احمق" که نادانی‌اش دیگران را هم به نابودی کشاند و امروزه دنیا شاهد بسیاری از این فرمانرواهای احمق است.

اعلامیۀ ترامپِ احمق درست زمانی مطرح شد که کیان یهود در بحران شدیدی فرو رفته و موجودیتش در خطر است؛ بحرانی که شاید آمریکا هم نتواند آن را کنترل کند؛ اما با یک بازی رسانه‌ای اوضاع را طور دیگری نشان می‌دهند. از یک دروغ، یک واقعیت جعلی می‌سازند تا اذهان را منحرف کنند و افکار عمومی را به سمتی ببرند که آمریکا می‌خواهد. این نمایش هم فشارها را از دوش آمریکا برمی‌دارد و هم دولت در حال سقوط نتانیاهو را حفظ می‌کند تا او را وادار کنند، دقیقاً همان مسیری را برود که آمریکا برای خاورمیانۀ جدید طراحی کرده است.

این اعلامیه مثل یک پرده‌ای از دود است که توجه‌ها را از جنایت وحشیانه‌ای که کیان یهود در غزه با حمایت مستقیم آمریکا مرتکب شدند، منحرف می‌کند. این جنایت بار دیگر نشان داد که این رژیم چقدر ناتوان و وابسته است و اگر حمایت آمریکا، پشتیبانی کشورهای غربی و خیانت حکومت‌های دست‌نشانده و مزدورِ سرزمین‌های اسلامی نبود، حتی یک روز هم دوام نمی‌آورد.

این احمقِ گستاخ باید بداند که حکام سرزمین‌های اسلامی و سیاست‌مدارانی که برای منافع‌شان ساخته شده‌اند نمایندۀ این امت نیستند؛ زیرا این امت عزتش را از ایمانش می‌گیرد و مقایسه کردن مسلمانان با مردم جاپان که در جنگ جهانی دوم به خاطر دل‌بستگی که به  زندگی دنیا داشتند، تسلیم آمریکا شدند، نهایت حماقت است؛ چون امت اسلامی نه تسلیم می‌شود و نه زیر بار ذلت می‌رود. این امت یا پیروز می‌شود و یا جانش را در راه الله سبحانه وتعالی فدا می‌کند.

او باید بفهمد که پشت غزۀ با عزت دو میلیارد مسلمان ایستاده‌اند و اگر ایمان‌شان بیدار شود، اگر رهبری واحد پیدا کنند و الله متعال آن‌ها را نصرت دهد، دیگر نه جایی برای فرار برایش می‌ماند و نه امیدی برای آرامش!

ای امت اسلامی! بدانید که این سقوط و فروپاشی نظام فاسد جهانی هیچ پایانی جز نابودی ندارد و جایگزین این تمدن وحشیانه و بی‌رحم فقط خلافت اسلامی است! پس ارادۀ‌تان را جمع کنید، ارتش‌های‌تان را به حرکت درآورید تا ارتباط‌شان را با حکومت‌های خائن و ذلیل قطع کنند و از حزب‌التحریر حمایت کنید تا خلافت اسلامی بر منهج نبوت برپا شود؛ خلافتی‌که هم مردم زمین و هم ساکنان آسمان از آن راضی باشند و این برای الله سبحانه وتعالی هیچ دشواری ندارد.

نویسنده: دکتر عبد الإله محمد - ولایۀ اردن

مترجم: حسین سلحشور

12 شعبان 1446ه.ق.

13 فوریۀ 2025م.

ادامه مطلب...

با گردشی در شهرهای شام، از حماة، ام الفداء، عبور از حمص، زادگاه ولید و رسیدن به دمشق اموی، تو را در خیابان‌هایی می‌برد که عطر اسلام را در آن‌ها حس می‌کنی و آثار تمدنی را می‌بینی که هرگز محو نخواهد شد. با چشمان خود درمی‌یابی که آنچه رخ داده، امری عادی نبوده است و این عنایت الهی است که همه‌چیز را پیش می‌برد. وقتی به کوه زین‌العابدین در حماة و شهر قمحانة که در یک خط قرار دارند، می‌رسی و از حجم تجمع نیروها در حماة می‌شنوی، درک می‌کنی که این ماجرا فراتر از امور عادی است. وقتی به دره حمص و شهر رستن می‌رسی و درمی‌یابی که انقلابیون از پل آن عبور کرده‌اند، متوجه می‌شوی که این اتفاقات به دست بشر رقم نخورده است. وقتی از حمص به دمشق عبور می‌کنی و شهرها، روستاها و کوه‌های قلمون را می‌بینی، این حقیقت در ذهنت تثبیت می‌شود که آنچه رخ داده، فراتر از توان بشر بوده است. هنگامی که به دمشق نزدیک می‌شوی و به یاد می‌آوری که در آنجا لشکر چهارم، گارد ریاست‌جمهوری و بسیاری از شبه‌نظامیان طائفه‌ای مستقر بودند، احساس می‌کنی که اتفاقی خارق‌العاده رخ داده است.

و اگر از همه این‌ها فراتر برویم و به یاد آوریم که تمام این مسافت طی دوازده روز توسط انقلابیون و مجاهدان طی شد، در ذهن و عقل تو این حقیقت جا می‌گیرد که این تدبیر بشری نبوده است. آری، ما با ایجاد رعب در دل دشمن یاری شدیم، همان‌گونه که پیامبر ﷺ فرمود: «به واسطه رعب، از فاصله یک ماهه یاری شدم». مهم نیست که مخالفان چگونه تلاش کنند، از چه حیله‌هایی استفاده کنند یا چگونه تصویر واقعی را تحریف کنند؛ حقیقت آشکارتر از دروغ‌های آن‌هاست. مردم در دیدارهایشان می‌گفتند: «این کار بشر نیست، این تدبیر و فضل الهی است». حقیقتاً، این تدبیر و نصرت الهی بود؛ اما این یقین بزرگ، همچون بسیاری از رویدادهای انقلاب، مورد تلاش برای محو شدن قرار گرفت.

از ابتدای انقلاب در سال ۲۰۱۱ گفتیم که این انقلاب به امر و حمایت الهی آغاز شده و با تدبیر او پیش می‌رود. انقلابی که کودکان آن را آغاز کردند تا وابستگی به هیچ قدرتی نداشته باشد. این انقلاب بدون رهبری آغاز شد تا از هیچ‌طرفی تحت‌فشار قرار نگیرد. در فضایی کاملاً خالی از سیاست‌های وابسته تا هیچ گروه، فرد یا کشوری نتواند مسیر آن را تغییر دهد؛ اما وقتی به راه افتاد، خداوند مردانی را برای آن فراهم کرد که همچون خورشید در آسمان آن می‌درخشیدند. هر بار که توطئه‌گران سعی کردند مسیر آن را منحرف کنند، این مردان سدی در برابر آن‌ها شدند.

وقتی انقلاب به دمشق رسید، این رویداد برای همگان تکان‌دهنده و برای بسیاری گیج‌کننده بود. همه توطئه‌گران نقشه‌های خود را طرح کردند و نگران بودند که چگونه می‌توانند اوضاع را کنترل کنند، مسیر را منحرف سازند و شور و پیروزی را از مجاهدان و انقلابیون بگیرند. هیئت‌های مختلف یکی پس از دیگری آمدند تا اوضاع را مدیریت کنند، شروط خود را تحمیل نمایند و جهت‌گیری اسلامی مردم شام را از بین ببرند. هدف آن‌ها جلوگیری از هرگونه استقلال فکری و سیاسی بود. نمونه‌ای از آن را در زلزله فوریه مشاهده کردیم، جایی که دولت‌ها تلاش کردند انقلاب را به‌سوی تسلیم سوق دهند. فشارها به‌شدت افزایش یافت تا مردم را به پذیرش شکست وادار کنند. زلزله فرصتی برای آن‌ها شد تا بازی‌های کثیف خود را اجرا کنند. آن‌ها مرزها را بستند، هرگونه کمک‌رسانی را متوقف کردند و توجهات را به سمت بشار اسد جنایتکار سوق دادند تا مردم را مجبور به پذیرش او کنند؛ اما آنچه رخ داد، برخلاف خواسته آن‌ها بود. مردم به تفکر مستقل روی آوردند و به دنبال راه‌های رهایی رفتند. درنتیجه، تمام نقشه‌های دولت‌های توطئه‌گر به خودشان بازگشت و برنامه‌هایشان شکست خورد. این امر تأثیر بزرگی در بازگرداندن روح مقاومت به مردم داشت؛ اما زمانی که سقوط رژیم جنایتکار اسد رخ داد، شرایط تغییر کرد و اقدامات بسیار سریع‌تر پیش رفت. آن‌ها برای جلوگیری از وقوع همان سناریوی زلزله، بدون تأخیر به سمت دمشق حرکت کردند. دولت‌ها کنفرانس برگزار کردند، سفرها و دیدارها ترتیب دادند، هیئت‌هایی را با شروط خود برای ارائه کمک‌ها فرستادند. آن‌ها آمدند تا بگویند: یا مطابق میل ما حکومت کنید، یا بگذاریم از گرسنگی بمیرید! در دافوس نیز همین اتفاق افتاد. یک نشست اقتصادی به یک جلسه سیاسی تبدیل شد، با این پیام آشکار: «نه کمک، نه پول، مگر آنکه تأیید کنید که حاکمیت از آن ماست و قانون‌گذاری نیز در اختیار ما خواهد بود».

بله سقوط اسد جنایتکار رویدادی بزرگ و عظیم بود. این تنها مردم شام نبودند که شادی کردند، بلکه این خوشحالی به کشورهای همسایه و حتی فراتر از آن‌ها نیز سرایت کرد. بله مردم انقلابی شام موفق شدند، آن‌ها با فضل الهی پیروزی را محقق کردند، با وجود تمام تلاش‌هایی که برای نابودی‌شان، ناامید کردنشان و وادار کردنشان به تسلیم انجام شد، تمام این نقشه‌ها به باد رفت.

اسد جنایتکار، آخرین دژ سکولاریسم در شرق (همان‌گونه که خود را توصیف می‌کرد) سقوط کرد. آن جنایتکاری که همواره داستان‌ها و روایت‌هایی از ظلم‌هایش بر مسلمانان شنیده بودیم، از بین رفت. آن قصاب، آن مزدور آمریکا که واشنگتن تمام توان خود را به کار گرفت تا او را در قدرت نگه دارد، اما خداوند او را سرنگون کرد. آن‌ها تمام مکر و حیله خود را به کار گرفتند، تمامی تجهیزات و تله‌هایشان را آماده کردند، اما تقدیر الهی از همه بزرگ‌تر بود.

هر کسی که تحولات انقلاب را در طول ۱۴ سال گذشته دنبال کرده باشد، به یقین درمی‌یابد که این خداوند متعال بود که فضل خود را شامل حال مردم کرد، او حامی و مدبر انقلاب بود. کسی که تعداد روزهایی را که انقلابیون از ادلب حرکت کردند تا به دمشق برسند، در نظر بگیرد، بدون شک متوجه خواهد شد که سلاح رعب که خداوند بر سربازان رژیم سابق نازل کرد، سلاحی بود که هیچ‌کس توان ایستادگی در برابر آن را نداشت.

در طول یک و نیم دهه، انقلاب قافله‌ای پس از قافله‌ای از شهدا تقدیم کرده است. واکنش مردم در برابر این فداکاری‌ها همواره حمد و سپاس به درگاه خداوند بوده است. پیوند آن‌ها با خداوند بزرگ و استوار بود. در تمام لحظات انقلاب، خداوند با ما بود، پس باید نهایت هوشیاری را داشته باشیم که مبادا به او پشت کنیم. اگر امروز از هر مبارز، مجاهد یا فردی از مردم انقلابی بپرسیم که پیروزی چگونه حاصل شد، همگی خواهند گفت: «این خداوند بود که ما را به این پیروزی گرامی داشت». پس چگونه ممکن است پس از همه این الطاف، به پروردگاری که ما را به پیروزی رساند پشت کنیم و به‌سوی کسانی روی آوریم که جز زیان چیزی برایمان ندارند؟! آیا به‌سوی همان انسان‌هایی رو کنیم که نهایت آرزویشان شکست ما و نابودی انقلابمان بود؟!

سرزمین شام، با تمام شهرها، روستاها و مناطقش، تنها شایسته آن است که با اسلام حکومت شود و حاکمیت در آن تنها برای شریعت خداوند باشد. شام جز اینکه پایتخت اسلام و دولت اسلامی باشد، به چیزی دیگری نمی‌آید. ما یقین داریم که همان خدایی که ما را به پیروزی رساند، ما را به تمکین خواهد رساند تا دولت اسلام را برپا کنیم و شریعت او را حاکم گردانیم.

ادامه مطلب...

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، دستور تعلیق کمک‌های خارجی این کشور را صادر کرد، به‌استثنای کمک‌هایی که به رژیم صهیونیستی و مصر اختصاص داده شده است. این موضوع در یادداشتی که از سوی وزارت خارجه آمریکا منتشر شد، تأیید شد. این اقدام نشان‌دهنده یک دستورکار عمیق‌تر است که هدف آن استفاده از کمک‌ها به‌عنوان ابزاری برای کنترل، به‌جای آنکه وسیله‌ای برای رفع نیازهای انسانی جهانی باشد.

کمک‌های خارجی همواره ابزاری برای آمریکا بوده تا بتواند بر سیاست‌های جهانی تأثیر بگذارد. رهبران آمریکا برنامه‌هایی مانند «طرح مارشال» و «برنامه نقطه چهارم» را به‌عنوان حمایت از توسعه معرفی کرده‌اند، اما درواقع این برنامه‌ها به گسترش سلطه آمریکا بر امور سیاسی و اقتصادی کشورهای دیگر کمک کرده‌اند. هانس مورگنتا، دانشمند برجسته علوم سیاسی، کمک‌های خارجی را سلاحی توصیف کرده که در کنار قدرت نظامی و دیپلماتیک استفاده می‌شود. این سیاست، ابزاری کلیدی در طول جنگ سرد بود و تا به امروز نقش محوری در نفوذ آمریکا دارد.

استفاده از کمک‌ها برای حفظ سلطه آمریکا

آمریکا از دیرباز از کمک‌های خارجی به‌عنوان ابزاری برای تقویت نفوذ جهانی خود استفاده کرده است. پس از جنگ جهانی دوم، برنامه‌های کمک‌رسانی آمریکا باعث تحکیم نفوذ این کشور در اروپا و بخش‌هایی از کشورهای جنوب جهان شد. در دوران جنگ سرد، این کمک‌ها با هدف جلوگیری از گسترش کمونیسم به دولت‌های طرفدار آمریکا ارائه می‌شد. این کمک‌ها معمولاً با شروطی همراه بودند که اقتصاد و ساختارهای سیاسی کشورهای دریافت‌کننده را مطابق با منافع آمریکا بازسازی می‌کردند. مورگنتا در تحلیل خود به این موضوع اشاره کرد و کمک‌های خارجی را با عملیات دیپلماتیک و نظامی مقایسه کرد. نمونه‌هایی از این سیاست را می‌توان در مداخلات آمریکا در آمریکای لاتین و آفریقا مشاهده کرد، جایی که کمک‌های مالی از رژیم‌های مستبدی که با اهداف واشنگتن همسو بودند، حمایت می‌کرد.

رویکرد ترامپ در کمک‌ها در چارچوب سیاست «اول آمریکا»

ترامپ دستور تعلیق کمک‌های خارجی را برای مدت ۹۰ روز صادر کرد و تنها رژیم صهیونیستی و مصر را از این قانون مستثنی کرد. این اقدام در چارچوب سیاست «اول آمریکا» انجام شد که اولویت را به اهداف استراتژیک واشنگتن می‌دهد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، از برخی استثنائات بشردوستانه دفاع کرد اما تأکید داشت که کاهش کمک‌ها به‌منظور همسو کردن این برنامه‌ها با سیاست خارجی آمریکا است. استثنایی که برای رژیم صهیونیستی و مصر در نظر گرفته شد، نشان‌دهنده اهمیت این دو در تحقق اهداف واشنگتن است. از سوی دیگر، سازمان‌های بشردوستانه و نیروهای امدادی از این کاهش ناگهانی آسیب دیدند و برنامه‌های خدماتی آن‌ها مختل شد.

این رویکرد گزینشی، واقعیت سیاست کمک‌های خارجی آمریکا را آشکار می‌کند. اگرچه این کمک‌ها با نام بشردوستانه ارائه می‌شوند، اما اغلب بر اهداف نظامی و سیاسی متمرکز هستند. یادداشت مارکو روبیو نیز این مفهوم را تأیید کرد و استثناهایی را برای برنامه‌هایی در نظر گرفت که به نفع متحدان آمریکا هستند. این سیاست، نشان‌دهنده تداوم تمرکز واشنگتن بر کنترل استراتژیک به‌جای رفع نیازهای فوری کشورهای نیازمند است.

اهداف استعماری پشت پرده کمک‌های آمریکا

کمک‌های آمریکا اغلب با شروطی همراه هستند که استقلال کشورهای دریافت‌کننده را تضعیف می‌کنند. این شروط شامل اصلاحات ساختاری مانند خصوصی‌سازی و حذف مقررات دولتی است که در نهایت به نفع شرکت‌های آمریکایی تمام می‌شود. این سیاست‌ها منجر به تضعیف اقتصادهای محلی و ایجاد وابستگی مالی و سیاسی به آمریکا می‌شود. وابستگی طولانی‌مدت مصر به کمک‌های آمریکا نمونه‌ای بارز از این پدیده است، جایی که توافقنامه‌های مرتبط با کمپ دیوید موجب هم‌راستایی مصر با منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است.

کشورهایی که از منابع طبیعی غنی برخوردارند، سیاست‌های کمک‌رسانی خاصی را تجربه می‌کنند که هدف اصلی آن، تضمین دسترسی شرکت‌های آمریکایی به این منابع است. پس از زلزله هائیتی در سال ۲۰۱۰، کمک‌ها عمدتاً به شرکت‌های پیمانکاری بین‌المللی سرازیر شد، درحالی‌که جوامع محلی از حمایت وعده‌داده‌شده بی‌بهره ماندند. بخش قابل‌توجهی از این کمک‌ها از طریق قراردادهای پرهزینه دوباره به شرکت‌های آمریکایی بازگشت که درنتیجه، به جای رشد اقتصادی، فقر و بی‌ثباتی سیاسی در هائیتی تشدید شد.

کمک‌ها به‌عنوان ابزاری برای بازی سیاسی

آمریکا از کمک‌های خود به‌عنوان ابزاری برای نفوذ سیاسی و بی‌ثبات‌سازی کشورهایی که با منافعش همسو نیستند، استفاده می‌کند. آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا برنامه‌هایی را تأمین مالی می‌کند که تحت عنوان حمایت از دموکراسی، درواقع به گروه‌های مخالف یاری می‌رسانند. در کوبا، این آژانس پروژه‌های مخفی را برای نفوذ در حوزه‌های فرهنگی، ازجمله رسانه‌های دیجیتال و هنر، سازمان‌دهی کرد تا نارضایتی عمومی را علیه دولت تقویت کند. این تلاش‌ها به‌ندرت بر توسعه واقعی متمرکزند و بیشتر برای پیشبرد سیاست خارجی آمریکا طراحی شده‌اند، همان‌طور که در عراق، کمک‌های مالی مستقیماً به شرکت‌های آمریکایی اختصاص یافت و نه به نیازهای اساسی مردم.

کشورهایی که در برابر نفوذ آمریکا مقاومت می‌کنند، به‌سرعت با پیامدهای سختی روبه‌رو می‌شوند؛ از توقف کمک‌ها و تحریم‌ها گرفته تا عملیات مخفی که باعث تضعیف دولت‌ها و وادار کردن آن‌ها به تبعیت می‌شود. این تاکتیک بخشی از یک استراتژی بلندمدت است که آمریکا از طریق آن، کنترل خود را بر سیاست‌های داخلی کشورها حفظ کرده و آن‌ها را در وضعیت وابستگی دائمی نگه می‌دارد.

تمرکز استراتژیک بر رژیم صهیونیستی و مصر

رژیم صهیونیستی و مصر به دلیل نقش‌های کلیدی‌شان در استراتژی ژئوپلیتیک آمریکا، به‌طور مداوم از کمک‌های مالی واشنگتن بهره‌مند می‌شوند. کمک‌های آمریکا به رژیم صهیونیستی، تسلط نظامی این رژیم را در منطقه تضمین می‌کند و به ادامه اشغال فلسطین کمک می‌کند. این کمک‌ها شامل تسلیحات پیشرفته‌ای است که در جنگ‌های غزه مورداستفاده قرار گرفته و اکنون در کرانه باختری نیز به کار می‌رود. این سیاست، رژیم صهیونیستی را به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای حفظ می‌کند که در راستای منافع آمریکا در خاورمیانه عمل می‌کند.

از سوی دیگر، کمک‌های ارائه‌شده به مصر، همکاری این کشور با طرح‌های امنیتی آمریکا را تقویت می‌کند. پس از توافق کمپ دیوید، مصر به شریک اصلی آمریکا در حفظ ثبات منطقه‌ای تبدیل شد، آن‌هم تحت شرایطی که به سود واشنگتن است. حمایت مارکو روبیو از استثناهای کمک‌رسانی نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی و مصر، همچون پایگاه‌هایی استعماری، در خدمت اهداف خارجی آمریکا قرار دارند. این رویکرد، نشان‌دهنده ماهیت گزینشی کمک‌های آمریکا است که بیش از آنکه بر اهداف بشردوستانه تمرکز داشته باشد، بر کنترل سیاسی کشورهای دریافت‌کننده تأکید دارد.

تعلیق کمک‌های خارجی توسط دولت ترامپ، همراه با استثناهایی برای رژیم صهیونیستی و مصر، ماهیت اصلی سیاست کمک‌های آمریکا را آشکار می‌کند. برخلاف ادعای حمایت از توسعه جهانی، این کمک‌ها ابزاری برای کنترل سیاست‌ها و منابع کشورهای دیگر هستند. شواهد تاریخی و معاصر نشان می‌دهند که کمک‌های خارجی آمریکا، صحنه سیاسی کشورها را مطابق با جاه‌طلبی‌های استراتژیک واشنگتن شکل می‌دهند. تا زمانی که این واقعیت به‌طور گسترده پذیرفته نشود، این کمک‌ها همچنان ابزاری برای سلطه استعماری خواهند بود که با ظاهر انسان‌دوستی ارائه می‌شود.

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه